نشست خبری فیلم«درخونگاه» با حضور سیاوش اسعدی (کارگردان)، منصور سهرابپور (تهیهکننده)، امین حیایی، مهراوه شریفینیا، محمود جعفری، نادر فلاح، ژاله صامتی (بازیگران)، تورج اصلانی (مدیر فیلمبرداری)، آرزو حلاجی (طراح گریم)، نیما نادری (نویسنده)، روزبه معین (مشاور پروژه)، علیرضا علویان (طراح و ترکیب صدا) و مجید علی اسلام (طراح صحنه) در دومین روز جشنواره فیلم فجر برگزار شد.
در ابتدای نشست پرسش و پاسخ، اسعدی با اشاره به اینکه از حضورش در جشنواره برای سومین بار خوشحال است گفت: نمایش فیلم برای اهالی رسانه همیشه برایم جذابترین و خوشمزهترین بخش جشنواره بوده است.
او در پاسخ به سوال مجری که پرسید چه شد که «درخونگاه» را ساخت، عنوان کرد: من همیشه نقدی نسبت به چنین سوالاتی دارم. من فیلمساز هستم. باید فیلم بسازم. بد است که دیر به دیر فیلم میسازم. این حرفه من است. بنابراین وقتی فیلمی ساختم، دیگر نباید از من پرسید که چه شد این فیلم را ساختم. مگر اینکه مثلا من سالها فیلم کمدی بسازم و بعد یکدفعه سبک دیگری فیلم بسازم.
اسعدی تاکید کرد: قطعا برای زدن حرفهایی و به خاطر دغدغههای شخصی فیلم میسازم. اما اگر قرار باشد آن را بگویم تبدیل به شعار میشود.
تورج اصلانی درباره همکاریاش با اسعدی گفت: طبیعتا خواندن یک فیلمنامه خوب، امنیت خاطری را برای یک همکاری خوب ایجاد میکند. نکات مثبت بسیار دیگری در این فیلم وجود دارد که در ادامه دربارهاش صحبت خواهیم کرد.
امین حیایی بازیگر این فیلم نیز درباره حضورش در «درخونگاه» بیان کرد: فیلمنامه فیلم را در ابتدا خواندم و برایم بسیار جذاب بود. دیالوگهای بسیار خوبی داشت. اولین باری که با آقای اسعدی درباره فیلمنامه و نقش صحبت کردیم، من عاشقش شدم. احساس کردم نقش متفاوت است. من اغلب طنز کار کردم، اما در اینجا شخصیت جدی بود. من همکاران بسیار خوبی در این فیلم داشتم. امیدوارم باز هم از این نوع فیلمها ساخته شود.
نیما نادری در ادامه نشست پرسش و پاسخ، درباره این فیلم گفت: «درخونگاه» در بخش فیلمنامه مسیر دشواری را طی کرد و ما چندین ماه درگیر نگارش آن بودیم. من و سیاوش برای تبدیل نمایشنامه به فیلمنامه بسیار تلاش کردیم. این اولین تجربه این شکلی من بود و در طی این روند، بسیار پخته شدم. امیدوارم امشب نقدهای خوبی بشنوم که به من نکات بیشتری بیاموزد.
مهراوه شریفینیا هم با اشاره به اینکه چند ماه درگیر بازی در این فیلم بود بیان کرد: به خاطر بازی در این فیلم حضور در چند فیلم را از دست دادم، اما به خاطرش خوشحال هستم. حضور در فیلم «درخونگاه» کلاس درس بزرگی بود.
ژاله صامتی بازیگر دیگر این فیلم در پاسخ به این سوالی درباره نحوه حضورش در فیلم، گفت: شروع یک کار، در ابتدا خواندن فیلمنامهاش و اسم کارگردان و تهیهکننده است. من همیشه معتقد هستم که آدم خوششانسیام. به همین دلیل همیشه کارهای خوبی به من پیشنهاد میشود.
