سما بابایی | انتقام همواره یکی از سوژههای اصلی فیلمسازان خارجی و البته داخلی بوده است. سردمدار ساخت فیلمهای سینمایی با موضوع انتقام در ایران، مسعود کیمیایی است؛ کارگردانی که این مسیر را از قیصر آغاز کرد و تا «خون شد» ادامه داد.این روزها فصل سوم «زخم کاری» در حالی در شبکهی نمایش خانگی در حالِ پخش است که ستارهی این سریال مالک به داستان بازگشته است تا انتقامِ تمام آنچه در دو فصلِ پیش به سرش آمده بود را از مسببان آن بگیرد.
به گزارش فیلمنیوز، فصل سوم «زخم کاری» با نام تکمیلی «انتقام» در ادامه فصلهای گذشته، روایتگر نبردی نفسگیر میان مالک (با بازی جواد عزتی) و دشمنان اوست. در این فصل، مالک که طعم تلخ شکست و خیانت را چشیده، از هیچ تلاشی برای رسیدن به انتقام و احقاق حق خود دست نمیکشد. او در این مسیر دشمنیهای جدیدی پیدا میکند و جان و مال خود را بار دیگر در معرض خطر قرار میدهد. این فصل پر از صحنههای اکشن نفسگیر است و میشود گفت داستانی پرکشش و شخصیتهای به یاد ماندنی دارد و فصلی موفقتر از فصلِ دوم است. در ادامه نگاهی داریم به آن دسته از آثار سینمایی که بر مبنای «انتقام» ساخته شدهاند.
قیصر| مسعود کیمیایی | 1348
منتقم: قیصر
انتقام از: برادران آبمنگل
روایت انتقام : قیصر سرآغاز فیلمهایی در ایران است که موضوع آن بر «انتقام» استوار است. منصور آب منگل، به فاطی تعرض میکند. فاطی خودکشی میکند و در نامهای هر آنچه بر سرش آمده است را شرح میدهد. زمانی که «فرمان» این نامه را میخواند سراغ برادران آب منگل میرود، اما چون قسم خورده که دست به چاقو نزند، آنان او را به قتل میرسانند. حالا «قیصر» که تازه از جنوب آمده، با مصیبتِ مرگ خواهر و برادرش مواجه است و تصمیم به خونخواهی از آنان و انتقام از برادران آبمنگل میکند. او موفق میشود هر سه آنها را از پای درمیآورد؛ هر چند که خود در پایان دستگیر میشود. این اولین فیلمی است که کیمیایی دربارهی انتقام میسازد، سوژهای که در بسیاری دیگر از فیلمهای خود نیز آن را ادامه میدهد.
صادق کرده | کارگردان: ناصر تقوایی| 1351
منتقم : صادق کرده
انتقام از : رانندگان کامیون
روایت انتقام : ناصر تقوایی در سال 1350؛ فیلمی دربارهی انتقام با نام «صادق کرده» ساخت. این فیلم یکی از آثار موفق این کارگردان است که برای او جایزهی بهترین کارگردانی را در جشنوارهی فیلم سپاس به همراه داشت. داستان این فیلم دربارهی صادق کرده است. او در مسیر جادهی اندیمشک به اهواز با همسرش قهوهخانهای را اداره میکند. شبی در غیاب صادق یکی از دوستان او که رانندهی کامیون است به قهوهخانه میآید و پس از هتک حرمت از همسر صادق ناخواسته او را به قتل میرساند. پلیس که اتفاقا یکیشان پدرزنِ صادق است، درصدد پیدا کردنِ قاتل است؛ اما صادق خود برای گرفتن انتقام از قاتل همسرش کشتار رانندگان کامیون را آغاز میکند. او سرانجام میخواهد برای آخرین بار فرزند خود را ببیند و با گرفتن پولی از مرز خارج شود؛ اما در آنجا در محاصرهی ژاندارمها از پا در میآید.
تنگسیر| امیرنادری | 1352
منتقم: زائر محمد
انتقام از: حاکمان بوشهر
روایت انتقام : امیر نادری که پیشتر عکاس فیلمهای کیمیایی بود، تنگسیر را بر اساس رمانی به همین نام نوشتهی «صادق چوبک» کار کرد. درونمایهی اصلی فیلم انتقام است و نقش را به بهروز وثوقی دادند که پیش از این در «قیصر» توانایی منتقم بودن را نشان داده بود. زائر محمد میخواهد برای گرفتن طلبش از آقا علی وکیل، عبدالکریم حاج حمزه، ابول گنده رجب و شیخ ابوتراب برازجانی اقدام کند. آنها زائر محمد را تحقیر کرده بیرون میکنند و میگویند که سرمایهاش در معامله سوخت شدهاست. زائر محمد تفنگ قدیمی و تبر زنگ زدهاش را از زیر خاک بیرون میآورد و پس از خداحافظی از همسرش شهرو درصدد انتقام بر میآید.او میتواند از این اقدام برهد و با همراهی مردم شهر، به آب میزند تا به همسر و فرزندانش در آن سوی ساحل ملحق شود.
