مرجان فاطمی | رضا میرکریمی استاد خلق شخصیتها و موقعیتهای لطیف و به یاد ماندنی است. طوری روی مرکز عاطفه و احساسات مخاطبانش دست میگذارد که نمیشود آثارش را دید و تا مدتها به فکر فرو نرفت. او مخاطبانش را همراه با شخصیتهای فیلمهایش به سفری ساده و درعینحال پیچیده به اعماق وجودشان میبرد و تعریفی جدید از زندگی پیش رویشان میگذارد. اکثر آثار میرکریمی از «زیر نور ماه» گرفته تا «نگهبان شب» در ویژگیهایی مشترکند؛ ویژگیهایی که سبک این کارگردان یا به عبارتی امضای میرکریمی را میسازند. به بهانه اکران فیلم «نگهبان شب»، نگاهی داریم به مهمترین ویژگیهای سبک این کارگردان.
به گزارش فیلمنیوز، از میان آثار میرکریمی، «بچههای مدرسه همت»، «کودک و سرباز» و «امروز» تا حدی با سایرین متفاوتند. به همین جهت این چند اثر را از این بررسی کنار گذاشتهایم.
سادگی و صمیمیت شخصیتها | در اکثر آثار میرکریمی با شخصیتهایی ساده، مهربان و خوشقلبی روبهرو هستیم که شاید در ظاهر احساس کمبود یا شکست داشته باشند اما پر از حس زندگیاند و رفته رفته روی افراد پیرامونشان اثر میگذارند. در «زیر نور ماه» طلبهای جوان به دنبال دزدیده شدن لباسهایش سر از حاشیه شهر در میآورد. او ماشین مردی را که جلوتر دختری قرمزپوش را سوار میکند، هل میدهد، برای زیرپلنشینها غذا میخرد و به آنها القا میکند که هنوز فراموش نشدهاند. در «اینجا چراغی روشن است» شخصیت شیرینمغز داستان چنین ویژگی دارد. او از چشمهای چپ دختر همسایه تعریف میکند، هیچکس را دست خالی از امامزاده برنمیگرداند و دست آخر کاری میکند که خیر امامزاده به همه برسد. در «خیلی دور خیلی نزدیک»، خانم دکتری که در کاروانسرا با دکتر مواجه میشود چنین شخصیتی دارد. او با مهربانی و سادگیاش باعث میشود دکتر عالم با روی دیگر خودش روبهرو شود. در «به همین سادگی»، طاهره به همسایهها روی خوش نشان میدهد و حتی وقتی از درون پر از اندوه است، کاری میکند خیرش به همه برسد. در «یه حبه قند»، پسند دختری است که به خاطر خانوادهاش از عشقی که دارد میگذرد، به زندایی کمک میکند و لبخند از روی لبش پاک نمی شود. در «قصر شیرین» این ویژگی در اختیار شخصیت شیرین است؛ زنی که جز نامی از او در فیلم نمیبینیم. اوست که با تمام بدیهای همسرش، تصویری درخشان از او در ذهن بچهها ساخته است. در فیلم «دختر»، فرزانه این شخصیت را دارد. او با اینکه از برادر زخم خورده اما تمام یادگاریهایش را نگه داشته و با روی خوش پذیرای او میشود. گرچه در ادامه خشمش سر باز میکند. در «نگهبان شب» هم با پسری ساده روبهرو هستیم که عیب دختر را نمیبیند و عاشقانه به او مهر میورزد. از طرف دیگر به خاطر خانه دار شدن اهالی مجتمع دست به هرکاری میزند و حتی زندان را تحمل میکند.
دوری از شخصیتهای کاملا سیاه | در فیلمهای میرکریمی با شخصیت منفی کاملا سیاه روبهرو نیستیم. حتی شخصیتهایی که ظاهرا منفی هستند هم ویژگیهایی مثبت دارند یا رفته رفته تغییر رویه میدهند. در فیلم «زیر نور ماه»، پسربچه و دختر تنفروش، به قدری درست به تصویر کشیدهاند که در طول فیلم کاملا به آنها حق میدهیم. در «خیلی دور خیلی نزدیک»، دکتر عالم با اینکه ابتدای فیلم شخصیتی کاملا مادی و بیاحساس معرفی میشود اما در ادامه به تعریف جدیدی از او میرسیم. در «به همین سادگی» با اینکه همسر طاهره بیتوجه است اما به عنوان مردی خیانتکار یا دغل معرفی نمیشود و اینبار هم میتوانیم او را درک کنیم. در «قصر شیرین» با اینکه شخصیت جلال پر از ویژگیهای منفی است اما وقتی دلتنگ شیرین میشود یا به حرف پسرش برای کمک به روباه گوش میدهد، تمام خصلتهای منفیاش رنگ میبازد. در «نگهبان شب» هم مهندس با جود کلاهبردار بودن، هیچگاه با رسول بد حرف نمیزند. حتی وقتی او را به زندان میاندازد، با همسرش چت میکند و برایش هدیه میخرد تا وجهه رسول نزد او خراب نشود.
