مهراب قاسمخانی اعلام کرده که ساخت فصل دوم «سنپطرزبورگ» قطعی است و او به همراه پیمان مشغول نگارش فیلمنامه این اثر به کارگردانی رامبد جوان هستند. قاسمخانی نکات جالبی هم درباره مشکلاتی که برای ساخت فصل دوم شبهای برره داشتهاند به میان آورده و از عوامل موفقیت همکاریشان با مهران مدیری گفته. او توضیح داده که اگر اواخر دهه هشتاد به جای مسافران، فیلمنامه قهوه تلخ را مینوشت در آن سال میتوانست با پول آن خانه بخرد اما همکاری با پیمان را ترجیح داده است.
به گزارش فیلمنیوز، مهراب قاسمخانی در گفتوگو با پادکست اثر پروانهای به نکات جالبی درباره اتفاقهای مهم کارنامهاش اشاره کرده که بخشهایی از آن را منتشر میکنیم.
قاسمخانی درباره اینکه محسن تنابنده ساخته شدن «سنپطرزبورگ2» را تکذیب کرده گفته: «محسن گفته؟ کسی که همیشه در این مدت تلاش میکرد کار کنیم محسن بود و نمیدانم چرا این حرف را زده. اتفاقا پیمان هیچوقت حالش را نداشت که این فیلم ساخته شود. چون بازی کردن دوست ندارد. من و پیمان را هروقت جلوی دوربین دیدید بدانید به پولش نیاز داریم چون اصلا دوست نداریم بازی کنیم. از زمانی که داشتیم سنپطرزبورگ را کار میکردیم قرار بود 2 را بسازیم اما هی نشد و تهیهکننده شرایطش را نداشت. حالا اما شرایط جور شده و مهمترین مشکلمان این است که انقدر سال از فیلم گذشته، بچهها سنشان رفته بالا و دیگر نمیتوانیم داستان را در ادامه همان بسازیم. با اینحال با پیمان مشغولیم. یادداشتهایی مینویسیم و فکر میکنیم. رامبد هم قرار است کارگردانش باشد که انتخاب خیلی خوبی است. هم کمدی را میشناسد و هم سنپطرزبورگ را هم خیلی دوست دارد. محسن هم به نظرم خیلی انتخاب فوقالعادهای است برای این نقش.»
او درباره اهمیت همکاریاش با پیمان قاسمخانی توضیح داده: «تحت هر شرایطی همکاری با پیمان را ترجیح میدهم. برای قهوهتلخ پیشنهاد مالی خیلی خوب داشتم همزمان مسافران در تلویزیون شروع شد با رقم خیلی پایینتر. یک لحظه هم فکر نکردم بروم قهوه تلخ و رفتم با پیمان کار کردم. نویسندههای قهوه تلخ بعدش توانستند خانه بخرند من ولی فقط توانستم با پول مسافران دو تا سفر دوبی و سینما بروم. اصلا به عنوان برد به کار کردن کنار پیمان نگاه میکنم.»
قاسمخانی درباره همکاریاش را پیمان در «روزی روزگاری مریخ» تعریف کرده: «طرح روزی روزگاری مریخ را یک مقدار بعد از «شبهای برره» شروع کردیم و به عنوان سومین قسمت این سهگانه بهش نگاه میکردیم، اما تلویزیون راغب نبود. چندبار تا پیشتولید رفتیم اما به خاطر بودجه نشد و تا میگفتیم فضا میگفتند کار کودک است. برای همین نشد.»
او گفته انتظار داشتهاند «روزی روزگاری مریخ» خیلی بیشتر از این مورد استقبال قرار بگیرد اما چنین اتفاقی نیفتاده است: «انتظار داشتیم اتفاقی در حد شبهای برره برای روزی روزگاری مریخ بیفتد اما پخشمان که شروع شد متاسفانه خورد به اتفاقهای عجیب مملکت و کار کمدی در آن زمان خیلی کار ترسناکی بود. مردم هیچ تمایلی به دیدن کمدی نداشتند و از طرفی کار بدی بود در آن شرایط کمدی پخش کنیم. یک جورهایی پشت کردن به جامعه بود انگار. با اینحال نمیتوانم بگویم دلیل اینکه استقبال نشد همین مسائل جامعه بود. شاید یکیاش این باشد اما دلایل دیگری هم دارد. مثلا شاید ما مخاطب امروز را کمتر میشناسیم یا فضای پلتفرم را نشناخته بودیم. بهرحال آن اتفاقی که میخواستیم برایش نیفتاد و این خیلی ناامیدکننده بود. ولی یکی از بهترین کارهایی بود که انجام دادم و دوستش داشتم.»
مهراب درباره سری دوم «شبهای برره» هم توضیح داده: «چند بار با مهران مدیری جلسه گذاشتیم و رفتیم برای ساخت سری دوم شبهای برره. طراحیاش را شروع کردیم و میخواستیم همان تیم را جمع کنیم اما تلویزیون گفت نه.»
قاسمخانی درباره جنس همکاریشان با مهران مدیری و اینکه در موفقیت آثاری مثل پاورچین و شبهای برره و مرد هزارچهره، نویسنده یا کارگردان بیشتر سهم داشتهاند گفته: «مهران تا قبل از پاورچین در دوران افتش بود. خیلی کار پاورچین گرفت و مدیری دوباره شد مدیری. بهش نمیگفتیم اما فکر میکردیم خب کار ما بوده که پاورچین تا این حد دیده شده. پشتسرش رفتیم با یک کارگردان دیگر کار کردیم که خیلی کار بدی شد. وقتی مینوشتیم چون تجربه زیاد داشتیم و متنهایمان پختهتر بود فکر میکردیم خیلی بامزهتر میشود ولی وقتی دو قسمت از کار را دیدم واقعا فرو ریختیم. آن موقع بود که فهمیدیم کارگردان خیلی مهم است و مدیری چقدر حضورش مهم است.»
او نکات جالبی هم درباره بازیگران پیشنهادی تلویزیون برای سریال «ساختمان پزشکان» گفته: «در ساختمان پزشکان کست پیشنهادی تلویزیون این بود که یوسف تیموری جای بهنام تشکر بازی کند، مهران غفوریان به جای هومن برقنورد و بهنوش بختیاری به جای شقایق دهقان. خیلی هم پافشاری میکردند. دلیلش این بود که تلویزیون میخواست این سریال را پیک ساعت خوب شبکه پخش کند و ترجیح میداد رویش ریسک نکند. چون بهنام تشکر و هومن برقنورد در تئاتر جایگاه زیادی داشتند و در تلویزیون شناخته نشده بودند، تلویزیون زیاد موافق نبود آنتن خوبش را به اینها بدهد. همین مشکل را برای پژمان هم داشتیم. آنقدر جنگیدیم تا بالاخره قانع شدند.»