نام خسرو شکیبایی هیچگاه از حافظه مخاطبان سینما و تلویزیون پاک نمیشود. شکیبایی بازیگری دوستداشتنی و توانا بود. چنان با نقش میآمیخت و آن را از آن خود میکرد که تفکیک خودش از نقش بسیار سخت به نظر میرسید. رفتارش به دل مینشست و مجموعه این شرایط باعث شده بود محبوب خیل عظیمی از مخاطبانش باشد. امروز 7 فروردین، سالروز تولد این هنرمند عزیز درگذشته است. شکیبایی اگر بود امروز هشتادمین سال تولدش را جشن میگرفتیم. به این روز مهم مروری داریم بر موفقیتها و افتخارات و البته آثار به نسبت ناموفق کارنامهاش.
به گزارش فیلمنیوز، خسرو شکیبایی در سه دهه فعالیتش چنان نقشهای درخشانی برجا گذاشت که خیلی سخت میتوان از بین آنها دست به انتخاب زد. سعی کردهایم در بخش مهمترین نقشها، صرفا روی آثاری دست بگذاریم که بارها و بارها دیدهایم و در ذهنمان جایگاه ویژهای به خود اختصاص دادهاند.
مهمترین نقشها
دهه شصت | خسرو شکیبایی سال 1368 بعد از سالها تلاش روی صحنه تئاتر، به عنوان بازیگر نقش اصلی فیلم «هامون» داریوش مهرجویی انتخاب شد و نه تنها به موقعیتی بزرگ دست پیدا کرد که بخش مهمی از موفقیت فیلم را هم تضمین کرد. داریوش مهرجویی قصد داشت با «هامون» سرگشتهگی نسلی را به تصویر بکشد که نه میتواند به سنتهای قبل پایبند بماند و نه تمام مظاهر تجدد را بپذیرد؛ نسلی که انقلاب و جنگ را پشت سر گذاشته و حالا نه پشتوانه محکمی دارد و نه هدف روشنی برای آینده. شکیبایی برای نقش حمید هامون با تمام وجودش مایه گذاشت. حرکات بدن، شیوه نگاه کردن، راه رفتن، لحن حرف زدن، فریاد کشیدن و … باعث شد شکیبایی در این نقش ماندگار شود. یکی دیگر از نقشهای مهم او در دهه شصت، بازی در نقش ایتالله مدرس در سریال «مدرس» بود. این سریال سال 1366 تولید شد و مونولوگ طولانی و معروف مدرس در مجلس با بازی شکیبایی بسیار مورد توجه قرار گرفت.او در این دهه در کارهای شاخص دیگری چون «ترن»، « شکار» و… هم به ایفای نقش پرداخت.
دهه هفتاد | شکیبایی در دهه هفتاد 18 فیلم سینمایی در کارنامهاش به ثبت رساند که از آن تعداد بخش مهمی از آنها آثاری قابل توجه بود. یکی از مهمترین نقشهای او در این دهه، به بازی در نقش رضای فیلم «کیمیا» به کارگردانی احمدرضا درویش اختصاص داشت. او در این فیلم نقش پدری را بازی کرد که در روزهای ابتدای حمله عراق به ایران همسرش را از دست میداد و اسیر میشد. سالها بعد در جایگاه پدری منتظر برمیگشت تا دخترش را پیدا کند و میفهمید که کنار دکتری که او را به دنیا آورده زندگی بهتری دارد و باید از او دل بکند. شکیبایی در این فیلم هم شمایل مردی جنگنده را به درستی پیش روی مخاطبانش گذاشت و هم اندوه و تنهایی مردی میانسال را که تنها امیدش برای رسیدن به دخترش ناامید شده است. او در فیلم «سارا» به کارگردانی داریوش مهرجویی هم نقش بسیار متفاوتی با آنچه پیشتر از او سراغ داشتیم بازی کرد و از این جهت بسیار مورد توجه قرار گرفت. شکیبایی در دهه هفتاد، دو سریال مهم هم در تلویزیون داشت. اوایل این دهه در سریال «روزی روگاری» به کارگردانی امرالله احمدجو بسیار درخشید و اواسط این دهه هم به عنوان ستاره سینما به تلویزیون آمد و در سریال «خانه سبز» بازی کرد. او یکی از مهمترین قطبهای سریال بود و چنان در نقش رضا صباحی درخشید که هنوز هم در ذهن مخاطبانش مانده است. «یکبار برای همیشه»، «عاشقانه» ،«پری» هم میتوان به فهرست کارهای شاخص شکیبایی در دهه هفتاد اضافه کرد.
