طی دو سال اخیر فقط سریالهای کمدی «نون خ» و «زیرخاکی» توانسته اند رضایت حداکثری مخاطبان را بدست آوردند و مابقی آثاری ضعیف و غیر دفاع هستند.آثار که آمدند و رفتند و خیلیها اصلا متوجه نشدند که چنسن سریالهای از شبکههای تلویزیونی پخش شدهاند.
به گزارش فیلمنیوز، این که تلویزیون از «پایتخت» و «لیسانسه ها» به مواردی چون «چشمبندی» رسیده به خوبی بیانگر افت کیفی سریال های کمدی است. این سریال که پخش آن بتازگی در باکس غیر اصلی شبکه سه شروع شده ، نشانه ای از یک کمدی متفاوت و همراهی برانگیز ندارد. «چشمیندی» تنها سریال ناکام دو سال اخیر تلویزیون نیست. آن چه سال پیش و امسال روی آنتن رفتند برچسب شکست خورده بر خود دارند. که در ادامه به مرور آنها پرداختهایم.
♦ دودکش 2 | برزو نیک نژاد | شبکه یک
حال و هوای داستان: ماجرای فصل جدید «دودکش» از جایی شروع شد که فیروز مشتاق و خانوادهاش برای کمک به سیل زدگان ترکمن به سفری میروند. در میانه راه بهروز با دختری به نام گندم آشنا و عاشق او می شود.
ترکیب بازیگران: هومن برقنورد در سری اول «دودکش» با نقش فیروز مشتاق توانست توجهات را جلب کند. شخصیت او نیز تکیه کلام هایش مورد توجه قرار گرفت و یکی از عوامل موفقیت سریال بود. این شخصیت اما در سری جدید فاقد ویژگی تازه ای بود و همین پاشنه آشیل شد. کما این که چنین ضعفی به شخصیت نصرت سوزنچیان(بهنام تشکر ) و بهروز مشتاق (امیرحسین رستمی ) لطمه وارد کرد. الهام اخوان بازیگر جدید «دودکش» بود و سیما تیرانداز و نگار عابدی یک بار دیگر نقش های اصلی را برعهده داشتند.
کیفیت: «دودکش» ناموفق بود چون سازندگان سریال، موقع طراحی داستان و شخصیت ها به این مساله توجه نکرده بودند که مخاطب از همین کاراکترهای آشنا ، رفتار متفاوت می خواهد. طبعا قمپز و آمپاس گفتن ها دیگر لطف قبل را ندارد. از آن سو تغییری که در شخصیت بهروز داده شد آن قدر اغراق شده بود که مخاطب نتوانست با او ارتباط بگیرد. در کنار این ها خط داستانی فصل جدید دودکش ، فاقد گره های محکم بود و این ایراد درکنار موقعیت های کمرنگ کمدی لطمه مضاعف به آن زد.
♦خودخواسته | علیرضا بذرافشان | شبکه یک
حال و هوای داستان: فیلمنامهنویس جوانی به نام امید آهی به واسطه ضمانت وام برای برادر زنش، دچار مشکلاتی ریز و درشت در زندگی میشود. او برای یافتن جواهری قدیمی راهی یک آسایشگاه درمانی می شود تا گنج را بدست آورد.
ترکیب بازیگران: سریال از بازیگرانی چون سهیلا گلستانی، محمد نادری، زنده یاد عزت الله مهرآوران ، حسین پاکدل، ثریا قاسمی، باربد بابایی، علیرضا آرا، بیژن بنفشه خواه، میرطاهر مظلومی، آتش تقی پور، اسماعیل محرابی و … بهره برد. این ترکیب برای یک سریال تلویزیونی مطلوب است اما شاهد بازی متفاوتی از بازیگران نبودیم.
