سوسن سیرجانی | یکی از چهرههای متفاوت و به یادماندنی سینمای پیش از انقلاب ایرن زازیانس بود. زنی ارمنیتبار که با چشمان سبز و بازی دیدنیاش با وجود سالها ممنوعالکاری در خاطر همه زنده ماند. ایرن علاوه بر زیبایی، کار را از تئاتر شروع کرده بود و بر بازیگری مسلط بود و شاید همین ویژگی باعث شد کارگردانهای مهمی مثل مسعود کیمیایی، ساموئل خاچیکیان، امیر نادری و علی حاتمی از او برای بازی در آثارشان دعوت کنند.
ایرن زازیانس دخترکی 16 ساله از یک خانواده قربانی نسلکشی ارامنه بود که از بابلسر به تهران آمد. او خیلی زود ازدواج کرد و همراه با همسر نویسندهاش پایشان به تئاترهای لالهزار باز شد. لالهزاری که در دهه 20 و 30، جایگاه عبدالحسین نوشین، لرتا، عطاالله زاهد و دیگر چهرههای مهم هنر نمایش ایران بود. تا اواسط دهه 30، ایرن به صورت مستمر در نمایشهای تئاتر سعدی، گروه تئاتر فرهنگ و دیگر گروههای فعالیت کرد. اما سال 1336 سال ورودش به سینما بود. در سینمایی که زنان یا رنجکشیده بودند و یا خانهخراب کن، زنی زیبا آمده بود که میخواست نقشهای متفاوتی بازی کند. او در میانه این دو طیف قرار داشت و گاهی برای نقشهایی که انتخاب میشد، مناسب نبود. اما کارنامه 20 ساله بازیگری او در سینما با 26 فیلم سینمایی و 4 سریال مشهور، پر از آثار قابل توجه است.
دلهره | روشنک | ساموئل خاچیکیان | 1341
ساموئل خاچیکیان یکی از کارگردانهایی بود که ایرن در ابتدای مسیرش در سینما در فیلم «قاصد راه بهشت» با او همکاری کرد. این همکاری موفق که بسیار هم دیده شد، در «دلهره» یکی از فیلمهای متفاوت خاچیکیان دوباره تکرار شد. ایرن در ان فیلم نقش اول زن را برعهده داشت. کاراکتری به نام روشنک نیکنژاد که توسط شوهر و دلباخته قدیمیاش به یک ماجرای عجیب وارد میشود. همه در تلاش هستند او را از میان بردارند تا به املاک او دست پیدا کنند. بازی ایرن در نقش یک زن پولدار و شیکپوش، اما مستاصل از شرایط کنار استفاده خاچیکیان از تکنیک زوم برای دلهرهآور کردن فیلم، «دلهره» را به پرفروشترین فیلم سال 1341 تبدیل کرد.
خداحافظ رفیق | شیرین | امیرنادری | 1350
«خداحافظ رفیق» اولین فیلم امیر نادری، کارگردان موج نوی سینمای ایران بود. فیلم بیشتر از اینکه بر قصه استوار باشد، به دلیل فرم روایتگریاش بسیار متفاوت و برجسته شد. داستان دزدی چند رفیق از بانک و مصائیبی که در این میان برایشان پیش میآید، قصه کلی این فیلم را تشکیل میدهد. ایرن پس از نزدیک به 15 سال حضور در سینما در یک فیلم متفاوت از بدنه سینما حضور پیدا میکند. اما فیلم اصولا مردانه است و زنها بیشتر نقش تلطیف فضا را دارند. با این وجود حضور ایرن در «خداحافظ رفیق» به عنوان فیلمی که بسیار دیده شد، در نقش معشوقه شخصیت اصلی فیلم، به او فرصت بازی در ساختار جدیدی که در سینمای ایران به راه افتاده بود را میدهد.
