سریال «زیرخاکی» به فصل چهارم رسید و این نشان از موفقیت و اقبال عمومیاش نزد مخاطبان دارد. دلایل متعددی موجب شده که سریال جلیل سامان به این حجم از مقبولیت برسد. کارگردانی، شخصیتپردازی، بازیها و… در سطح استانداری است و همین موجب شده تا مخاطب با یک سریال قابل قبول مواجه باشد.
به گزارش فیلمنیوز، جلیل سامان از جمله کارگردانانی است که همچنان سطح کیفی خود را حفظ کرده و همین عامل موجب شده تا «زیرخاکی» بتواند به فصلهای بعدی برسد و در طول مسیر خود با افت کیفی مواجه نشود/ به بهانه آغاز فصل جدید سریال نگاهی داریم به دلایل موفقیت آن.
شخصیت پردازی | فریبرز باغبیشه مردی سادهلوح اما در عینحال بلندپرواز است. مدام به خیال خودش درحال نقشه کشیدن برای رسیدن به مدارج بالاست اما هربار مجموعه شرایط طوری پیش میرود که باز هم به سرخط برمیگردد و هرچه دارد از دست میدهد. از دیدگاه ناظر بیرونی، بسیاری از رفتارهایش حماقت به نظر میرسد و میتواند اعصابخردکن شود اما جلیل سامان ابعاد مختلف این شخصیت را طوری ساخته که با توجه به مجموعه شرایط، به او حق میدهیم و حتی بعضی وقتها دلمان به حال سادهلوحیاش میسوزد. فریبرز علاقه زیادی به خانوادهاش دارد و مدام تلاش میکند زندگیشان را سروسامان دهد اما همیشه در موقعیتی بدی در جای نادرستی قرار میگیرد و به همین دلیل هم مدام شکست میخورد. این شکستهای پیاپی از یک سو موقعیتهای کمدی بامزهای ایجاد میکنند و از سوی دیگر باعث همراهی بیشتر مخاطبان با این شخصیت میشوند. پریچهر هم به عنوان همسر فریبرز، به لحاظ سادگی، دستکمی از او ندارد. مدام دلنگران است و همسرش را یک قهرمان میداند با این حال ترس اینکه روزی از سوی او مورد خیانت قرار بگیرد رهایش نمیکند. در همه حال گمان میکند یا فریبرز مریض است و یا پای زن دیگری در میان است و این مسائل باعث میشود همیشه نگران باشد و به او پرخاش کند. بسیار زودرنج است و درعینحال خیلی سریع میبخشد و مجددا از فریبرز دلبری میکند.
بازیها | پژمان جمشیدی پیش از زیرخاکی بارها در نقشهای کمدی مختلف حضور پیدا کرده بود اما در این سریال جنس دیگری از بازیاش را به نمایش گذاشت که شباهتی به دیگر نقشهایش نداشت و بعد از آن هم مختصات نقش را در آثار دیگری تکرار نکرد. او مقتضیات زمان و شخصیت را کاملا در نظر گرفته و کاری میکند تا رفتار و کلامش با آن گریم و لباسهای دهه پنجاه و شصتی، همخوانی داشته باشد. شیوه بازیاش به نحوی است که سادهلوحی و حماقتهایش بیرون نمیزند و کاملا توسط مخاطب پذیرفته میشود. ژاله صامتی هم در این سریال درخشان ظاهر شده. تغییر مداوم احساسات و کمک گرفتن از نگاه و میمیک صورتش او را بسیار به نقش نزدیک کرده است. به طوری که موقع تماشای سریال احساس میکنیم بارها او را در همسایگیمان دیدهایم و میشناسیم. از بازی رایان سرلک هم نگذریم که در نقش فرزند فریبرز و پریچهر موفق عمل کرده و بخشی از جذابیت سریال را باعث شده بود.
زوجسازی | جدای از بحث موفقیت بازیگران در سریال «زیرخاکی»، شیوه زوجسازی پژمان جمشیدی و ژاله صامتی هم از جمله نکات بسیار مهم بود. این دو شخصیت در روابط زناشویی ویژگیهای خاص خود را داشتند. فریبرز اعصابش از کوچکترین مسئلهای بهم میریخت و از طرف دیگر پریچهر هم زنی حساس بود که مدام گمان میکرد شوهرش مشغول خیانت به اوست. فریبرز و پریچهر از یک طرف عاشق هم بودند و ابراز علاقه میکردند و از طرف دیگر به خاطر ویژگیهایشان مدام حرص هم را در میآوردند. نکته جالب ماجرا این بود که بین ابراز علاقه عاشقانه و جروبحثشان مرز بسیار باریکی قرار داشت. اوج بازی حرفهای آنها حفظ تعادل و تغییر سریع رفتارشان بین این دو موقعیت بود.
تکه کلام و لحن | از همان قسمتهای ابتدایی سریال «زیرخاکی»، لحن صحبت کردن و تکهکلامهای فریبرز به یکی از نکات مهم و جذاب آن تبدیل شد و در ذهن مخاطبان ماند. فریبرز مدام از اصطلاحاتی مثل «هتکتو وتک کردن» و «کجای کاری؟»، «چی داری میگی شما؟» و … استفاده میکرد و موقع ادا کردن این تکهکلامها میمیک چهرهاش را چنان تغییر میداد که کاملا میتوانستیم به احساسات پشت آنچه میگوید پی ببریم. علاوه بر تکهکلامهای بامزه، تغییر چهره فریبرز هم جزو نکات مهم این شخصیت بود. او موقع حرص خوردن، به زور لبخند میزد و چشمهایش را ریز میکرد و احساساتش را به این شیوه نشان میداد.
بازنمایی گذشته | یکی از مهمترین ویژگیهای سریال «زیرخاکی»، بازنمایی جذاب حالوهوای دهههای پنجاه و شصت است. جلیل سامان با خلق شخصیت فریبرز باغبیشه و قرار دادن او در موقعیتهای بحرانی تاریخ این دو دهه، به نحوی با بسیاری از مسائل سیاسی آن دوره شوخی کرده. از زندانهای ساواک و مبارزات زیرزمینی گرفته تا عملکرد گروهکهای مختلف و مصادره خانههای ویلایی و رسیدن بسیاری از شخصیتها به مناصب گوناگون و … جدای از اینها شمایی جالب از زندگی مردم این دو دهه هم به تصویر کشیده است. صفهای خرید نفت و اجناس کوپنی، عروسیهای دهه شصتی، پناه گرفتن در زیرزمینها و … بسیار ملموس در این سریال به نمایش درآمده. درواقع سامان در هر فصل از «زیرخاکی» روی بخشی از تاریخ متمرکز شد و این شخصیت را با تمام ویژگیهایش در موقعیتهایی خطرناک قرار داده. نکته جالب اینکه فریبرز در تمام این شرایط فقط به دنبال اهداف خودش بود و همه جا اشتباهی حاضر میشد.همه این موارد باعث شد «زیرخاکی» به یک برند جذاب در کارنامه کارگردان و بازیگرانش تبدیل شود و موقعیت ادامه پیدا کردن در فصلهای مختلف را داشته باشد.
فصل چهارم سریال «زیرخاکی» به عنوان سریال مناسبتی رضمان و نوروز از شامگاه سهشنبه 22 اسفندماه پخش خود را از شبکه یک آغاز میکند. این فصل در 16 قسمت آماده پخش شده است.