هنگامه قاضیانی و شهاب حسینی از نسل بازیگرانی هستند که تاثیری عمیق بر سینمای ایران گذاشتهاند. این دو هنرمند با کارنامهی پربار و متنوع خود در فیلمهایی از ژانرهای مختلف، با موفقیتهای زیادی روبهرو شدهاند. آنها در سه فیلم «برف روی شیروانی داغ» به کارگردانی محمدهادی کریمی، «ساکن طبقه وسط» به کارگردانی شهاب حسینی و «برادرم خسرو» به کارگردانی احسان بیگلری، همبازی بودهاند. قاضیانی و شهاب حسینی در فصلهای مختلف سریال «سرزمین مادری» به کارگردانی کمال تبریزی هم حضور داشتند.
به گزارش فیلمنیوز، قاضیانی (که حالا مدتهاست از دنیای بازیگری خداحافظی کرده) در سالهایی که هنوز از این حرفه کنار نکشیده بود، شخصیتهای پیچیدهای را به تصویر کشید که شاید برخیشان بیحضور او چنین ماندگار نمیشدند. او با ظرافت دردها، رنجها، و امیدهای شخصیتها را به گونهای واقعی نشان داد و همدلی مخاطبان را با شخصیتهای زن ایرانی برانگیخت. با بازی دقیق و طبیعی خود، چهرهای انسانی و ملموس از زنان ایرانی به نمایش گذاشت که در برابر چالشهای زندگی شخصی و اجتماعی، مقاومت و عمق شخصیتی خود را نشان میدهند. از سوی دیگر، شهاب حسینی یکی از بازیگران استثنایی سینمای ایران است که در نقشهای پرتنش و چالشبرانگیز درخشیده است. او با بازی در فیلمهای پرمخاطبی چون «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین»، نقش خود را به عنوان یک بازیگر توانمند و چندبعدی تثبیت کرده است. حسینی با بهرهگیری از انعطافپذیری و احساسات عمیق، توانسته است در نقشهایی ظاهر شود که هر کدام بعدی از پیچیدگیهای روحی و روانی انسانها را به نمایش میگذارند. او در نقشهایی که نیازمند بروز تنشها و تضادهای درونی است، از جمله در فیلم برادرم خسرو، توانسته است شخصیتهای پیچیده و واقعگرایانهای بیافریند که برای مخاطب ایرانی و جهانی قابل درک و همدلی هستند. توانایی او در نمایش ابعاد مختلف شخصیتها، باعث شده است تا حسینی نهتنها در ایران بلکه در سطح بینالمللی نیز شناخته و تحسین شود.
برف روی شیروانی داغ| محمدهادی کریمی| 1389
«برف روی شیروانی داغ» به کارگردانی محمدهادی کریمی، اولین تجربهی مشترک حسینی و قاضیانی است. داستان فیلم درباره مرگ نویسندهای مشهور است که بر اساس گذشتهاش و کارهای ادبیاش درگیر زندگی پیچیده و پر از رمز و راز میشود. پس از مرگ این شخصیت، خانواده و دوستان او با بحرانهای روانی و احساسی زیادی روبهرو میشوند و میکوشند پرده از رازهایی که او به جای گذاشته است، بردارند. بازی شهاب حسینی در این فیلم چشمگیر است. او بدونشک یکی از بهترین بازیهایش را در این فیلم ارائه داده و بهخوبی توانسته نقش یک آدم الکلی و دائمالخمر را بازی کند. بازی او به اندازهای یکدست است که از همان لحظات آغازین ببینده را مجدوب میکند. حسینی در این فیلم یک بازی زیرپوستی و حسی را با اتکا بر جزئیات شخصیتها ایفا کرده است. از این رو میتوان شخصیت «بهمن» را از جمله شخصیتهای برف روی شیروانی داغ برشمرد که به درستی ایفا شده و کریمی بهترین گزینه را برای آن نقش در نظر گرفته است. حسینی در این فیلم به دنبال پاسخهایی دربارهی مرگ نویسنده و کشف واقعیتهاست. او با استفاده از توانمندیهای بازیگری خود، شخصیتی پر از تضاد و درگیریهای درونی را به تصویر میکشد. هنگامه قاضیانی نیز با آنکه نقش بسیار کوتاهی را در این فیلم بازی میکند، اما حضوری بسیار تاثیرگذار دارد. او در سالی این فیلم را بازی کرد که در دو فیلمِ دیگر «سعادتآباد» و «من مادر هستم» در نقشهای اصلی حضور داشت؛ اما فیلمنامهی این اثر او را چنان مجذوب کرد که پذیرفت تنها در یک سکانس بازی کند. او در «برف روی شیروانی داغ» زنی قوی و در عین حال شکننده است که در زندگی خود با پیچیدگیها و مشکلات خاصی روبهرو بوده است.