ردپای گرگ| مسعود کیمیایی | 1370
منتقم: رضا
انتقام از: صادقخان
روایت انتقام : رضا عاشق زنی با نام «طلعت» است و حالا در آستانهی ازدواج با او. سه روز مانده به عروسی او بهخاطر پاپوشی که برایش درست کردهاند، به زندان میافتد. رضا بیست سال در زندان میماند و بعد از آزادی سراغ طلعت میرود، اما متوجه میشود طلعت با دوست قدیمیاش صادق خان ازدواج کرده است. حال متوجه میشود کسی که برای او پاپوش دوخته بوده همین صادق خان است. او سراغِ رفیق قدیمیاش میرود و در شب عروسی پسرش از او انتقام میگیرد.کیمیایی انگار اعتمادی به دنیا و سیستم قضایی آن ندارد و میداند که این خود شخص است که باید بر علیه ظلم و جوری که به او وارد شده، وارد عمل شود و انتقام بگیرد. این بار منتقمِ او مردی است از گذشته، مردی که در خیابانهای شلوغ تهران، با اسب میگیرد تا تقاصِ خود از زندگی را بگیرد.
سگکشی| بهرام بیضایی | 1380
منتقم: گلرخ
انتقام از: ناصر
روایت انتقام : سگکُشی هم دربارهی انتقام است؛ اما هر چقدر جهانِ سینمای کیمیایی مردانه است، بیضایی در فیلمهایش دغدغهی زنان را دارد و در تریلرِ جنایی با مایههای نئو-نوآر خود هم «گلرخ» را قهرمان اصلی داستان کرده است. سگکُشی پس از آن ساخته شد که بیضایی ده سال امکانِ فیلمسازی نداشت. گلرخ کمالی دنبال آزاد کردنِ شوهر خود است و در این راه از هیچ فداکاریای نمیگذرد، حتی به او تعرض میشود، اما او گمان میکرد برای عشق قدم برمیدارد؛ اما غافل از این که ناصر خوابهای دیگری برایش دیده بود. حالا با داشتنِ رضایتِ شاکیان – که گلرخ گرفته – عملاً صاحبِ قانونیِ همهی سرمایه است و یخواهد با منشیِ شرکت ماه عسل به خارج از مملکت برود. گلرخ ضربه را با وقار و سختی متحمّل میشود؛ ولی نقشه ناصر معاصر نمیگیرد، زیرا شریکِ بازگشتهاش و دیگرانی که گلرخ را در همهی دوندگیهایش دنبال میکردند، اینک از راه میرسند، و ناصر معاصر از دستِ ایشان خلاصی ندارد. به قول بهزاد عشقی «گلرخ آب در خوابگه مورچگان ریخته و بخشی از زشتیهای جامعه را عیان کرده و دوباره میرود که به دنیای داستانهایش بازگردد.»
بوتیک | حمید نعمتالله | 1380
منتقم : جهانگیر
انتقام از: شاپور
روایت انتقام : اتی (احترام) توان پرداخت سهم اجاره خانهای که با دوستانش در آن زندگی میکند را ندارد، او در این میان با جهانگیر آشنا میشود و او مبلغ موردنیازش را در اختیارِ اتی میگذارد. اتی به جای پرداخت اجاره خانه، تصمیم میگیرد مقداری دیگر پول را تهیه کند و به خارج از کشور برود، برای همین ماجرا پنهان از جهانگیر سراغِ شاپور (صاحب بوتیکی که جهانگیر در آن فروشنده است) میرود. شاپور به او تعرض میکند. جهانگیر از این ماجرا مطلع میشود و انتقام او را از شاپور که چون اتی دختران بسیاری را آزار داده، میگیرد. این اتفاق در حالی رخ میدهد که مخاطب هیچ انتظار چنین کنشی از جهانگیر را ندارد. بوتیک سالها پس از ساختِ خود همچنان یکی از ماندگارترین آثار سینمای ایران است و هنوز بازی خوب گلزار در آن فراموش نشده است.
