سریال «قطب شمال» به پایان رسید، سریالی که تلاش داشت یک داستان آشنا را از زاویهای تازه روایت کند، اما در این مسیر باز در مسیر کلیشهها افتاد و موجب شد تا مخاطب آن را با سریال ترکی «ایزل» مقایسه کنند.
به گزارش فیلمنیوز، امین محمودی یکتا در اولین تجربه کارگردانی خود سراغ رمان کنت مونت کریستو اثر جاودانه الکساندر دوما نویسنده فرانسوی رفت که داستانی حماسی از انتقام، بخشش و رستگاری را روایت میکند. او در برگردان این اثر چگونه عمل کرد؟
محتوا | فیلمنامه «قطب شمال» را محمودی یکتا به همراه حامد افضلی نوشت که در همان ابتدای راه با سریال ترکی «ایزل» مقایسه شد. این اتفاق پس از آن رخ داد که شخصیت اصلی یعنی همایون تغییر چهره داد و با نام آرشام قصد انتقام گرفتن از سامان و دیگران داشت. کارگردان اما تاکید کرده روح او و همکار فیلمنامه نویسش از همچنین سریالی خبر نداشته و تشابهی اتفاقی است. فارغ از این مساله، سریال در روایت تغییر شخصیتی مثبت به مردی کینه توز فراتر نرفت. شاید بهتر بود سازندگان در کنار نمایش آثار انتقام همایون، سقوط اخلاقی اش را هم به شکل عینی نشان میدادند. آرشام یا همان همایون بیش از اندازه فاقد حس در صورت بود و این چیزی نیست که مخاطب ایرانی بپسندد. خود قصه «قطب شمال» نیز می توانست روایتی مهیج تر داشته باشد اما کارگردان تصمیم گرفته بود اتفاقات را سر صبر و بدون هیجان کافی تعریف کند.
ساختار | درباره «قطب شمال» این نکته را از یاد نبریم که صاحب مخاطبی وفادار بود و خیلی ها دوست داشتند بدانند در نهایت سرنوشت همایون چه می شود؟ آیا به عشق قدیمی و از دست رفته (ارغوان) می رسد؟ آیا به عشق صحرا پاسخ مثبت می دهد؟ تکلیف این بخش از ماجرا مشخص شد که چون ممکن است قسمت آخر را ندیده باشید فقط اشاره می کنیم که پایان بدی داشت. فرزاد فرزین در نقش آرشام توانست رضایت طیفی از مخاطبان را به دست بیاورد. نقش مقابل او یعنی نازنین بیاتی اما بیشتر تحسین شد. او تغییرات رفتاری و احساسی کاراکتر را منطقی و باورپذیر به نمایش گذاشت. آناهیتا درگاهی در نقش زنی که حافظه اش را از دست داده، متسوط بود. فرزاد حسنی در نقش یک وکیل هفت خط نیز درخشان ظاهر شد. از بازی خوب امیر حسین فتحی غافل نشویم که از قضا کاراکتر سامان موقعیت های حسی زیادی برای بروز توانمدی اش فراهم کرد و او بهره خوبی از فرصت برد.