دهه هشتاد| یکی از مهمترین فیلمهای خسرو شکیبایی در دهه هشتاد، «اتوبوس شب» به کارگردانی زندهیاد کیومرث پوراحمد بود. پوراحمد از همان زمان نگارش فیلمنامه این اثر به شکیبایی فکر میکرد و شکیبایی هم بهترین خودش را در آن به نمایش گذاشت. کاراکتر شکیبایی مقابل پسر جوان با بازی مهرداد صدیقیان بسیار درخشان از آب درآمده بود. خوشرفتاری شکیبایی مقابل عصبانیت و جدیت پسر، موقعیت جالبی را ایجاد کرده بود و شمایلی جدید از شکیبایی پیش روی مخاطبان میگذاشت. از دیگر کارهای موفق شکیبایی در این دهه میتوان به بازیاش در فیلمهای «کاغذ بی خط»، « سالادفصل»، «ستاره بود»، «چه کسی امیر را کشت» هم اشاره کرد.
آثار شکست خورده
دهه شصت | خسرو شکیبایی پس از بازی در فیلم «هامون» و شهرتی که به دست آورد، انتخابهای زیادی پیش رو داشت اما از این بین، بازی در فیلم «جستجو در جزیره» را انتخاب کرد؛ فیلمی به کارگردانی مهدی صباغزاده که نه اثر قابل توجهی بود و نه نقشی که برای شکیبایی در نظر گرفته شده بود درخور جایگاه آن زمان این بازیگر بود.
دهه هفتاد | در دهه هفتاد با وجود اینکه شکیبایی نقشهای مهمی در کارنامهاش به جا گذاشت، چند فیلم شکستخورده هم داشت. بازی او در فیلم «دختری به نام تندر» به کارگردانی حمیدرضا آشتیانیپور آوردهای برایش نداشت. او همچنین در فیلم «درد مشترک» به کارگردانی یاسمین ملکنصر هم بازی کرد که با وجود فیلمنامه قابل تامل، اثر ناامیدکنندهای بود و به یکی از آثار ضعیف شکیبایی بدل شد. «بلوف» و «روانی» را هم میتوان جز کارهای شکست خورده شکیبایی در دهه هفتاد به حساب آورد.
دهه هشتاد | یکی دیگر از آثار ناموفق خسرو شکیبایی، بازی در فیلم «پیشنهاد 50 میلیونی» به کارگردانی مهدی صباغزاده بود. فیلمی که ایده قابل توجهی داشت اما از سطح ایده فراتر نرفت و همه از اینکه شکیبایی ایفای نقش آن را پذیرفته تعجب کردند. البته کارهای ضعیف و شکست خورده شکیبایی در این دهه فقط به ساخته مهدی صباغزاده محدود نمیشود، «نسکافه داغ داغ»، «شرقی»، «صبحانهای برای دو نفر»، «ازدواج صورتی»، «دایناسور» و… از دیگر کارهای شکست خورده او در این دهه هستند.
افتخارات
دهه شصت | اولین افتخار مهم کارنامه شکیبایی در جشنواره فیلم فجر با نمایش فیلم «هامون» رخ داد. او در این فیلم برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد شد و موفقیتش در این نقش جایگاهی ویژه در سینما برایش به همراه آورد. او در این دهه توانست جایگاهش را به عنوان یک بازیگر قدرتمند در میان کارگردانهای سینما و منتقدان تثبیت کند.
دهه هفتاد | شکیبایی بعد از سیمرغ «هامون» در دهه هفتاد هم یک سیمرغ به کارنامهاش اضافه کرد. در جشنواره سیزدهم فیلم فجر برای بازی در «کیمیا» سیمرغ گرفت و برای بازی در فیلم «یکبار برای همیشه» در جشنواره یازدهم فیلم فجر نامش در فهرست نامزدها قرار گرفت. در جشنواره پانزدهم برای بازی در «سایه به سایه» نامزد سیمرغ شد و از جشن خانه سینما هم برای بازی در «سرزمین خورشید» نامزد دریافت تندیس شد. شکیبایی یک جایزه بینالمللی هم در دهه هفتاد داشت و بازی او در «خواهران غریب» برنده جایزه جشنواره پیونگ یانگ شد.
دهه هشتاد | در جشنواره فجر بیستوسوم برای «سالاد فصل» فریدون جیرانی موفق شد سیمرغ نقش مکمل مرد را به دست بگیرد. در این سال بازی او در «اوبوس شب» هم دو جایزه برایش به همراه آورد. از جشنواره بیستوپنجم فیلم فجر، دیپلم افتخار گرفت و تندیس جشن خانه سینما هم برای این فیلم به او رسید. او همچنین در این دهه برای بازی در «چه کسی امیر را کشت» و «ستاره بود» هم نامزد تندیس جشن خانه سینما بود.