یکی از شخصیتهای مهم سریال «جنگل آسفالت»، امیر جعفری است؛ بازیگری که از قسمت اول تا به حال بارها برای نقش ایرج رنگ عوض کرده و دست به اقدامهایی زده که نه میتوانیم به او اعتماد کنیم و نه میتوانیم او را خلافکار و منفعتطلب صرف بنامیم. جذابیت شخصیت ایرج به همین ابعاد مختلف و پیچیدگیهای شخصیتی اوست. این شخصیت هم در فیلمنامه پرداخت قابلتوجهی دارد و هم جعفری بهخوبی از پس ایفای آن برآمده است.
به گزارش فیلمنیوز، هنگامه، ایرج، پاشا و سیمین، مهمترین شخصیتهای سریال «جنگل آسفالت» هستند و ویژگی مهم همه آنها این است که به مرور زمان و در طول پخش سریال میتوانیم کمکم آنها را بشناسیم و درکشان کنیم. به بهانه انتشار قسمت یازدهم این سریال و بازی درخشان امیر جعفری در چند سکانس از این قسمت، نگاهی داریم به ابعاد مختلف شخصیت ایرج و بازی این بازیگر.
ویژگی ظاهری | در سریال «جنگل آسفالت» امیر جعفری را با موها و محاسن سفید و سبیل جوگندمی میبینیم؛ مردی که بیش از پنجاه سال سن دارد و به ظاهر ساده است. صمیمی و مهربان صحبت میکند و نمیتوانیم باور کنیم ریگی به کفشش باشد. درواقع از روی چهره و سبک لباس پوشیدنش نمیتوانیم دربارهاش قضاوت کنیم.
اهمیت نقش | ایرج به عنوان یک کارچاقکن قالتاق معرفی میشود که زندگیاش درحال فروپاشی است، به همسرش خیانت میکند و حتی سر او را کلاه میگذارد تا اموالش را به جیب بزند؛ شخصیتی که با همه این ویژگیها وقتی در موقعیتی بحرانی قرار میگیرد و جان فرزندانش را در خطر میبیند حاضر میشود از موضع همیشگی پایین بیاید و به ساز آنهایی که جان فرزندانش در دستشان است برقصد. با تمام جایگاهی که برای خودش به دست آورده، به خاطر آزادی پسر و دخترش تحقیر را به جان میخرد اما در عینحال ابایی از اینکه در کار همسرش خللی وارد کند و او را تا پای مرگ بکشاند ندارد.
جنس بازی | امیر جعفری در نقش ایرج، یکی از بهترین بازیهایش را به نمایش گذاشته و مدام مخاطبانش را در تعلیق برای کشف ویژگیهای مختلف شخصیتی ایرج میگذارد. زمانی که با تمام وجود میترسد، نگران میشود یا احساس ضعف و تحقیر میکند، به قدری طبیعی به نظر میرسد که ذرهای به او شک نمیکنیم. اما همین شخصیت در قسمتهایی دیگر از سریال، به راحتی سر دیگران کلاه میگذارد و وجوهی دیگر از شخصیتش را نمایان میکند. در قسمتی که حاضر میشد برای آزادی دخترش اسلحه بکشد یا مجبور میشد به ساز داوود جنگلی برقصد، میتوانستیم در بازی جعفری، عمق درماندگی ایرج را درک کنیم. حالا هم در قسمت یازدهم، زمانی که میبیند همسرش سکته را رد کرده چنان مقابل دخترش به التماس میافتد که میتوانیم با تمام وجود درد و رنج و پشیمانیاش را درک کنیم. در سکانسی دیگر زمانی که کنار دخترش در ماشین مینشیند و از گذشته با حسرت حرف میزند و تعریف میکند، بغض گلویش را گرفته و هالهای از اشک را میشود توی چشمهایش دید. به همین دلیل هم وقتی از دخترش میخواهد به سیمین بگوید ایرج غلط کرده و تا قیامت نوکرش است، کاملا باورش میکنیم. در سکانسی دیگر از همین قسمت یازدهم او را درحالی میبینیم که به خاطر اشتباه دخترش بخشی از سرمایهاش را از دست داده. نه میتواند دخترش را توبیخ کند و نه میتواند چارهای بیاندیشد. شیوه نگاه کردن و سیگار کشیدنش نشان از اوج استیصال او دارد.
«جنگل آسفالت» به کارگردانی پژمان تیمورتاش با بازی نوید محمدزاده، فرشته حسینی، امیر جعفری، ریما رامینفر، نازنین فراهانی، علیرضا جعفری، آزاده صمدی، مجید آقاکریمی و … جمعهها در پلتفرم نماوا منتشر میشود. این هفته قسمت یازدهم این سریال را شاهد هستیم.