شب گذشته همایون غنی زاده کارگردان «مسخره باز» از دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم نگاه نو جشنواره فجر خودداری کرد و تبعه افغانستانی به جای این کارگردان به روی صحنه آمد و یادداشت کوتاه او را مبنی بر انصراف از دریافت این جایزه را قرائت کرد. اما غنی زاده پس از این اتفاق که با واکنش منفی تماشاگران روبرو شد برای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم هنر و تجربه روی سن آمد و اعلام کرد چون سیمرغ نگاه نو را دوست نداشته از گرفتن آن امتناع کرد اما چون سیمرغ هنر و تجربه را دوست دارد این جایزه را دریافت خواهد کرد.
مهرزاد دانش منتقد سینما که امسال به عنوان داور در جشنواره فجر حضور داشت، شخصی بود که سیمرغ بلورین هنر و تجربه را به غنی زاده اهدا کرد و وقتی دوربین مراسم روی چهره او رفت، مشخص بود که از رفتار غنی زاده به شدت عصبانی است. اما با پایان مراسم، دانش درباره رفتار غنی زاده در اختتامیه مراسم نوشت:
«به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر پیشنهاد میکنم قوانینی تدوین شود که بر اساس آن، افرادی که از گرفتن جوایزشان، بدون دلیل، امتناع میکنند، در دورههای بعد حق شرکت در این مناسبت را نداشته باشند. لوسبازی زننده جوانک تازهکاری با رفتارهای تهوعآور متظاهرانهاش در ادا درآوردن کژفهمانه از براندوی بزرگ و پذیرش/عدم پذیرش ادواری جایزهاش، از میزان شعور اجتماعیاش رونماییای جانانه به عمل آورد، نشان داد این جایگاه نیاز به مراقبت بیشتر دارد.
شخصیت فیلم پالتو شتری، جوانکی خودشیفته است که مسیر شهرت و اعتبار را با رفتارهای ضداجتماعی میپوید و مثلا از گرفتن جایزه در مراسمی که در آن شرکت کرده خودداری میکند تا بعدا با مرور واکنشهای منفی به این رفتار ارضا شود. نمی دانستم این فانتزی سینمایی، تنها چند روز بعد از تماشای این فیلم، به طور زنده مقابل چشمان من و صدها چشم دیگر شکل عینی به خود میگیرد!»
اما در این بین تنها مهرزاد دانش نبود که از رفتار غنی زاده عصبانی شد، امیر پوریا منتقد با سابقه سینما با انتشار یادداشتی به تندی از رفتار این کارگردان فیلم اولی انتقاد کرد و نوشت: «کسانی که تصور می کنند آقای همایون غنی زاده به جشنواره فجر دهن کجی کرده اند و مقصودشان اعتراض بوده و خاستگاه اعتراض شان سیاسی بوده، ببینند تا بدانند ایشان جایزهٔ بهترین فیلم اول را «دوست نداشته» ولی جایزهٔ فیلم هنر وتجربه را دوست داشته و گرفته ! کسانی که می پندارند فرستادن یک هم زبان افغانی تبار برای رد جایزهٔ اول، نوعی همدردی جدی با شرایط زیستی این مردم بوده، کمی تجدید نظر بفرمایند. چون نه جشنواره متولی این امر است و نه با حضور کارگردان در سالن و اعلام خوشحالی از این حضور، فرستادن کسی دیگر میتواند معنای تحریمی داشته باشد.
کسانی که این کار را به کار مارلون براندودر زمان دومین اسکارش برای فیلم پدرخوانده شبیه می دانند، بهتر است باخبر باشند که کار خود براندو هم نوعی شوآف افراطی و به شدت بی موقع بود. او به رویکرد نژادپرستانه آمریکا علیه سرخپوستان در زمانی اعتراض می کرد که از دوران برخورد مسلحانه ارتش و سواره نظام با قبایل سرخپوست، چیزی حدود هفت دهه تا یک قرن می گذشت!! در حالی که کسی از اعتراض ِ به جای جناب جرج سی اسکات برندهٔ اسکار بازیگری برای فیلم پاتن در دو سال پیش از آن، حالا چیزی یادش نیست. اسکات به مراسم نیامد و جایزه را رد کرد چون به سیاست های دولت جمهوریخواه وقت کشور اعتراض داشت؛ نه به اعماق تاریخ!
اما هر چه باشد، در آن اعتراض ها و نمونه های داخلی همچون پس فرستادن سیمرغ توسط آقای بهمن فرمان آرا در دوران دوم احمدی نژاد ، معنا و اصالتی جاری است. نه این که یکی از جایزه ها را با دست ِ «نوموخوام» پس بزنند و آن یکی را با پای «از اینا موخوام» پیش بکشند! این که کسی فیلم خودش را برتر از اطلاق عبارت فیلم اول بداند، مثل این است که دختری بگوید من آن قدر مغرور بودم که هیچ وقت سر قرار اول با پسری نمی رفتم.بفرمایید که پس بالاخره چه می کردید؟ از اول سر قرار دوم می رفتید؟!»
مازیار میری یکی از داوران بخش نگاه نو هم در یادداشت کوتاهی که در اینستاگرام خود منتشر کرد کنایه هایی را به غنی زاده زد و نوشت: «کاش می شد در دانشکده های هنری قبل از هرچیزی اخلاق و شعور را اموزش داد ،کاش می شد یاد داد مسخره بازی جاش درون سیرک هاست نه میان خانواده نجیب سینما»