کیفیت: غالب سریال های علیرضا بذرافشان (چه آن هایی که نوشته و چه آن ها که کارگردانی کرده است) در زمان پخش مورد توجه بودند. حتی «هفت سنگ» برغم کپی از «مدرن فمیلی» جذابیت خاص خود را داشت. «گسل» خالی از ایراد نبود با این حال شوخی های سیاسی اش قابل تامل بود. بذرافشان با چنین کارنامه ای به سریال «خودخواسته» رسید . این سریال شروعی خوب داشت و با خلق موقعیت های کمدی، خبر از یک اثر معقول می داد. هر چه گذشت سریال افت کرد و از کارنامه موفق بذرافشان فاصله گرفت. ایده تکراری سریال (تلاش برای یافتن اثری گرانبها در مکانی خاص) را می توان به پای نویسندگان گذاشت اما در اجرا هم «خودخواسته» ناموفق است. داستان نتوانست مخاطب را با خود همراه کند چه برسد به این که بتواند از او خنده بگیرد.
♦ خوشنام | علیرضا نجف زاده | شبکه یک
حال و هوای داستان: در سال های نه چندان دور، تلویزیون برای شب های رمضان سریال های کمدی روانه آنتن می کرد. با این حال سهم کمدی ها در این مناسبت کم شده و «خوشنام» تنها کمدی رمضان امسال بود. این سریال که درباره جوانی است که می خواهد از گذشته نه چندان خوب خود دست بکشد و به همین خاطر در موقعیت های مختلف همه تلاش او «خویشتن داری» است.
ترکیب بازیگران: نقش اصلی سریال برعهده هومن حاجی عبداللهی بود که همچنان مخاطبان خاطره خوش «پایتخت» را از او در ذهن دارند. تلاش این بازیگر در «خوشنام» مشهود بود اما وقتی سریالی ضعیف است چه انتظاری از بازیگر می رود؟ عباس جمشیدیفر، حمید لولایی ، شهره لرستانی، فریده سپاهمنصور،سحر ولدبیگی، مهران رجبی و … دیگر بازیگران سریال هستند که کارگردان استفاده ای درست از استعداد کمدی آن ها نبرد.
کیفیت: در تلویزیون سریال هایی با موضوع پشیمانی یک نفر و تصمیم برای اصلاح خود را دیده ایم. حال و هوای سریال یعنی روایت قصه در خانواده متوسط پایین شهری نیز بارها دستمایه روایت داستان شده. گاه استفاده از کلیشه ها الزاما ایراد نیست؛ به شرط آن که استفاده ای متفاوت از آن ها بشود. «خوشنام» اما چنین نکرد و حتی برای ایجاد موقعیت های کمدی، دست به دامان شوخی های توالتی شد. داد و فریاد شخصیت ها بر سر یکدیگر حتی در موارد غیر ضروری، دیگر پاشنه آشیل سریال است.
♦ خداداد| علی غفاری| شبکه دو
حال و هوای داستان: نوروز امسال شبکه دو «خداداد» را روانه آنتن کرد؛ سریالی که جزو تولیدات مدیریت کنونی صدا و سیما است. سریال داستان مردی به نام خداداد (رضا ناجی) را روایت می کند که زندگی فقیرانه ای دارد. در آستانه ازدواج دخترش، مشکلات ریز و درشت هجوم می آورند اما در نهایت و یک عروسی آبرومند برگزار می شود.
ترکیب بازیگران: رضا ناجی را بارها در شمایل یک پدر نگران که گفتار و رفتارش رگه هایی از طنز دارد، دیده ایم. پیام دهکردی تصمیم داشت شخصیتی متفاوت عرضه کند اما نه لهجه به کمکش آمد و نه رفتارهای اغراق آمیز. علی صبوری که ذاتا کمدین بامزه ای است در این سریال روی کلیشه های همیشگی حرکت کرد. سوسن پرور، زهره حمیدی ، شیرین بینا ، امیرحسین غفاری و … دیگر بازیگران «خداداد» بودند.