نادر فلاح هم درباره همکاریاش با سیاوش اسعدی عنوان کرد: من زمانی به «درخونگاه» دعوت شدم که تصمیم گرفته بودم نقشهای کوتاه را بازی نکنم. به لطف سیاوش اسعدی من به این فیلم دعوت شدم و متوجه شدم چقدر اشتباه میکردم.
آرزو حلاجی با اشاره به سختگیری و حساس بودن کارگردان گفت: کار با آقای اسعدی سخت است. این فیلم با توجه به شرایط زمانیاش گریمهای خاصی داشت. چهرهپردازی برای این فیلم با ظرافت و حساسیت خوبی بود. اما خوشبختانه نظر و سلیقه من و آقای اسعدی بهم بسیار نزدیک بود.
مجید علی اسلام طراح صحنه درباره «درخونگاه» گفت: آشنایی من با آقای اسعدی به فیلمنامه جذاب دیگری ربط دارد که ساخته نشد. بعد ساخت فیلم «درخونگاه» مطرح شد که آن آشنایی قبلی منجر به همکاریام در این فیلم شد.
نادری،فیلمنامه نویس در پاسخ به سوالی در خصوص نمادگرایی در فیلم گفت:نمادگرایی مفهومی کلی است و نمیتوان به این راحتی در موردش صحبت کرد.ولی آن چیزی که در ذهن شماست،نه اینطور نیست. در فیلم استعاره ها و ایهام هایی حتما وجود دارد اما نه به آن مفهومی که شما در نظر دارید.
ژاله صامتی در مورد تفاوت سنی خودش و شخصیتی که آن را بازی کرده گفت: من کارهای سخت را دوست دارم و از نقش های سخت خوشم می آید. من خواستم جسارت خودم را امتحان کنم و این نقش را بازی کنم. این که سیاوش اسعدی برای این نقش به سراغ من آمد،نشان داد که هوش خوبی پشت ساخت این فیلم است.من از 27 سالگی در نقش مادر بازی کردم و فکر می کنم تا آخر عمرم هم می توانم نقش مادرهایی را بازی کنم که هیچ کدام به هم شبیه نباشند.
اسعدی در مورد انتخاب ژاله صامتی به عنوان نقش مادر رضا گفت:خانم صامتی بازیگر توانمندی است و همیشه دوست داشتم با ایشان کار کنم. خوشحالم که ایشان هم پذیرفتند که در این نقش بازی کنند.
منصور سهراب پور،تهیه کننده در مورد اکران نشدن فیلم در جشنواره پارسال گفت: فیلم ما برای پارسال آماده نبود.من هم احتمال می دادم که فیلم به جشنواره پارسال نرسد اما آن را تحویل دادیم که زودتر دیده شود. همین کار باعث تبلیغات هم برای فیلم شد. من بدون رانت،با سند خانه ام از بانک وام گرفتم و بعد هم 400 میلیون بهره بانک را پس دادم. چون کار آماده نبود و امکان قضاوت وجود نداشت،به جشنواره پارسال نرسید.
امین حیایی در مورد شخصیت رضا در این فیلم و داشتن دو شخصیت درونگرا و برونگرا در فیلم گفت: من طی این سالها به تجربه ای رسیدم که نگاه کارگردان و نویسنده به بازیگر بسیار عمیق تر از من به نقش است چون آن ها ماههاست که این نقش را پردازش کرده اند. به خاطر همین ترجیح دادم به تشخیص این دو نفر اعتماد کنم و طبق فیلمنامه پیش بروم. به قدری متن دیالوگ ها درست و دقیق نوشته شده بود که فقط کافی بود من فقط آن متن را حفظ و اجرا کنم. حساسیت کارگردان در نهایت باعث شد تا این شخصیت ساخته شود و مورد پسند واقع شود.