بازیگران جدید و توانمند | میرکریمی در اکثر اثارش سراغ معرفی بازیگران جدید رفته است؛ بازیگرانی که بعضیشان حتی تجربه بازی مقابل دوربین را نداشتهاند اما آنچه اهمیت دارد این است که بسیار باورپذیر از پس ایفای نقشهایشان برآمدهاند. حسین پرستار، ژیلا شاهی، تورج الوند و حتی هنگامه قاضیانی و مسعود رایگان که تجربه بازیگری داشتند، همگی با فیلمهای میرکریمی شناخته شدهاند. نکته قابل توجه اینکه بازیگران مطرح فیلمهای میرکریمی هم از خود واقعیشان فاصله میگیرند و در قالب جدید و جذابی که خاص آثار این کارگردان است قرار میگیرند.
درک معنای زندگی | در آثار میرکریمی با مضمون درک معنای زندگی مواجهیم. طلبه جوان «زیر نور ماه» که همیشه معنای زندگی را با خواندن متون مذهبی و نشستن سر کلاس علما درک کرده، با رفتن به محل زندگی کارتنخوابها و مواجهه با واقعیتها به معنای جدیدی از زندگی میرسد. در «اینجا چراغی روشن است» تصمیمهای پسر شیرینمغز باعث میشود مخاطبان به معنای جدیدی از واقعیت ساخت اماکن مذهبی برسند. میرکریمی از امامزادهها تقدسزدایی میکند و اجازه میدهد طوری دیگر به این باورها نگاه کرد. در «خیلی دور خیلی نزدیک»، دکتر عالم که به واسطه غرق شدن در علم و مادیات از معنای زندگی دور افتاده بعد از سفری که آغاز میکند رفته رفته به درک جدیدی از زندگی میرسد. در «به همین سادگی» طاهره که مدام برای رفتن استخاره میکند، در نهایت متوجه میشود که معنای زندگی در دل همین روزمرهگی نهفته است. «یه حبه قند» که در کل فیلمی در ستایش زندگی است. زندگی که خوشی و ناخوشیاش به یک حبه قند وصل است و نباید آن را سخت گرفت. در فیلم «دختر» هر سه شخصیت با نگاهی جدید به اشتباهها و مشکلاتی که از سر گذاشتهاند نگاه میکنند و دیالوگ «هیشکی خانواده خود آدم نمیشه» که از زبان فرزانه بیرون میآید این معنا را به درستی تبیین میکند. در فیلم «قصر شیرین» هم جلال در پایان داستان، به جای فرار میایستد و اینبار مشکلی را که ایجاد کرده درست میکند و از این طریق به درک زندگی میرسد. در فیلم «نگهبان شب» رسول ساده و کم جسارت، مواجهه دیگری با زندگی پیدا میکند و یکبار هم که شده قدم به راهی سخت میگذارد و به جنگ مشکلات زندگی میرود.
توجه به جزئیات | یکی از مهمترین ویژگیهای آثار رضا میرکریمی به توجه او نسبت به جزئیات برمیگردد. در فیلم «زیر نور ماه» کارتنخوابها با یک مشت وسیله خراب و بیمصرف بزمی به راه میاندازند و میرقصند و لبخندی روی لبهای سیدحسن میآورند یا با خوردن یک قابلمه کوفته، احساس میکنند فرامش نشدهاند و خدا را شکر میگویند. در فیلم «اینجا چراغی روشن است» زیبایی با ویرانی همراه میشود. لبخند روح معدنچی پیر بابت مردن و راحت شدن از زندگی، یا رضایت دختر شیرینمغز چوپان از گرم شدن گوسفندهایش همگی جزئیات جذابی است که این فیلم را زیباتر کرده است. در «خیلی دور خیلی نزدیک»، شوروحال خانوادههای روستایی و هفتسین کوچک و ساده خانم دکتر است که دکتر را در موقعیتی جدید قرار میدهد. در «به همین سادگی» و «یه حبه قند» توجه به جزئیات؛ حرف اول را میزند. زنی تنها که با مداد کوچکش شعر مینویسد، که به خاطر بلد نبودن تلفظ یک کلمه انگلیسی شرمنده میشود یا با ظرافت تمام منتظر یک سالگرد ازدواج جذاب میماند؛ سالگردی که هیچوقت گرفته نمیشود. در «یه حبه قند»، میرکریمی تمام جزئیات روزهای پیش از عروسی را بسیار جذاب روایت میکند و با تکیه روی یک حبه قند، صحنه را به سمت عزا میبرد. اوج جذابیت جزئیات در «یه حبه قند» زمانی است که پسردایی خنچههای عقد پسند را میبیند و بدون یک کلمه حرف از آنجا میرود. دست آخر صدای رادیویی که تعمیر کرده در سکوت خانه میپیچد. در «دختر» این خاطرات هستند که با جزئیات روایت میشوند و در دل برادر و خواهر مینشینند. میرکریمی در «قصر شیرین» جزئیات جذاب را در رابطه با زندگی دو کودک قرار داده؛ کودکانی که با توجه به صحبتهای مادرشان، از محل زندگی پدر، یک قصر در ذهن دارند. در «نگهبان شب» هم اتاق کوچک خوشرنگوآبی که رسول و همسرش در دل آنهمه سیاهی برای خودشان ساختهاند و همچنین زندگی شیرینی که از سر میگذرانند، جزئیاتی جذاب را ساخته است. به طور کلی میرکریمی برای انتقال معنایی که در ذهن دارد، از کوچکترین جزئیات استفاده میکند و همین باعث میشود آثارش فرقی اساسی با دیگر کارگردانها داشته باشد.