پرونده‌ای برای فیلم‌هایی که در آنها از دل یک مهمانی یا اتفاق شاد، بحرانی شکل گرفته است به بهانه اکران «ساعت 6 صبح» | دورهمی جهنمی

تبدیل موقعیت خنده به گریه، شادی به  غم و آرامش به جدال و دعوا از جمله مواردی است که بارها و بارها در زندگی واقعی با آن مواجه بوده‌ایم. بارها پیش آمده که درست وسط یک اتفاق خوشایند، درحالی که احساس می‌کرده‌ایم بهتر از آن وجود ندارد، همه‌چیز بهم ریخته و به نابودی کشیده شده. این الگو در سینمای ایران و جهان بارها مورد استفاده قرار گرفته است. بسیار زیاد شاهد فیلم‌هایی بوده‌ایم که با یک صحنه جشن، دورهمی، سفر پرهیجان و … شروع شده‌اند و ناگهان همه‌چیز بهم ریخته است. یک مرتبه در دل شادی و هیجان، بحرانی شکل گرفته و شخصیت‌ها رفته رفته به اوج استیصال رسیده‌اند. تعداد آثاری که روی چنین الگویی ساخته شده‌اند بسیار است و هنوز هم کارگردان‌ها از آن دست نکشیده‌اند.

به گزارش فیلم‌نیوز، «ساعت 6 صبح» به کارگردانی مهران مدیری، از آن دست فیلم‌هایی است که روی همین الگو بنا شده. در دل یک مهمانی پرهیجان، یک مرتبه بحرانی شکل می‌گیرد و همه را تحت‌ تاثیر قرار می‌دهد. به بهانه اکران این فیلم، در این پرونده نگاهی داریم به مهمترین فیلم‌هایی که در آنها بحرانی از دل یک مهمانی یا سفر شاد زاده شده است.

ساعت 6 صبح | مهران مدیری| 1402

مهران مدیری در فیلم «ساعت 6 صبح»، روی مسئله محدودیت‌های جوانان و تمایل‌شان به مهاجرت دست گذاشته و ماجرای فیلمش را با تمرکز بر ماجراهای چند ساعت مانده به پرواز یک دختر دانشجو پیش می‌برد. دختری که درست شب قبل از مهاجرت، دوستانش او را به یک مهمانی دعوت می‌کنند و مجموعه شرایط طوری پیش می‌رود که مسیر زندگی‌اش تغییر می‌کند. مهمانی در این فیلم به یک عنصر مهم و موثر بدل می‌شود. همه‌چیز ظاهرا خوشایند است، غذا، موسیقی، خاطره‌بازی، شوخی، خنده و هیجان زندگی در آن جاری است و همه مطمئنند به خاطره خوشی در ذهن دختر مهاجر بدل می‌شود. با این حال اما این خوشحالی و سرزندگی چندان طول نمی‌کشد و با ورود چند مهمان ناخوانده، ماجرا بهم می‌ریزد و نهایتا موقعیت خطرناک و پرچالشی را پیش روی دختر می‌گذارد. تغییر موقعیت از هیجان به سمت استیصال اتفاق مهمی است که در این فیلم شاهدش هستیم.

