با انتشار اولین تیزرها از «مارموز» بسیاری گمان کردند که در این فیلم حامد بهداد نقش محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق ایران را ایفا می کند. اما کمال تبریزی کارگردان این فیلم در مصاحبه جدید خود در پاسخ به این پرسش که آیا «مارموز» را برای انتقام گیری از رئیس دولت نهم و دهم ساخته به ایلنا گفت: «چنین نظری درست نیست زیرا دیگر جایی برای انتقام گرفتن از احمدینژاد وجود ندارد و تقریباً هرکس هر رفتاری که خواسته با او داشته است. مارموز قطعاً تبلیغ احمدینژاد نیست. مارموز یک نگاه اجتماعی دارد به نوعی رفتار سیاستزده در جامعه و سعی دارد که به سمت یک طیف خاص سیاسی حرکت نکند بلکه غالبا مواضع سیاسی در جامعه را نقادی میکند و این نقادی شامل همه موضوعات از انتخابات گرفته تا مسائل دیگر میشود. مارموز میخواهد نشان دهد برخی افراد برای رسیدن به قدرت حاضرند از کول مردم بالا بروند و آنان را زیر پا له کنند و در این راه حتی به خانواده خود نیز رحم نمیکنند.»
او همچنین درباره شخصیت حامد بهداد در این فیلم اضافه کرد: «شخصیت اصلی فیلم که حامد بهداد نقش او را بازی میکند، نمیتواند مسیر درست را پیدا کند. دوست دارد که به قدرت برسد و کارهایی که آنها را درست میداند، انجام دهد اما از مسیر مناسبی حرکت نمیکند و طبیعی است که سرش به سنگ میخورد. این مسئله نشانگر آن است که همیشه اینگونه نیست که آدمهایی که بر حق نیستند مجازات شوند بلکه گاهی افراد موضع حقی دارند اما به دلیل آنکه روشهای غلطی را انتخاب و مثلاً از روشهای پوپولیستی استفاده کرده و قانون را کنار میگذارند و به اصطلاح هدفشان، وسیله را توجیه کرده است، سرشان به سنگ میخورد.»
کارگردان «لیلی با من است» در ادامه تاکید کرد: «در دورهای نه چندان دور هدف افرادی که به قدرت میرسیدند یا قصد داشتند که قدرت را در دست بگیرند خدمت کردن به مردم بود و برای خودشان چیزی نمیخواستند مانند وضعیتی که در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی وجود داشت اما وقتی هدف، کسب قدرت میشود تا از این طریق به منافع شخصی خود دست پیدا کنیم، اینجاست که مردم به هیچ انگاشته میشوند.»
تبریزی در پایان از رفتار برخی گروه های اپوزیسیون هم انتقاد می کند و می گوید: «این مسیری است که اغلب گروههای سیاسی خارج از کشور و تلویزیونهای آن سوی آب به نحو مضحکی آن را دنبال می کنند زیرا آنها تحلیلها و استدلالهای درستی درباره منطقه هدف یعنی کشور ایران ندارند به همین دلیل دائم در وضعیت حیرت و گیجی به سر میبرند. به طور مثال درست در زمانی که آنها تصور میکنند مردم به سمت آنان اقبال پیدا خواهند کرد ناگهان یک حرکت دستهجمعی در فضای مجازی یا حضور پرتعداد در راهپیمایی 22 بهمن تمام تحلیلهایشان را برهم میزند.»