امیر پوریا منتقد سینما که در میزگرد روزنامه ایران با موضوع «متری شیش و نیم» در گفتوگویی با جمال ساداتیان (تهیهکننده)، مصطفی اقلیما (رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران) و ماریت قازاریان (رئیس پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی) به بررسی این فیلم پرداخته در باره حذف سکانس مهمی از دومین فیلم سعید روستایی توضیح داد.
او در بخشی از این مصاحبه با اعلام این نکته که حذف این سکانس باعث شده کم رنگ شدن نقش پلیس شده است گفت: «در نسخه اصلی سکانس بسیار مهمی بعد از اعدام و قبل از سکانس پایانی وجود داشت که شخصیت صمد با بازی معادی رئیس شده و حالا بعد از اعدام ناصر خاکزاد استعفا میدهد، حمید به او میگوید «اگر صندلی ریاست میخ داره بگو ما هم نشینیم» و او در جواب میگوید «نه،موقعی که من به این کار اومدم یک میلیون معتاد به شیشه داشتیم و الان شش میلیون آمار داریم، به چه امیدی بمونم». این بخش را که با عصبانیت تأکید کردند باید حذف شود. در واقع بحث من این است که با این سکانس دایره روایت مربوط به پلیس و کوششهایش بسته میشد اما الان ول مانده است.»
دشواری کار با معتادان واقعی و کارتن خوابها
پوریا معتقد است که یکی از دستاوردهای متری «شیش و نیم» دستاورد سندیت جامعهشناختی این فیلم است: «البته این دستاورد یک گذشته مهم در سینمای ایران دارد که آن هم فیلم «دایره مینا»ی آقای مهرجویی است که منجر به تأسیس سازمان انتقال خون در سال 56 شد، در آنجا هم همه معتادهایی که میبینیم واقعی هستند. در «متری شیش و نیم» هم همه معتادها واقعی هستند تا شاید روزی آقایان مدعی نشوند که اغراق شده است. درنتیجه این فیلم بیش از فیلمهای مستند این قابلیت استناد را دارد و ما در تاریخ اجتماعیمان صاحب فیلمی شدهایم که سالهای بعد اگر خواستیم چشمانداز اعتیاد جامعه در اواخر دهه 90 را ببینیم این فیلم تصویر روشنی از طیفهای سنی و قشرهای مختلف را جلوی چشم میگذارد.»
این منتقد سینما در باره دشواریهای حضور معتادان واقعی و کارتن خواب در فیلم گفته است: «بعضی از بازیگران فیلم که از شاگردان من بودند بعد از فیلم یکسری مشکلات ریوی و پوستی پیدا کردند که نتیجه معاشرت با حجم معتادان واقعی درطول فیلم و حضور در لوکیشنهای آن بود»
فیلمها گوشت قربانی هستند
او همچنین در بخشهایی از این گفتوگو با اشاره به مشکلات سازندگان برای ساخت این فیلم گفته است: «وقتی چنین مسائلی برای «متری شیش و نیم» پیش میآید و مجوز دهنده قانونی پای مجوزش نمیایستد و سازندگان فیلم مجبورند با نیروی انتظامی سر و کله بزنند و به قول زن عباس «آژانس شیشهای» این وسط فیلم است که گوشت قربانی میشود، در نهایت آب به آسیاب نگاهی ریختهاید که فکر میکند هر چه نشان ندهید جامعه امنتر میماند اما این روش کبکی که اتفاقاً صداوسیما منادی بزرگترش است هیچ فایدهای ندارد.»