حکم | مسعود کیمیایی | 1384
منتقم : فروزنده و رضا معروفی
انتقام از: محسن
روایت انتقام : اگر فکر میکنید انتقام فعلی مردانه است، فروزنده(با بازی لیلا حاتمی) فیلم حکم خلاف این تفکر را به شما ثابت میکند. او دختری جوان است که برای تحصیل به تهران آمده و در این شهر بزرگ با بیرحمیهایی مواجه شده که هرگز آنها را تجربه نکرده بود. فروزنده بعد از جدایی از عشق جوانی خود یعنی محسن(با بازی پولاد کیمیایی) با مهندسی ثروتمند آشنا میشود و برخلاف زندگی مشترک او با همسر و فرزندانش با او ازدواج میکند. اما وقتی چهرهی واقعی مهندس برایش آشکار میشود، انتقامی بزرگ به کمک محسن و دوستش سهند(با بازی بهرام رادان) از او میگیرد و داستان فیلم را با انتقام اول خود آغاز میکند تا ثابت کند انتقام گرفتن را خوب بلد است. اما این انتقام بسیار سادهتر از انتقام پیش روی اوست. محسن بعد از جدایی از فروزنده به آدمکشی حرفهای تبدیل شده است که و حالا بعد از گذشت چندسال میخواهد با فریب فروزنده به اهداف خود برسد. اینبار رضا معروفی (با بازی عزت الله انتظامی) کسی است که فروزنده را در گرفتن انتقامش از محسن همراهی میکند. این همراهی نه برای رسیدن فروزنده به هدفش، بلکه برای نجات او از آلوده شدن دوبارهاش به خون و خشونت است. رضا با کشتن محسن انتقام فروزنده را از محسن میگیرد و حکم آزادی هر دوی آنها را برای همیشه صادر میکند. کیمیایی دربارهی این فیلم نوشن: «همه جای زندگی «حکم» هست، از عاشقانهها تا مرگ، از هوای خوب عشق تا زخم. یک رضا در فیلم «حکم» هست که آقای انتظامی آن را بازیش میکند. این رضا عقیده دارد، انسان یک سرمایه بزرگ دارد که این سرمایه میزان شهامت او در مرگ خواهی است، به وقت تحقیر و توهین میتوانی در این جهان نباشی. «مرگ» انسان را کامل میکند.فیلم «حکم» زندگی را احمد رضا احمدی گفت این حلقه آخر ماست. ما این آخرینها را، «حکم» را به آپارات گذاشتهایم، نمایشهای آخر است. اما من برای نمایش آخر به آپارات نمیروم، به احمدرضا گفتم، زود است، تا ببینیم حکم چیست.»
کیفر| حسن فتحی | 1388
منتقم : جمال
انتقام از: برزو
روایت انتقام : کیفر یکی از تلخترین فیلمهای حسن فتحی است. مردی به نام برزو به دلیل قتل در آستانه اعدام قرار دارد. همسر، برادر و فرزند کوچک برزو با همراهی دوست صمیمی برزو به نام جمال در عروسیها برنامه اجرا میکنند تا بتوانند هزینه دیه را به خانواده مقتول بدهند و رضایت را از آنها بگیرند. خانواده مقتول بعد از مدتها راضی شدهاند تا رضایت بدهند، اما در شب قبل از اعدام به یکباره نظر خانواده مقتول عوض میشود و بروز قصاص میشود. سیامک برادر برزو با تحقیق و پرسوجو متوجه میشود که فردی ناشناس سه برابر پول دیه را به خانواده مقتول داده است تا حتما برزو را قصاص کنند و به هیچوجه رضایت ندهند. سیامک برای انتقام گیری و یافتن حقیقت به دنبال آن فرد ناشناس میگردد، اما در انتها متوجه میشود که جمال ملقب به ابی بن بست که دوست صمیمی برزو بوده، همان فرد ناشناس است و او برای انتقامگیری از برزو به خانواده مقتول پول داده تا بروز را اعدام کنند.
360 درجه | سام قریبیان | 1393
منتقم : جاوید
انتقام از: ناظم
روایت انتقام : در این فیلم مهتاب دختری بزهکار است که چند وقتی است دور خلاف را خط کشیده است. او قرار است با نامزدش عروسی کند و برنامه عروسی آنها نیز چیده شده است. در آستانه عروسی در حالیکه این زوج در یکی از جادههای شمالی در حال سفر هستند و ایست بازرسی جلویشان را میگیرد، مهتاب ادعا میکند در کیفش یک بسته ماده مخدر دارد و از پسر میخواهد تا آن را گردن بگیرد و به او قول میدهد که پسر را از زندان آزاد کند. پسر مدتها در زندان میماند و کسی خبری از او نمیگیرد. از گوشه و کنار میشنود که همسرش را ربودهاند و به قتل رساندهاند. او پس از آزاد شدن از زندان قصد انتقامگیری دارد و تلاش میکند پرده از این راز پیچیده بردارد. سام قریبیان در این فیلم به اسلوب ها و قواعد ژانری در نگارش فیلمنامه وفادار بوده است و فیلمی در ژانر نئو- نوآر (ژانریس که در سینمای ایران کمتر به آن پرداخته شده) ساخته است. تودرتویی رویدادها و پیچیدگی فیلمنامه از دیگر وجوه مثبت «360 درجه» است.