بلوچ | فرنگیس | مسعود کیمیایی |1351
همکاری با امیر نادری راه ایرن را به سینمای موج نو باز میکند و یک سال بعد در فیلمی از مسعود کیمیای حضور پیدا میکند. «بلوچ» محصول نگاه اعتراضی همیشگی مسعود کیمیایی است که به دل صحرا و روستاهای دور افتاده ایران رفته تا درباره ظلم و رنجی که در آنجا وجود دارد حرف بزند. فیلم در دسته کارهای مهم کیمیای قرار نمیگیرد، اما نقشی که به ایرن در این فیلم سپرده شده یک زن فم فتال است که میخواهد با دلبری قهرمان داستان را از هدفش پیشمان کند و در انتها مشخص میشود زن با قاچاقچیها همدست است. «بلوچ» موقعیت خوبی برای ایرن به وجود آورد که در کنار ستاره آن سالها یعنی بهروز وثوقی بازی متفاوتی ارائه کند.
خروس | بلقیس | شاپور قریب | 1352
به اعتقاد خود شاپور قریب، فیلم «خروس» قرار بود هویت واقعی زن ایرانی که در روستاها و دور از پایتخت حضور دارد را به تصویر بکشد. زنی که هیچ اختیاری از خود ندارد و مردان روستا سر شرطبندی با خروسهایشان برای او تصمیم گیری میکنند. ایرن دیگر در دهه 50 پا به میانه 40 سالگی گذاشته بود و دیگر بسشتر در نقش زنانی میانسال بازی میکرد. بلقیس زنی بود که پس از مرگ شوهرش مورد توجه مردان روستا قرار گرفته. اما در این میان پسر نوجوانش هم در کنار دیگر مردان او را از انتخاب صلب میکند. ایرن با آن زیبایی و فیزیک به خوبی از پس نقش یک زن روستایی بیاراده برآمده.
سلطان صاحبقران | مهدعلیا | علی حاتمی | ۱۳۵۴
ایرن در دوران فعالیتش در چهار سریال حضور داشت. اما بازی در نقش مهدعلیا در سریالی به کارگردانی علی حاتمی، یکی از نقاط برجسته کارنامه او بود. مهدعلیا شخصیت پیچیده تاریخی است که تا به حال بسیاری از کارگردانها سراغ آن رفتهاند. اما ایرن آن وجه مرموز بودن و بدطینتی مهدعلیا رو به خوبی ایفا کرد و یکی از تصویرهای ماندگار از این شخصیت را در آثار نمایشی به یادگارگذاشت. یکی از ویژگیهای بارز ایرن در ایفای نقش «مهدعلیا» تمرکزش به وجه سلطه طلبی این کاراکتر بود، اتفاقی که موجب شد تا او بتواند مخاطب را کاملا با خودش همراه کند.
اضطراب | شهلا | ساموئل خاچیکیان | 1354
سومین و آخرین همکاری ایرن زازیانس با ساموئل خاچیکیان در فیلم «اضطراب» شکل گرفت. فیلیم که با داستانی از امیر قویدل ساخته شده بود. ایرن در این فیلم نقش شخصیتی به نام شهلا را برعهده داشت. یک زن خلافکار که به نوعی سرکرده خلافکاران بود و از یک حسابدار فراری اخاذی میکرد. ایرن دیگر نزدیک به 50 سال داشت و پس از فیلم «بلوچ» به خوبی نقش زنان در همین طیف سنی را پذیرفته بود. نقش شهلا در سینمای پیش از انقلاب که معمولا رییس باندهای خلافکاری را مردان بازی میکردند، کاراکتری متفاوت برای ایرن بود.
شام آخر | عصمت | شهیار قنبری | 1355
سال 1355 آخرین سالی بود که تصویر ایرن بر پرده سینماهای ایران دیده شد. او در این سال در دو فیلم بازی کرد که «شام آخر» به کارگردانی یک شاعر جوان، تجربه متفاوتی بود. او در این فیلم نقش یک زن را برعهده داشت که سالها با همسرش که ناتوانی در زناشویی دارد سر میکند. اما این در ظاهر است و در باطن عسمت تیدبل به یک زن بدکاره شده. پس از مدتی رابطهاش با یک مرد جوان لو میرود و این آغاز اتفاقاتی است که برای همسرش میافتاد. ایرن در این فیلم نقش مقابل پرویز فنیزاده را برعهده داشت. میتوان بازی او در این نقش در ادامه فیلمهای آخری که بازی کرده و بیشتر وجه منفی شخصیتش پررنگ بوده قرار داد.