شبی که ماه کامل شد | نرگس آبیار | 1397

نرگس آبیار هم در فیلم «شبی که ماه کامل شد»، روی همین الگو پیش می‌رود. ابتدای فیلم با ماجرای عاشقانه عبدالحمید و فائزه روبه‌رو هستیم؛ صحنه‌هایی پر از شور و شعف و هیجان که به مراسم ازدواج و سفر و ماه‌عسل و … می‌رسد و از دل این خوشگذرانی‌ها، اولین نشانه‌های خطری که آنها را تهدید می‌کند نمایان می‌شود. درواقع بعد از مراسم عروسی، با ورود پلیس به خانه و سوال‌وجواب‌ها، در ذهن مخاطبان این تردید ایجاد می‌شود که ماجرا فراتر از یک سوءتفاهم معمولی است. با اینحال سکانس‌های شاد بعدی، ذهن‌ها را به سمت دیگری می‌برد تا اینکه نهایتا پس از مراسم ساز و آواز در خانه مادر عبدالحمید، ماجرای سلاح‌های پنهان شده در خانه رو می‌شود. داستان تازه از این نقطه به جریان می‌افتد. از اینجا به بعد است که وضعیت پیچیده‌تر می‌شود و فائزه را رفته‌رفته به وادی ترس و وحشت می‌کشاند. فیلم آبیار بسیار تلخ است و برای اینکه بتواند جلوی این تلخی بسیار زیاد را بگیرد سعی کرده است ابتدای فیلم را طولانی‌تر کند تا مخاطبان ابتدای فیلم حال خوشی را تجربه کنند.

جان‌دار | حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری | 1397

فیلم «جاندار» با یک سکانس پرشور از عقد ساده‌ای در یکی از خانه‌های پایین شهر شروع می‌شود. همه خانواده خوشحالند و می‌رقصند و در انتظارند شام برسد تا مراسم را تمام و کمال به پایان برسانند. وانت حمل شام دیر می‌کند و برادرهای عروس برای اینکه کسی حرفی از شام نزند، شروع می‌کنند به گرم کردن مجلس و باز هم هیجان فیلم بالاتر می‌رود. تا اینکه وانت می‌رسد و با ورود برادران نامزد قبلی دختر و چاقوکشی و دعوا، مراسم بهم می‌خورد و با یک قتل، پای برادر عروس به زندان باز می‌شود. مراسم ابتدایی کوتاه است و حجم زیادی را به خود اختصاص نمی‌دهد، با این‌حال به واسطه این عروسی هم شخصیت‌ها درست معرفی می‌شوند و هم پای مسئله مهم رقابت عشقی به میان می‌آید که نقش اثرگذاری در ادامه فیلم دارد. این فیلم هم در ادامه تلخ است و این بخش ابتدایی، دل مخاطبان را برای مدت کوتاهی خوش می‌کند.   

همه‌ می‌دانند | اصغر فرهادی | 1396

داستان فیلم «همه می‌دانند» به کارگردانی اصغر فرهادی در یکی از روستاهای کوچک و کم‌جمعیت اسپانیا پیش می‌رود. ابتدای فیلم زنی به اسم لائورا به همراه دختر و پسرش برای عروسی خواهرش از آرژانتین به دهکده‌ی پدری می‌آید. همه خوشحالند و درحال آماده‌سازی مراسم عروسی. بعد از این شاهد یک عروسی باشکوه هستیم و درست زمانی که خوش‌گذرانی به اوج خود رسیده، خبر گم شدن دختر لائورا شنیده می‌شود و یک‌مرتبه مثل بمبی وسط این هیجان می‌ترکد و همه را درگیر می‌کند. از اینجا به بعد است که پای رازهایی از گذشته به میان می‌آید و تاثیرشان روی زندگی لائورا مشخص می‌شود. فرهادی اینبار هم مثل «درباره الی» اجازه می‌دهد مخاطبان همراه باشخصیت‌ها در شادی سهیم شوند و یک‌مرتبه آنها را وارد ماجرایی پیچیده می‌کند و این شرایط خطیر را تا پایان پیش می‌برد.

دختر | رضا میرکریمی | 1394

«دختر» به کارگردانی رضا میرکریمی با تلاش یک دختر جوان شهرستانی برای سفر به تهران و شرکت در مراسم خداحافظی یکی از دوستان دانشگاهی‌اش شروع می‌شود. دختر پدر سخت‌گیری دارد و به او اجازه نمی‌دهد تنهایی به تهران سفر کند. دور از چشم پدر بلیت هواپیما می‌گیرد و در مراسم شرکت می‌کند و موقعی که می‌خواهد با هواپیما به شهر خودش برگردد می‌فهمد هواپیما تاخیر دارد و با هیچ وسیله دیگری هم نمی‌تواند به مقصد برسد. از اینجاست که بحران شروع می‌شود. پدر به تهران سفر می‌کند و با حضورش پرونده‌ای قدیمی درباره رابطه او با خواهرش باز می‌شود. فیلم تمرکز زیادی روی رابطه دارد و به این مسئله می‌پردازد که وقتی در خانواده، گفت‌وگو شکل نمی‌گیرد، تعصب بی‌جا می‌تواند زندگی چند نفر را به خطر بیندازد.