لاتاری | محمدحسین مهدویان | 1396
منتقم : امیرعلی
انتقام از: متجاوزانِ نوشین
روایت انتقام : امیرعلی عاشق دختری به نام نوشین است و نوشین هم او را دوست دارد و این دو قرار است به زودی با یکدیگر ازدواج کنند. نوشین و خانوادهاش در وضعیت مالی مناسبی قرار ندارند و او تصمیم میگیرد برای آزاد کردن برادرش نیما که به دلیل بدهی در زندان به سر میبرد، با یکی از دوستان پدرش برای کار به دبی برود. اما آن فرد نوشین را فریب میدهد و به یک شیخ عرب پولدار که در دبی جزو قدرتمندان و سیاستمداران کشور است میفروشد. امیرعلی و نیما وقتی متوجه این اتفاق میشوند تلاش میکنند به نوشین کمک کنند، اما خبر تعرض به نوشین و خودکشی او در دبی به خانوادهاش میرسد. نیما که در زندان به سر میبرد از امیرعلی میخواهد که مسببان این اتفاق را پیدا کند و انتقام خواهرش را از آنها بگیرد. موسی، مربی امیرعلی که یک فرد عصیانگر و تندرو است امیرعلی را همراهی میکند و این دو نفر به طرز فجیعی انتقام نوشین را در هتلی در دبی از متجاوزین میگیرند.
خون شد | مسعود کیمیایی| 1389
منتقم :فضلی
انتقام از: مسببانِ ویرانی خانه
روایت انتقام : خون شد روایتگر زندگی مردی به نام فضلی (سعید آقاخانی) است که پس از سالها دورى به خانه پدرى خود بازمى گردد، خانهاى که در خود نشان از خانواده ندارد و فضلى بر خود فرض مىداند خانواده را به خانه بازگرداند.فضلی متوجه میشود که خانواده و کاشانهاش در حال نابودی است و بههمین خاطر تصمیم میگیرد به اوضاع سر و سامانی بدهد اما با موانعی در راه بر میخورد که روش خود را در حل کردن آن به کار میگیرد. رفتن او به تیمارستان بهدنبال برادر مجنونش (سیامک صفری) و سپس بازگرداندن او و بیرون کردن افراد و سرایداران داخل خانه و سپس نجات خواهران در اعتیاد و فقر گرفتار شده و درنهایت به چنگ آوردن سند خانه از دست ظالمان، کاری است که فضلی از ابتدا تا انتها انجام میدهد. نگاه تمثیلی او به خانه (وطن)، آوارگی اعضای خانواده بهعنوان صاحبان اصلی خانه و هجوم غریبهها برای تصاحب خانه و دست انداختن هر دزدی به گوشهای از خانه یا ناموس آن، به ظاهر کنایه از وضعیت کشوری است که باید آن را نجات داد. بسیاری «خون شد» را شبیه فیلم «قیصر» دانستند، اما این فیلم پرداخت کاملاً متفاوتی دارد و میتوان گفت: یکی از متفاوتترین آثار مسعود کیمیایی است.
شنای پروانه| محمد کارت | 1398
منتقم : حجت
انتقام از: هاشم
روایت انتقام : فیلمی از زنی به نام پروانه در استخر منتشر میشود و دشمنان شوهرش هاشم، این فیلم را همه جا پخش میکنند. پس از این اتفاق، هاشم که غیرتش را لگدمال شده میبیند، به سراغ پروانه میآید و او را به قتل میرساند. هاشم به زندان میافتد و حجت در ایتدا خود را مقصر مرگ پروانه میداند و قصد دارد به هر قیمتی که شده هاشم را نجات دهد. همین هدفش او را تا مرز تبدیل شدن به یک قاتل پیش میبرد. اما حجت با هوشی که دارد سریع به رازهایی که نمیدانسته پی میبرد و میفهمد برادرش لایق مرگ است. همین موضوع باعث میشود که او مصیب را نکشد و قضیه را به روش خود پایان دهد. اما در این راه حجت زجر میکشد. با حقایق تلخ روبهرو میشود. و هرچه در داستان پیش میرویم تنهاتر میشود. زیرا حقایقی را در مییابد که نمیتواند برای کسی بگوید. کارگردان بهخوبی این تنهایی حجت را نشان داده است. هرچه به آخر فیلم نزدیک میشویم بیشتر حجت را در قاب تصویر تنها میبینیم. در صحنه آخر فیلم هم حجت سر سفره درکنار خانواده نشسته اما در قاب تصویر تنها به تصویر کشیده میشود. زیرا چیزهایی را میداند که نباید به خانوادهاش بگوید و باید تنها این حقایق تلخ را هضم کند.