کیفیت: «خداداد» ترکیبی بود از داستان تکراری ، آموزه های گل درشت شعاری ، بازی های ضعیف ، دیالوگ های تصنعی و ….. از همان قسمت نخست می شد حدس زد سمت و سوی قصه کجا است و در نهایت هم شخصیت ها عاقبت بخیر شدند. این سریال نه تنها قصه ای کلیشه ای داشت که در ایجاد موقعیت های کمدی هم ناکام بود. عجله در تولید را نمی توان در این شکست نادیده گرفت و شاید تجربه ای دیگر برای تلویزیون باشد که در دقیقه نود سفارش ساخت سریال ندهد.
♦وضعیت زرد 2 | مجید رستگار | شبکه دو
حال و هوای داستان: ماجرای سریال از جایی شروع شد که یکی از کارمندان سازمان انرژی اتمی اخراج می شود و با رفقای خود در شرکتی مشغول به کار می شود. هر کدام از دوستان مشغول به فعالیتی هستند؛ از روان شناسی تا فیلمسازی.
ترکیب بازیگران: مریم سعادت و مهران رجبی از معدود بازیگران مطرح «وضعیت زرد 2» هستند و زینالعابدین تقیپور، حسام خلیلنژاد، آرش ماهانکیا ، محمدمهدی رضایی و بهار داورزنی نقش های اصلی را برعهده داشتند. آن ها از پس ماموریت برآمدند و شخصیت هایی باورپذیر ارائه کردند. این به معنای نادیده گرفتن ضعف های شان نیست.
کیفیت: سری اول «وضعیت زرد» در باکس غیر اصلی شبکه سه روی آنتن رفت و امسال شبکه دو سری دوم آن را در باکس اصلی پخش کرد.
ماجرای تغییر شبکه سریال از این قرار است: حامد بامروتنژاد تهیه کننده سریال بیست اردیبهشت امسال از معاون سیما حکم گرفت و فعالیت خود را به عنوان مدیر شبکه دو آغاز کرد. او کمی بعد فصل اول «وضعیت زرد» را در کنداکتور قرار داد و بلافاصله نوبت به سری دوم آن رسید. این سریال، راوی اتفاقاتی است که برای چند رفیق و همکار رقم می خورد. در این رهگذر، گاه شوخی های سیاسی – اجتماعی هم شاهد بودیم که به مذاق برخی مخاطبان خوش می آمد. «وضعیت زرد 2» اثری نیست که بتواند رضایت حداکثری مخاطب را بدست آورد.
♦بوتیمار | علیرضا نجف زاده | شبکه سه
حال و هوای داستان: «بوتیمار» داستان مردی به نام آقای گلابی با بازی حمید لولایی است که به امید زندگی بهتر دست به ریسک می زند. او چهار خودرو از شرکت لیزینگ خریداری کرده بود تا آنها را بفروشد و خانه بزرگی برای مادر خانواده بخرد اما پی به کلاه برداری شرکت می برد. گلابی و خانواده اش برای چاره اندیشی به شمال می روند.
ترکیب بازیگران: در «بوتیمار» یک بار دیگر حمید لولایی و مرجانه گلچین همبازی شدند. احتمالا طنازی های این دو برای برخی مخاطبان جذاب است . هدایت هاشمی، اشکان اشتیاق، مهران رجبی، سپند امیرسلیمانی، علی صبوری، رامین ناصرنصیر ،شهاب عباسی و ساناز سماواتی از دیگر بازیگران سریال هستند. آن ها پای ثابت آثار کمدی هستند و عملکردشان در «بوتیمار» مثل همیشه بود!