ساکن طبقه وسط| شهاب حسینی| 1393
شهاب حسینی زمانی که تصمیم گرفت خود فیلمی را کارگردانی کند، از حضور هنگامه قاضیانی بهره برد، جالب آنکه نویسندهی این اثر، کارگردانِ اولین تجربهی مشترک این دو بازیگر بود. فیلم یکی از آثار متفاوت سینمای ایران است که به موضوعات فلسفی و وجودی میپردازد. این فیلم داستان نویسندهای به نام «ساکن» را روایت میکند که در مواجهه با مسائل معنوی و روحی قرار میگیرد. این فیلم ترکیبی از خیالپردازی و واقعیت است که شخصیتها را در موقعیتهای پیچیده و تأملبرانگیز قرار میدهد. قاضیانی در این فیلم یکی از نقشهای کلیدی را ایفا میکند. او در نقش زنی ظاهر میشود که در مسیر زندگی شخصیت اصلی حضور دارد و او را در مسیر کشف خود و شناخت بیشتر از زندگیاش یاری میدهد. قاضیانی با اجرای درونیات پیچیدهی شخصیت، بعدی انسانی و ملموس به داستان میبخشد. او نمادی از یک همراه در سفر معنوی قهرمان فیلم است. حسینی نیز نه تنها کارگردانی فیلم را به عهده داشته بلکه با بازی در نقش «ساکن» چالشی جدید را در دنیای بازیگری خود پذیرفته است. او با انعطافپذیری و عمق بازی خود توانسته است شخصیتهای مختلفی را که در قالبهای خیالی در ذهن «ساکن» حضور دارند، به تصویر بکشد. حسینی با استفاده از تمهای فلسفی و روانشناسی، مخاطب را به دنیای پیچیده و پر از سؤال شخصیت اصلی میبرد.
برادرم خسرو|احسان بیگلری| 1394
فیلم «برادرم خسرو» به کارگردانی احسان بیگلری، داستانی واقعگرایانه و اجتماعی از زندگی دو برادر را روایت میکند. شهاب حسینی در نقش خسرو، برادری است که به بیماری اختلال دوقطبی مبتلا است و با مشکلات زیادی در تعاملات روزمرهاش دستوپنجه نرم میکند. هنگامه قاضیانی در این فیلم در نقش همسر برادر خسرو ظاهر میشود؛ زنی که در میان چالشهای خانوادگی، تلاش میکند تا پایداری و ثبات خانواده را حفظ کند. قاضیانی در این فیلم نقشآفرینیای بینظیر دارد که با ظرافت به تصویر کشیده است. او در تلاش است که با مشکلات و تنشهای ناشی از حضور خسرو در خانه کنار بیاید، در حالی که فشارهای روانی زیادی بر او وارد میشود. قاضیانی با بازی سنجیدهی خود، توانسته است ابعاد مختلف شخصیت را به نمایش بگذارد و نشان دهد که در عین دلسوزی برای خسرو، نگران آینده فرزندان و زندگی خانوادگی خود است. حسینی در نقش خسرو، بهخوبی چالشها و درگیریهای فردی با اختلالات روانی را نشان میدهد. او با انعطاف و مهارت در اجرای نقش، از لحظات آرام و سرخوش خسرو تا لحظات بحرانی و پر از خشم و سردرگمی، شخصیتی چندبعدی و پیچیده خلق کرده است. بازی حسینی در این فیلم توانسته است بهطور دقیق زندگی افرادی با این نوع از مشکلات روانی را به تصویر بکشد و مخاطب را به همدلی و درک عمیقتر دعوت کند.
جالب اینکه فیلمنامه ساکن هم برای محمدهادی کریمی ه
که با اون همه کاراکتر واقعا چفت و بست های درستی داره
و حیف که در جشنواره فجر نبود
که میتونست کلی کاندید بشه