در بخش دیگری از این نشست پرسش و پاسخ، اسعدی در مورد ضد جنگ بودن فیلمش گفت: جنگ قطعا چیز خوبی نیست. ما ضد جنگیم. قهرمان فیلم 8 سال به ژاپن رفته.این 8 سال را می توان به جنگ ربط داد یا حتی به 8 سالگی پسر من.حالا هرکس می تواند این 8 سال را به چیزی ربط بدهد.
اسعدی ادامه داد: فیلم با یک نمایش و گردش طاووس در قاب تصویر شروع می شود. همانند پرده آخر یک نمایش هم به پایان می رسد. پایان باز فیلم هم مثل آن پایان بازهایی نیست که من با آن مخالفم. بلکه به گونه ای است که ما نمیدانیم در نهایت رضا در فیلم دارد با آن پسر بازی می کند و او را به نحوی تحویل می گیرد یا واقعا سکته کرده و مرده است.
امین حیایی در مورد درخشش در این فیلم و احتمال برنده شدن سیمرغ گفت: فیلم های دیگر و بازی های خوب دیگری هم در جشنواره حضور دارند و در نهایت باید ببینیم نظر مردم و داوران چیست.
کارگردان فیلم درخونگاه هم در خصوص برخی ابهامات فیلم مثل روند آزاد شدن رضا از زندان و یا نقش برادر در فیلم گفت: اگر شما برای دعوا به زندان بروید،بعد از دو سه روز به دادگاه می روید و در نهایت با روبوسی ختم به خیر میشود. ما در این موارد کمی روی هوش مخاطب هم حساب کرده ایم و نخواستیم همه چیز را به تصویر بکشیم.
در ادامه مهراوه شریفی نیا در پاسخ به سوالی در مورد یکدستی نقش خود و بازی اش در این فیلم گفت: همه ما فیلمنامه خوبی در اختیار داشتیم و همچنین یک هدایتگر خوب که راهنمایی های به جایی را انجام می دادند. همچنین بازیگران دیگر که مثل خانواده همراه من بودند. طی این یکی دو ماه مثل یک خانواده کنار هم بودیم و سعی کردیم حس خانواده بودن به فیلم هم منتقل شود. اگر نقشم مورد پسند واقع شده حتما بخاطر زحمت های نویسنده و کارگردان است.
ژاله صامتی در پاسخ به این سوال که برای بازی نقشش چقدر به شخصیت توبا در فیلم «زیر پوست شهر» توجه داشته، گفت: من اصلا این شخصیت را در نظر نداشتم و فکر میکنم شباهت آنها به دلیل مادر و ایرانی بودن است.
اسعدی درباره علت حضور مادربزرگ در فیلمش گفت: همیشه چنین پیرزنهای بامزهای در همه فیلمهایم هست. مادربزرگ به نظرم ستون خانواده است. اینکه دلایلش چه چیزی هست را دوست ندارم بگویم. همیشه از گفتن این دلایل پرهیز میکنم. چون مطمئنم اهالی مطبوعات آنقدر باهوش هستند که خودشان کشف خواهند کرد.
سهرابپور در پاسخ به این سوال که چطور تهیهکننده فیلمهای گیشهای سراغ ساخت چنین فیلمی رفته است گفت: دوستان اگر مروری میکردند متوجه میشدند 10 سال پیش پروانه زرین جشنواره فیلم کودک و نوجوان را کسب کردم. سریال «وفا» و «پروانه» از جمله کارهای معروف من بودند. بنابراین ژانر اجتماعی را دوست دارم. ضمن اینکه افتخار میکنم، فیلمهایی مثل «آیینه بغل من» و «من سالوادور نیستم» که به گیشه سینما کمک میکند، ساختم. چون آنها هم جزوی از علاقه من است.
او ادامه داد: اگر قرار باشد به شکل ترازویی به کارهایم نگاه کنیم، طرف ترازوی کارهای اجتماعی من در تمام سالهای فعالیتم در تلویزیون و سینما سنگینتر است.