کیفیت: «بوتیمار» نه تنها فاقد قصه ای تازه بود که داستان کلیشه ای خود را به شکلی معمولی روایت می کرد. حتی بیننده تلویزیون از همان ابتدا می توانست پیش بینی کند که در نهایت ورق برمی گردد و آقای گلابی بر مشکلات فائق می آید. سریال «بوتیمار» با موضوعات روز مثل کرونا ، تدریس آنلاین گرانی لحظه به لحظه اجناس هم شوخی می کرد. این بخش به دلیل نو بودن امتیاز سریال بود؛ هرچند استفاده مطلوب از این متریال نشد. امید و سرخوشی هایی که سازندگان خارج از قواعد درام به خورد مخاطب دادند، اصلی ترین پاشنه آشیل «بوتیمار» است.
♦ پلاک 13 | آرش معیریان | شبکه سه
حال و هوای داستان: سریال «پلاک 13» روایت داستان زندگی چند شخصیت است که در یک خانه بزرگ کنار هم زندگی می کنند. برخی نسبت فامیلی دارند و برخی نه. برخی پای ثابت داستان هستند و برخی نه. مشابه این سریال با چنین ساختار و حال و هوایی (سیت کام) پیش تر در تلویزیون تجربه شده بود.
ترکیب بازیگران: در سریال «پلاک 13» محمود جعفری،علی صادقی، نگار عابدی،سامان دارابی، حسین رفیعی ،شهره سلطانی ، امیرحسین صدیق ، اردلان شجاع کاوه و اشکان اشتیاق از جمله بازیگران ثابت بودند. آن ها بازیگران با تجربه در کمدی هستند اما «پلاک 13» تبدیل به اتفاقی ویژه در کارنامه شان نشد.
کیفیت: از معدود سریال های سال 1400 است که غالب رسانه ها نقدهایی تند علیه آن نوشتند. «پلاک 13» برای ایجاد خنده گاه متوسل به شوخی با رئیس جمهور اسبق می شد و گاه به اصغر فرهادی متلک می انداخت. چنین تلاش هایی اما نه تنها جواب نداد که پاشنه آشیل سریال هم شد. شوخی های موسوم به منشوری هم در سریال وجود داشت که با واکنش برخی رسانه ها مواجه شد. مثلا کانال تلگرامی هفت راه نوشت:« اساسا محتوای طنز این سریال سخیف، توهین آمیز و در برخی موارد با تیکه های جنسی فراوان پخش می شود. » نویسنده سریال هم توپ را در زمین کارگردان انداخت و آرش معیریان را متهم به عدول از فیلمنامه کرد!
♦ زن زندگی ، مرد زندگی | غلامرضا رمضانی و مسعود شاه محمدی | شبکه پنج
حال و هوای داستان: سریال داستان چند خانواده و اعضای آن ها را روایت می کرد. هر بار مساله یکی از آن ها برجسته می شد؛ از جمله مشکلات زوجین، تربیت فرزند و … مشابه این قصه ها بارها در تلویزیون دستمایه ساخت سریال قرار گرفته است که مواردی مثل «خانه سبز» و «همسران» از نمونه های موفق محسوب می شوند.
ترکیب بازیگران: محمود جعفری، زنده یاد عزتالله مهرآوران ، شهین تسلیمی، میثم رازفر، خاطره حاتمی، سروش جمشیدی، نعیمه نظام دوست و … در سریال حضور داشتند.
کیفیت: سریال «زن زندگی ، مرد زندگی» توسط دو کارگردان ساخته شد: غلامرضا رمضانی و مسعود شاه محمدی. نتیجه ای که رقم خورد ، یادآور مثل معروف است :«آشپز که دو تا شد ؛ آش یا شور می شود یا بی نمک». رمضانی به شیوه رئال، کارگردانی کرده بود و شاه محمدی رگه هایی از فانتزی در کارش داشت و همین اتفاق، سریال را دوپاره کرد. وانگهی نمی توان مسائل همسران را با الگوی دو دهه پیش در یک سریال تبدیل به درام کرد. «زن زندگی ، مرد زندگی» اما با همان شیوه دمده سراغ چالش همسران رفت و این نگاه در دیگر قسمت های سریال هم جریان داشت. به جز پاره ای موارد که شوخی ها ، منجر به ایجاد لبخندی بر لب می شد، بقیه سریال نه سرگرم کننده بود و نه حرفی جدید داشت.
