سوسن سیرجانی | 21 شهریور در تقویم ملی ایران با نام روز ملی سینما شناخته میشود. در تاریخ سینمای ایران این روز مورد مناقشه بود. اما در سال 1379 در جشنی که به عنوان صدمین سال سینمای ایران برگزار شده بود، 21 شهریور را به عنوان روز ملی سینما معرفی کردند. روزی که در واقع سالگرد ورود دستگاه سینماتوگراف به ایران توسط میرزا ابراهیم عکاسباشی بود.
به گزارش فیلمنیوز، مظفرالدینشاه 5 سال بعد از اختراع و رواج دستگاه سینماتوگراف در اروپا توسط برادران لومیر، در سفری که فرانسه داشت با این وسیله و دنیایی شگفتانگیری که در آن وجود داشت آشنا شد و به کمک عکاسباشی دربار که در این سفر همراه او بود، ترتیبی دادند تا این وسیله وارد ایران شود. حالا 124 سال از آن روز میگذرد و سینمای ایران در این بیش از یک قرن، روزهای پر فراز و نشیبی را گذرانده.
در اول مسیر | ورود دستگاه سینماتوگراف به ایران، در آغاز تحولات عظیمی بود. زمزمههای انقلاب مشروطه در حال شکلگیری بود و همین دستگاه کوچک بسیاری را به جهان وصل میکرد. اما تا 30 سال پس از ورود این دستگاه، در ایران کسی به فکر فیلم ساختن نبود. «آبی و رابی» اولین فیلم صامت ایرانی است که توسط آوانس اوهانیانس ساخته و در سال 1309 روی پرده رفت. شاید حتی بشود این فیلم را تولد اصلی سینما در ایران دانست. اوهانیانس در همان سال اولین مدرسه آرتیستی را هم در ایران افتتاح کرد. 3 سال بعد از آن اردشیر ایرانی اولین فیلم ناطق را با نام «دختر لر» ساخت و این شروعی بود بر مسیر فیلمسازی حرفهای در ایران.
سالهای ابتدایی سینما در ایران | فیلمسازی در ایران پس از سال 1314 دچار رکود شد و از 1318 تا 1324 به دلیل بروز جنگ جهانی دوم، دیگر کسی در ایران فیلم نساخت و دوباره بیشتر تمرکز بازیگران بر تئاتر بود. اما بعد از جنگ و مخصوصا با شروع دهه 30، فیلمسازی در ایران رونق گرفت و کارگردانهایی مثل اسماعیل کوشان، ساموئل خاچیکیان، هوشنگ کاووسی و فرخ غفاری فیلم میساختند و راهی پرده میکردند. در فاصله سالهای 1331 تا 1347، در ایران 495 فیلم ساخته شد. فیلمهایی که عمده آنها در ژانرهای مختلف اجتماعی، ملودرام و پلیسی بود.
از فیلمفارسی تا موجنو | از اواسط دهه 40 و شاید به طور خاص با ساخت فیلم «گنج قارون»، دورهای در سینمای ایران شروع شد که لقب فیلمفارسی را به آن دادند. فیلمهایی که بیشترشان با فرمولی یکسان ساخته میشد و در آن المانهایی مثل عشق، دعواهای خیابانی و رقص و آواز به صورت ثابت وجود داشت. در این دوره بسیاری از بازیگران با این روند و فحشای موجود در سینما مخالف بودند و دست به اعتراض زدند. در میانه همین سالها، آرام آرام دانشجویانی که در خارج تحصیل کرده بودند و جریان روشنفکری پا به سینمای ایران گذاشتند و جریانی شکل گرفت به نام موجنو. در این جریان کارگردانهایی مانند بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی با ساخت آثاری متفاوت که برخاسته از بستر اتفاقات اجتماعی جامعه بود، مسیر جدیدی در سینمای ایران به وجود آوردند. مسیری که نتیجه آن ساخت آثاری مانند «گاو» و «گوزنها» بود.
