مریلا زارعی در فیلم «کارو» در قامت یک زن کرد چنان با اقتدار ظاهر شده که میتوان بازی و جانفشانیاش برای خلق کاراکتر «خاله شیلان» را تنها نقطه مثبت این فیلم برشمرد و با اطمینان گفت که او به تنهایی برای «کارو» آبروداری کرده و نشان داده که میتوان در یک فیلم متوسط رو به پایین هم خوب بود و درخشید.
به گزارش فیلمنیوز، مریلا زارعی جز بازیگرانی است که در طول دوران فعالیت خود در تلاش بوده تا به مصاف نقشهای پرچالش برود و بتواند در این مصاف وجوه مختلف بازیگریاش را عیان کند. فیلم «کارو» که سرانجام بعد از چهار سال از بایگانی خارج شد و به نمایش درآمد یکی از همین موقعیتها است که زارعی خود را در آن به چالش کشیده و توانسته به بهترین شکل ممکن هم از پس آن بربیاید.
ویژگیهای ظاهری | مریلا زارعی در فیلم «کارو» در قامت یک زن کرد که صاحب پسری نوجوان است ظاهر شده. با توجه به اقلیمی که این زن در آن زندگی میکند پوشش او همان لباسهای محلی کردی زنان آن سرزمین است. پوششی که در طول فیلم این زن را با آن میبینیم لباسهای کردی زنانهای است که به فراخور موقعیت تغییر میکند. دستاری که زنان کرد بر سر خود میبندند به کاراکتر زارعی ابهت خاصی بخشیده و او را در قامت زنی از این اقلیم بیش از پیش باور پذیر کرده است. خاله شیلان یا همان مادر «کارو»به لحاظ سن و سال تقریبا نزدیک است به سن واقعی مریلا زارعی در همان سالی که فیلم را بازی کرده، از همین رو تغییرات چندانی روی صورت او انجام نشده اما با این حال کمی شکستگی در صورت او دیده میشود.
اهمیت نقش | خاله شیلان نقش اصلی و در واقع قهرمان فیلم «کارو» است. از همین رو موتور محرک درام فیلم است. او مادری است که پسر نوجوانش را بعد از فوت همسرش به تنهایی بزرگ کرده و این پسر همه هستی و داراییاش است. تمام توانش را صرف این کرده که او سری در میان سرها دربیاورد. کارو یک قهرمان نوجوان کشتی است که بخش عمدهای از این موفقیت را مرهون تلاشهای مادرش است. تا نیمههای فیلم مخاطب با این وجه از کاراکتر شیلان مواجه میشود و او را باور میکند. اما این زن کرد در ادامه در موقعیتی قرار میگیرد که مخاطب با وجه دیگری از او مواجه میشود. شیلان در نقطهای از داستان مجبور میشود در پی فرزندش که بی اجازه به جبهه رفته دنبال او برود. قرار گرفتن در این مسیر موجب میشود تا ویژگیهای دیگر او عیان شود و مخاطب گام به گام هم مسیرش شود.
جنس بازی | «کارو» فیلم مریلا زارعی است. او در مصاف با نقش خود در این فیلم با چند چالش بزرگ رو به رو ست. نخست اینکه پیش از این در فیلم «چ» ساخته ابراهیم حاتمیکیا نقش یک زن کرد را با گویش کردی به بهترین شکل ممکن بازی کرده بود بنابراین اینجا میبایست با توجه به شاخصهای رفتاری و موقعیت متفاوت «شیلان» یک زن کرد جدید خلق میکرد. در نخستین گام او لحن و آوای دیگری برای ادای دیالوگهای این کاراکتر انتخاب کرده و همین موجب شده تا مخاطب در همان اولین پلان رویارویی با او متوجه شود که شیلان از این منظر با «هانا» فیلم «چ» تفاوت دارد. اما چالش اصلی زارعی در جانبخشی به «شیلان» جایی است که او باید ویژگیهای رفتاری و شخصیتی کاراکترش را آرام آرام بروز دهد. در نیمه اول فیلم مخاطب با یک مادر مقتدر و در عین حال مهربان مواجه است؛ مادری که به تنهایی خرج زندگی را هم درمیآورد و نان آور خانواده است . در همان معدود سکانسهای که شیلان پشت وانتش مینشیند و برای فروختن شیر به این سو و آن سوی شهر میرود مخاطب وجه زنانگی او را کاملا درک میکند. زارعی با تیزهوشی در هین پلانها بذرهایی میکارد که وقتی مخاطب در نیمه دوم او در موقعیت دیگری میبیند کاملا رفتارهایش را باور میکند.
مصاف با نقش | مریلا زارعی در کارو همه توانش را گذاشته . اصطلاحا او 100 خود را گذاشته تا از شیلان قهرمانی باور پذیر ارائه دهد. وقتی فیلم از نیمه میگذرد شیلان برای پیدا کردن فرزندش در موقعیتی خطیر قرار میگیرد. او مجبور میشود همراه با رزمنده تکتیرانداز به دل ارتفاعات پوشیده از برف بزند. از اینجا به بعد مخاطب به معنای مطلق کلمه با جانفشانی بازیگر برای خلق کاراکتر مواجه میشود. در این سکانسها که اکثر خود زارعی بدون بدلکار آنها بازی کرده او در ارتفاعات پوشیده از برف و ناهموار در حال جان بخشیدن به کاراکتر شیلان است. زارعی در این سکانسها آنچنان از خود مایه گذاشته که مخاطب تمام حس از خودگذشتگی یک مادر را برای یافتن بچه خود با تمام وجود لمس میکند. کارو شاید فیلمی در حد و اندازههای احمدمرادپور خالق «سجاده آتش»، «رنجر» و «رقص پرواز» نباشد اما برای بازیگرش یک اثر آبرومند است. مریلا زارعی به تنهایی آبرو «کارو» است.
«کارو» سومین ساخته سینمایی احمد مرادپور بعد از فیلمهای «سجاده آتش» و «رنجر» است که در سال 1399 تولید و بعد از گذشت 4 سال بدون اکران عمومی از طریق پلتفرمهای «آپرا»، « روبیکا» و «تماشاخونه» وارد چرخه اکران آنلاین شد.