سعادت آباد | مازیار میری | 1389

در «سعادت‌آباد» به کارگردانی مازیار میری، فیلم درحالی شروع می‌‌شود که همه درحال رفتن به یک دورهمی دوستانه هستند. دورهمی به بهانه تولد شخصیتی به نام محسن برگزار شده و مهمان‌ها همگی زوج هستند. هرکدام از آنها در مسیر رسیدن به خانه محسن دچار  اختلاف‌هایی می‌شوند اما با شروع مهمانی، همه‌چیز به سمت شوخی و خنده و خاطره‌بازی و آواز می‌رود. این خوشحالی اما زمان زیادی دوام ندارد. رفته‌رفته اختلاف‌های خانوادگی سر باز می‌کند، رازهایی برملا می‌شود و روابط به جایی می‌رسد که از حالت طبیعی خارج می‌شود. دعواها اوج می‌گیرد و به زدوخورد می‌رسد. درواقع مازیار میری در پی بیان این مسئله است که در پشت‌صحنه همه زندگی‌ها و روابط، رازهایی نهفته است که در صورت فاش شدن، همه‌چیز بهم می‌ریزد و دیگر اثری از این روابط باقی نمی‌ماند.

یه حبه قند | رضا میرکریمی | 1389

فیلم «یه حبه قند» در پی انتقال این معناست که غم و شادی در کنار هم معنا پیدا می‌کنند و هیچ‌‌چیز برای همیشه دوام پیدا نمی‌کند. اعضای خانواده بزرگ یزدی برای ازدواج خواهرشان در خانه پدری جمع می‌شوند. تا نیمه سریال همه در حال خوشحالی و آماده کردن تدارک عروسی هستند. تا اینکه یک حبه‌قند باعث مرگ دایی خانواده می‌شود و با ورود مرگ به این خانواده، همه‌چیز تغییر رنگ می‌دهد. تمام عناصر شادی حذف می‌شوند و خانه رنگ سیاه به خودشان می‌گیرند. شاید نتوان «یه حبه قند» را در کتگوری فیلم‌هایی از این دست قرار داد. چون اساس شکل‌گیری داستان روند همین مراسم شادی و تبدیل شدن آن به عزاست و بحران به شکل عام در آن وجود ندارد. «یه‌حبه قند» کاملا از جنس زندگی است و میرکریمی آن را طبق الگوی زندگی پیش برده است.

درباره الی | اصغر فرهادی | 1387

اصغر فرهادی در فیلم «درباره الی» روی سفر چند دوست خانوادگی به شمال دست گذاشت؛ سفری که با شور و هیجان و هیاهو شروع می‌شود و با رقص و بازی و تعریف کردن خاطرات به اوج می‌رسد. حضور یک دیگری در این بین باعث می‌شود نظم موجود بهم بخورد. الی، معلم مهدکودک یکی از آنها یکمرتبه گم می‌شود و تمام این سفر تحت‌الشعاع غیبت او قرار می‌گیرد. همه نگران و مستاصل می‌شوند و نمی‌دانند باید با این واقعیت چطور کنار بیایند. اینجاست که روابط میان خودشان هم دستخوش مشکلاتی می‌شود و همه به دنبال مقصر برای این شرایط می‌گردند. دوستان، اعضای خانواده و زن‌وشوهرها به جان هم می‌افتند و اوضاع کاملا متفاوت می‌شود.