سینما در انقلاب و جنگ | سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب سالهای سرگردانی سینماگران بود، طیف روشنفکر اجازه فیلمسازی نداشتند یا اگر فیلمی میساختند اجازه اکران پیدا نمیکرد. با شروع جنگ هم بیشتر آثار سینمایی به سمت مدح قهرمانان انقلابی و سینمای دفاع مقدس رفت. با وجود اینکه فضای فرهنگی تا پایان دهه 60 بسته بود، اما در همین دوران فیلمسازان جوانی وارد عرصه فیلمسازی شدند که بعدها از بزرگان سینمای ایران شدند. ابراهیم حاتمیکیا، کمال تبریزی، رسول صدرعاملی، رخشان بنیاعتماد، مجید مجیدی و… حاصل همین دوران هستند.
ورود سینمای ایران به جهان | از اوایل دهه 50 سینمای ایران نمایندگانی به جشنوارههای جهانی میفرستاد، اما عملا از دهه 70 و پس از رسیدن کشور به فضای باز فرهنگی پس از جنگ بود که سینمای ایران در جهان شناخته شده. کارگردانهایی مانند عباس کیارستمی با آثاری رئال که راوی زندگی معمولی بود، نگاه جشنوارههای جهانی را به سمت ایران برگرداند. از ابتدای دهه 70 تا اواخر این دهه، گشایشهای زیادی در حوزه فرهنگ شکل گرفت و سینما رونقی دوباره گرفت.
بازگشت عشق به سینما | یکی از تحولات مهم سینمای ایران بازگشت روابط عاشقانه به سینمای ایران بود. خط قرمزهایی که در دهه 60 تا اواسط دهه 70، در سینما به وجود آمده بود، آرامآرام کمرنگ شد و نقش زنان و داستانهای رمانتیک و ملودرام پررنگتر. جوانان هم اقبال بیشتری به سینمای داخلی پیدا کردند و نسل جدیدی از بازیگران جوان پا به عرصه سینما گذاشتند.
روزهای پر افت و خیز | از اواخر دهه 80 رویکرد دولت نسبت به سینما تغییر پیدا کرد. خانه سینما تعطیل شد، مهر توقیف بر آثار بیشتری خورد و بازیگران و کارگردانها شرایط سختی را پشت سر گذاشتند. با وجود همه محدودیتها کارگردانها به فیلمسازی ادامه دادند و پای آثار بیشتری از سینمای ایران به جشنوارههای خارجی باز شد. با ورود به دهه 90 و تغییر دولت، دوباره سینما جانی دوباره گرفت. این دهه یکی از پر اتفاقترین سالها برای سینمای ایران بود. از دریافت اولین جایزه اسکار برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» تا صفهای طولانی و فروشهای نجومی فیلمها. اما روزهای خوش سینما در پایان این دهه به رکودی بیسابقه رسید. شیوع بیماری کرونا و اتفاقات سیاسی، سینمای ایران را رنجور و نحیف کرد.
این روزها | مشکلات اقتصادی و گران شدن بلیت سینما از اواخر دهه 90، عملا سینما را از سبد فرهنگی بخش بزرگی از جامعه ایران حذف کرد. کرونا باعث شد که بخش بزرگی از سینماگران به شبکهنمایش خانگی کوچ کنند و سیاستهای دولتها در چند سال اخیر، دوباره بحرانهای جدیدی را به سینمای ایران تحمیل کرد. این روزها سینمای ایران دوپاره شده. سینمای تجاری و آثاری که در ساختار با سیاستهای فرهنگی حاکم همخوانی دارد و میتوانند به پرده برسند و سینمای زیرزمینی که در حال تولید آثار سینمایی اجتماعی است. اما شاید حال امروز سینما از دو یا سه سال قبل بهتر باشد و در تولد 124 سالگی سینما میشود اندکی امیدوار بود به روزهای در راه. در همین روزها فیلمهای کمدی «فسیل» و «هتل» با شکستن رکورد فروش تاریخ سینمای پس از انقلاب توانستند مخاطبان زیادی را جذب سالنهای سینما کنند.