♦ روزهای آبی | محمدرضا حاجی غلامی | شبکه پنج
حال و هوای داستان: دختری بعد از این که خانواده متمولش دچار مشکل مالی می شود، به شمال کشور می رود و در یکی از روستاها زندگی تازه ای شروع می کند. شروع قصه جدی است اما در قسمت های بعد وارد فضای کمدی می شود.
ترکیب بازیگران: ویدا جوان نقش دختری را بازی می کند که از پایتخت به روستایی در شمال می رود را بازی کرد. این سریال برای او آورده ای به همراه نداشت. اکبر عبدی در نقش رئیس شورای روستا بازی کرد اما ملاحت او به کمک سریال نیامد. کاراکتر عبدی به عنوان یک پیرمرد قدرت طلب در روستا ، تکراری بود و چهره ، صدا و رفتار او از همان کلیشه های همیشگی تبعیت می کرد. فریبا متخصص ، ایرج نوذری ،علیرضا جلالیتبار،امیر غفارمنش،نادر سلیمانی،علی سلیمانی، مهران رجبی ،رامین ناصرنصیر و افشین سنگچاپ دیگر بازیگران «معمولی» سریال بودند.
کیفیت: از زمانی که داستان وارد روستا می شود، «روزهای آبی» حال و هوایی کمدی به خود می گیرد با این حال موقعیت های سریال نو نیستند. از ایده هایی چون دعوا وسط مراسم خاکسپاری ، کمشکش بر سر قدرت و … نمی توان توقع خنده داشت. برخی اتفاقات سریال با «پایتخت» مقایسه شد که خب قیاسی نادرست است. «روزهای آبی» حتی در بخشی که قصد داشت حرف هایی مهم در باب نوع دوستی، زندگی خارج از پایتخت و … بیان کند، ناکام بود.
♦ نوروز رنگی | علی مسعودی | شبکه پنج
حال و هوای داستان: سریال داستان یک خانواده فقیر نشین مشهدی در نوروز سال ۱۳۶۷ را روایت میکند. پدر خانواده که صاحب ۵ پسر و دو دختر است از یک نفر طلب دارد و کسی که میخواهد به او پول بدهد، به جای آن یک تلویزیون رنگی میدهد تا وقتی که پول جور شود و اگر نشد تلویزیون را بفروشند.
ترکیب بازیگران: رابعه اسکویی، جواد خواجوی ، هادی عامل هاشمی ، یوسف تیموری ،شهرام قائدی، سیاوش مفیدی و علیرضا مسعودی از جمله بازیگران «نوروز رنگی» هستند. قرابت چهره و رفتار بازیگران با آدم های دهه شصت امتیاز آن ها است.
کیفیت: علی مسعودی در استندآپ کمدی هایی که برای «خندوانه» اجرا می کرد، از خاطرات کودکی اش وام می گرفت. او همین ایده را تبدیل به یک سریال کرد. ضربه اصلی به «نوروز رنگی» از ناحیه داستان خورده شد. این سریال فریب فضای دهه شصت و نوستالژی بازی را خورد و از داستان خود غافل شد. یک اتفاق واحد، محور روایت قرار می گرفت و در یکی دو قسمت ادامه می یافت. آن چه در این مسیر همراهی برانگیز بود ربطی به قصه نداشت. تک شوخی ها و اتفاق ها بودند که «نوروز رنگی» را برای طیفی از مخاطب واجد جذابیت می کرد. طبعا بعد از گذشت چند قسمت همین جذابیت هم از بین می رود و وقتی داستان همراهی برانگیز نباشد، رغبت تماشا باقی نمی ماند.