در قسمت هفتم فصل دوی «سرزمین مادری»، محسن تنابنده در نقش مرتضی، یکی از درخشانترین بازیهایش را به نمایش میگذارد. سکانس خواستگاری رهی با با نقشآفرینی تنابنده آنقدر نفسگیر از آب درآمده که اعصاب مخاطبان را هم اندازه خانواده رهی بهم میریزد. تنابنده در همین یک سکانس توانسته است امضای قدرتمندی از خودش بر جا بگذارد.
به گزارش فیلمنیوز، محسن تنابنده از جمله بازیگران فصل اول سریال «سرزمین مادری» بود که حالا هم در فصل دوم با گریمی به نسبت متفاوت حضور دارد. او در قسمت هفتم فصل دوم، نقش کوتاه اما اثرگذاری بازی کرده است.
تنابنده از همان فصل اول «سرزمین مادری» به عنوان راننده تاکسی معرفی شده بود که به واسطه سوار کردن قشر مرفه و نشستن پای صحبت آنها، احساس میکرد متعلق به طبقهای بالاتر است و این مسئله را مدام به رخ خانواده همسرش میکشید؛ ادعاهایی الکی که البته هربار با تشر اوس محسن خاموش میشد.
مرتضی در فصل دوم چاقتر شده و چهرهاش به نسبت تغییر کرده است. ماشین جدیدی خریده و بیشتر از قبل به سرو وضع خودش میرسد. به فراخور این تغییرات، تنابنده هم سعی کرده هم سبک صحبت کردن و هم مدل رفتاری او را متفاوتتر از قبل بسازد.
ماجرای سکانس خواستگاری از این قرار است که رهی از مرتضی میخواهد همراهش در مراسم حضور پیدا کند تا برخی واقعیتها را درباره کودکیاش به آنها بگوید. با وجود اینکه تمام حرفها را باهم چک میکنند اما یک مرتبه همه چیز را فراموش میکند و بعضی واقعیتها را به بدترین شکل میگوید که همه چیز بهم میریزد.
او از همان نقطه شروع فاز مخالف برمیدارد و با کراوات به خواستگاری میآید که حرص اوس حسین را درمیآورد. بالاخره کروات را در میآورد اما جوری به خانه و زندگی آنها نگاه میکند که با رفتارش آبروی همه را میبرد. هنوز نرسیده بشقابش را پر از آجیل و میوه میکند و مدام دهانش را میجنباند. در حالیکه چهارزانو نشسته و دهانش پر از آجیل است و میجنبد، شروع میکند به حرف زدن درباره سیاست و گفتن چیزهایی را که از مسافرها شنیده و تحلیلهای سطحی ارائه میکند. وقتی هم عروس وارد میشود، هول میشود به رهی بگوید نگاهش کند و چای را روی فرش میریزد. این رفتار اعصاب همه را به هم میریزد اما رفته رفته وقتی شروع به صحبت راجع به رهی میکند ماجرا بدتر هم میشود.
او مشت مشت پسته برمیدارد و میشکند و یک لحظه هم ساکت نمینشیند. میگوید که رهی از خانواده سرشناسی است و یک سوم میراث بهادری متعلق به اوست. وقتی اوس حسین شاکی میشود که چرا حرف مال و اموال را به میان آورده، باز هم ادامه میدهد و میگوید که همه بالاخره باید بدانند اصل و نصب رهی از کجاست.
جذابترین بخش این دیالوگ زمانی رقم میخورد که رهی از او خواهش میکند دیگر ادامه ندهد اما خودش با دیدن عروس، یک مرتبه لکنت میگیرد. هرکاری میکند بتواند خرابکاری مرتضی را درست کند نمیتواند و مرتضی هم دست از حرف زدن برنمیدارد. حرفهای پر از ایراد مرتضی وقتی با استیصال رهی همراه میشود، موقعیت بحرانیتری را میسازد.
اینجاست که یک مرتبه با لپ باد کرده از خوراکی برمیگردد میگوید علت لکنت رهی به خاطر این است که عموهایش میخواستهاند سرش را لب چاه بیخ تا بیخ ببرند.
درست زمانی که رهی با گفتن «دست شما درد نکنه» تسلیم شدنش در مواجهه با شرایط را اعلام میکند، مرتضی تیر نهایی را میزند و میگوید که رهی پیش بهادریهای بیدین و ایمان بزرگ شده و شیر پاک خورده نیست؛ حرفی که کاسه صبر اوس حسین را هم لبریز میکند.
تنابنده با شیوه نشستن و خوردن و حرف زدن و پریدنش میان صحبتهای رهی، مجموعهای حرصدرار تشکیل میدهد و باعث میشود کل خواستگاری بهم بریزد.
بدون شک میتوان گفت ستاره این قسمت از سریال تنابنده است؛ بازیگری که زمان بازی در این سریال در سینما توانسته بود توجه کارگردانهای زیادی را جلب کند.
قسمت هفتم و هشتم فصل دوم «سرزمین مادری» به کارگردانی کمال تبریزی، در پلتفرم تلوبیون منتشر شده است.