تا اوایل دهه نود، سریالهای رمضانی به قدری جدی گرفته میشد که هرچندسال یکبار چهرهی ماندگاری از درونشان بیرون میآمد. شاید بتوان گفت آخرین چهره ماندگار سریال رمضانی به کاراکتر فیروز با بازی هومن برقنورد در سریال «دودکش» محمدحسین لطیفی برمیگردد. سریالی که سال 1392 روی آنتن رفت. 9 سال است که چهره ماندگار دیگری در این مناسبت به ثبت نرسیده است. در قسمت اول این گزارش، چهرههای رمضانی مثل طاهرهخانم، آقا ماشالا، هاشم آقا، جلال و فرشته مورد بررسی قرار گرفت. در قسمت دوم مروری داریم بر دیگر چهرههای رمضان.
خلیل صحافزاده/ صاحبدلان
حسین محجوب در رمضان سال 1385 با نقش سیدخلیل صحافزاده، در مرکز توجهها قرار گرفت. سیدخلیل شخصیتی آرام و کمحرف بود. به خاطر کهولت سن، کار صحافی را رها کرده و مشغول خرید و فروش کتابهای قدیمی و خطی شده بود. اخلاق چندان خوبی نداشت و با همسر و نوه و پسر و برادرش درگیر کشمکش بود تا اینکه ورود یک قرآن به زندگی او، عاملی برای تحولش شد. تحول شخصیت سید خلیل به قدری درجه یک اتفاق افتاد که آن را به شاه نقش حسین محجوب تبدیل کرد. «صاحبدلان» هنوز هم در کارنامه محمدحسین لطیفی جایگاه ویژهای دارد.
الیاس/ اغما
در رمضان 1386 سیروس مقدم در «اغما» با نمایش شیطان در لباس یک عابد، حرکت مهمی انجام داد. الیاس توسط حامد کمیلی با لباس سفید و ریش بلند در قامت یک فرد مذهبی معرفی شد اما نهایتا شیطان رجیم از آب درآمد و همه را شوکه کرد. کمیلی در اغما، به خوبی از پس ایفای دو نقش متضاد برآمد. از یک طرف، پسر خوش تیپ و خوش قیافه امروزی بود که با حرفهای عاشقانه، دخترها را به دام میانداخت و از آنها بهرهکشی میکرد و از طرف دیگر در چهره یک عابد پارسا ظاهر شد که تمام شئونات دین را رعایت میکرد و هیچ قدم اشتباهی برنمیداشت. سیروس مقدم سعی کرده بود هردوی این نقشها را طوری هدایت کند که تا اواسط سریال مخاطبان ذرهای حس نکنند که با یک شیطان طرف هستند.
حاج یونس فتوحی/ میوه ممنوعه
توانایی علی نصیریان در ایفای نقش های پیچیده و درونگرا بر کسی پوشیده نیست و اتفاقا مهمترین ویژگی حاج یونس فتوحی هم در «میوه ممنوعه» همین بیان دقیق پیچیدگیهای درونی و عاطفی بود. حاج یونس، مرد سپیدموی معتبر بازار که همه پشت سرش نماز میخواندند، یکمرتبه چنان اسیر دام عشق شد که دیگر توانی برای مقابله با آن در خودش نمیدید. حاج یونس در سن پیری برای رسیدن به معشوق، از تمام اندوختههای ارزشیاش گذشت. خانواده و دیناش را از دست داد و تکتک شرطهای معشوق را پذیرفت. حسن فتحی در رمضان 1386 با «میوه ممنوعه»، کاملا ساختارشکنی کرد و دهان مخاطبانش را از تعجب باز گذاشت. قطعا اگر هربازیگری غیر از علی نصیریان برای نقش انتخاب میشد، چنین موفقیتی به دست نمیآمد.
نادر/ بزنگاه
رضا عطاران بعد از موفقیت در خلق دو شخصیت آقاماشالا و هاشم آقا، برای رمضان سال 1387 خودش آستینها را بالا زد و با شخصیت جذاب نادر در سریال «بزنگاه» به میدان آمد. مردی معتاد که دست به سیاه و سفید نمیزد و آویزان خانواده بود. او هیچ ابایی از بیآبرویی نداشت، به راحتی مواد میکشید و از این و آن پول میگرفت. همراهی رضا عطاران در این سریال با رضا نیکخواه و حمید لولایی وضعیت جذابی را پدید آورده بود. البته این سریال از یک جایی به بعد با سانسورهایی همراه بود و باعث شد عطاران بعد از آن برای همیشه از تلویزیون خداحافظی کند.
فیروز/ هومن برقنورد
هومن برقنورد بعد از موفقیت دو سریال «ساختمان پزشکان» و «دزد و پلیس»، برای سومین بار سال 1393 در سریال رمضانی «دودکش» با بهنام تشکر همبازی شد و اینبار هم زوج کمدی آنها جواب داد. اینبار اما برقنورد بیشتر از تشکر به چشم آمد و برنده میدان شد. بخش مهمی از جذابیت نقش فیروز وابسته به تکه کلامهای «آمپاس»، «ضرس قاطع»، «ان قُلت آوردن»، « لُغُز خواندن»، «قُمپُز در کردن» و … بود. فیروز او در ظاهر مغز متفکر خانواده بود و مدام از دیگران به خاطر اشتباهاتشان ایراد میگرفت اما خودش همه چیز را خراب میکرد.