سهرابپور افزود: بعد از اینکه کار تمام شد، بخش عمدهای از فیلمبرداری فیلم «درخونگاه» به واسطه اینکه زمان زیادی برایش گذاشته بودیم نزدیک به 15 دقیقه از کار را استفاده نکردیم. این با تدبیر آقای اسعدی بود. من فکر میکنم همه چیز را نمیشود در فیلم جا داد. اگر اینطور باشد دیگر اسمش فیلم نیست و سریال میشود.
اسعدی در پاسخ به این سوال که فیلم چرا اینقدر دیر وارد قصه میشود گفت: در ارتباط با ریتم فیلم اگر نکتهای هست. ریتم کلمهای هست که ما شنیدیم و گاهی آن را با تمپو اشتباه میگیریم. ریتم تند اتفاق خاصی نیست. ریتم، یعنی لحن. یعنی ما از لحن درون یک فیلمنامه به ریتم میرسیم. یعنی ما از فیلمنامه به ریتم میرسیم. اگر ما ریتم را تندتر از لحن درون فیلمنامه کنیم، اشتباه است. بله، اینکه اگر شخصیت از همان دقایق اول متوجه نبودن پولش شود، و این شروع فیلم ما میشد، کار سختی نبود. من و نیما بسیار تلاش کردیم که بیننده بدون اینکه خسته شود پیش از این اتفاق را ببینید تا به نقطه مورد نظر برسد. این چالش ما بود که برایمان بسیار لذتبخش بود.
اسعدی درباره تقدیم کردن فیلمش به مسعود کیمیایی گفت: اولا قصه متعلق به سال 1370 است، دوما پیشکش به آقای کیمایی دلیل دارد. من مثل بسیاری از فیلمسازان به او ارادت دارم. چون فکر میکنم آقای کیمیایی جریانسازترین فیلمساز این مملکت است. از جریان فیلمهای او بود که بسیاری از فیلمسازان و بازیگران وارد سینما شدند. من هیچوقت مراوده شخصی با آقای کیمیایی نداشتم. رابطه دورادوری با او دارم. به خاطر بیمهریهایی که نسبت به آقای کیمیایی در این روزگار میشود، فکر میکردم باید فیلمم را به او تقدیم کنم. بنابراین با کسب اجازه از تهیهکننده این کار را انجام دادم. تا بگویم؛ شیر، پیر هم که شود، شیر است. دوست دارم زمانی که زنده است، ببیند کسی فیلمش را به او پیشکش کرده است. میخواستم من اولین نفر باشم. نه زمانی که دیگر در میان ما نیست.
در ادامه مهراوه شریفی نیا در مورد سطحی بودن نقش ملیحه در فیلم و خارج نشدن از تیپ بازیگری اش گفت: من موافق نیستم با این انتقاد. از ابتدا قرار بود ملیحه نقش دختری شل و ول و تنلش را بازی کند که یک احساس گناه را بخاطر نگفتن اصل ماجرا به برادرش با خود حمل می کند. ضمن اینکه این شخص به یک یاس و افسردگی پس از پایان جنگ دچار شده است. جنگی که باعث شده شاگردان و دوستانش کشته شوند و او که یک معلم است از کار بیکار شده است.
اسعدی در پاسخ به سوالی درباره هدفش از ساخت این فیلم و اینکه فیلمش دارای مضمونی ضدهویتی و ضد ایرانی است، گفت:من چطور می توانم در این مملکت فیلم بسازم و ضد هویت این مملکت فیلم بسازم؟ مگر چنین چیزی میشود؟ چرا با این حرف ها می خواهیم همدیگر را تخریب بکنیم؟همان اندازه که شما دلسوز مملکت هستید من هم هستم. خدا از من نگذرد اگر چنین کاری کرده باشم.من عاشق مملکتم هستم چطور می توانم ضد آن فیلم بسازم؟ با شعار و حلواحلوا کردن دهان شیرین نمی شود.