سوسن سیرجانی| بعضی نامها هستند که انگار با زندگی روزمره مردم یک کشور گره خوردهاند. یعنی تو سالها است حضور او را در کنار خودت احساس میکنی. حضوری که وزن دارد و دیده میشود. حتی اگر گاهی آنطور که انتظار داری نباشد. آتیلا پسیانی از آن چهرههایی است که با این تعریف همخوانی دارد. بازیگری که بیش از چهاردهه به صورت مستمر در همه انواع آثار نمایشی از تئاتر، تلویزیون تا سینما و شبکه نمایش خانگی حضور داشته است.
به گزارش فیلم نیوز، آتیلا پسیانی در تمام سال هایی که به عنوان بازیگر چه روی صحنه ، چه جلوی دوربین حضور داشته کارش را به بهترین و مطلوب ترین شکل ممکن به سرانجام برساند. چه آن اثر یک فیلم تجاری باشد ، چه هنری و خاص پسند. چه نقش کوتاه باشد چه بلند، او تمام خودش را برای آن نقش میگذارد.. از همین روست که وقتی نامش را میشنویم، او را در قالب دهها نقش مختلف به یاد میآوریم. از تروریست رزمیکار تا مرد شکاکی که زنش را عاصی کرده، از کلاهبردار حرفهای تا روانپزشکی سانتیمانتال، از نظامی طاغوتی تا یک مرد زن ذلیل. واقعا او را باید با کدام نقشش به یاد آورد؟ بازیگری که چهاردهه در همهجور نقشی بازی کرده تا نشان دهد، بازیگر، بازیگر است.
مورد اول | آغاز یک رویا : آتیلا پسیانی فرزند جملیه شیخی است. بازیگری که از ستارگان صحنه تئاتر در دهه چهل و پنجاه شمسی بود. بنابراین آتیلا ظاهرا برای ورود به بازیگری راه سختی در پیش نداشت. اما او نخواست که از موقعیت مادرش استفاده کند و تلاش کرد با خاک صحنه خوردن در این فضا رشد کند. او از کودکی همراه مادر به تئاتر میرفت و نقشهای کوتاهی هم به او داده میشد، اما فعالیت حرفهایاش را از اواخر دهه پنجاه بر روی صحنه تئاتر شروع کرد. شاید اولین اثری که چهره او را به مردم معرفی کرد، یک مجموعه کودک در سال 1361 به نام «محله برو بیا» بود. پسیانی در این مجموعه در یک گروه بازیگران حضور داشت و حتی نقش فردی به او سپرده نشده بود. اما این تجربه باعث شد، دو سال بعد که ادامه همین مجموعه با نام «محله بهداشت» ساخته شد، باز هم از او دعوت شود و اینبار بیشتر دیده شد. او از اوایل دهه شصت در چند اثر سینمایی حضور کوتاهی داشت، اما انتخاب او برای بازی در فیلم «طلسم» در سال 1365، قدرت بازیگریاش را در سینما نشان داد. او با بازی در نقش مردی که زن جوانش در یک عمارت قدیمی گم میشود، لوح زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از پنجمین جشنواره فیلم فجر گرفت.
مورد دوم | قدرت نمایی : آتیلا پسیانی از نیمه دوم دهه شصت تا اواسط دهه هفتاد، مشغول کسب تجربه بود. انگار جایزهای که به آن رسیده بود، مسئولیت بیشتری برایش به وجود آورده بود و مدام خود را در موقعیتهای مختلف در سینما قرار میداد. در تلویزیون در چند تله تئاتر حضوری کوتاه داشت. اما در سینما علاوه بر بازیگری، مسئولیتهایی مثل دستیاری کارگردان، بازیگردانی و انتخاب بازیگر را هم بر عهده میگرفت. در این دوران در آثار مهمی در سینما مانند «مسافران»، «دو فیلم با یک بلیت» و «پرواز پنجم ژوئن» به ایفای نقش پرداخت و همزمان در پشت دوربین هم به عنوان دستیارکارگردان و… مشغول به فعالیت بود. پسیانی در همین دوره یکی از متفاوتترین نقشهای سینماییاش را در فیلم «خاکستر سبز» بازی کرد. حضور متفاوت و بازی درخشانش در نقش یک عکاس جنگی و دلدادگیاش به یک دختر بوسنیایی وجه دیگری از تواناییهای او را در عرصه بازیگر نماین کرد.پسیانی این دوره را با بازی در نقش اول فیلم «روز شیطان» به پایان برد. او نقش یک تروریست آموزش دیده را در این فیلم برعهده گرفت. نقشی که در کارنامهاش تازگی داشت و نشان میداد که برای کاراکترهایی که احتیاج به آمادگی بدنی دارند هم گزینه مناسبی است.
مورد سوم | مردان خاص : شاید برجستهترین تصویری که از آتیلا پسیانی در ذهن مخاطبان سینما مانده است، رفتارهای خشونتآمیزی است که او به واسطه نقشهایش با بازیگران زن مقابلش در فیلمها داشت. این تصویر به دورهای 7 ساله در کارنامه پسیانی بر میگردد که او را مدام در نقشهایی میدیدیم که زنان را مورد آزار و اذیت قرار میداد. این دوره در سال 1373، با بازی در فیلم «کمال خونسردی» شروع شد. فیلمی که به خاطر بازی در آن پسیانی تنها سیمرغ بلورین کارنامه هنریاش را دریافت کرد. او در این فیلم زنش را کشته بود. اما بعد از این فیلم، پسیانی با «دو زن» چهره جدیدی از خودش را به نمایش گذاشت. مردی شکاک که نماد جامعه مردسالار بود و هیچ آزادی به زن جوانش نمیداد. این تصویر در دو فیلم «آب و آتش» و «شام آخر» ساخته فریدون جیرانی، شکلهای دیگری به خود گرفت. در «آب وآتش» پسیانی نقش مردی را بازی میکرد که معشوقهاش را به مردان دیگر میفروخت و در آخرهم آن زن را کشت. در «شام آخر» اما مردی بود که زنش موقعیت اجتماعی بسیار مناسبی داشت و او نمیتوانست موفقیت و آزادی همسرش را تاب بیاورد. هنوز هم صحنهای از فیلم «آب و آتش» که پسیانی در یک دستشویی لیلا حاتمی را با مشت و لگد میکشد یا سکانسی که موقع تدریس کتایون ریاحی در دانشگاه، پسیانی پشت در کلاس درس با محمدرضا گلزار گلاویز میشود، از سکانسهای فراموش نشدنی بازی اوست.
مورد چهارم | مردان پر نفوذ : با شروع دهه هشتاد، پس از مدتها پسیانی در یک اثر بسیار پر مخاطب در تلویزیون بازی کرد. مجموعه «گمگشته» که جز اولین آثار مناسبتی ماه رمضان بود و در زمان خودش بسیار مورد توجه قرار گرفت. اما قالب نقشی که به آتیلا پسیانی سپرده شد، او را وارد دورهای تازه از بازیگریاش کرد. او پذیرفته بود که در نقش یک مرد مذهبی بازی کند و پس از آن بارها به این نقش بازگشت. مانند فیلم «کما» در سال 1382 که یک اثر کمدی انتقادی بود و او در این فیلم نقش یک مذهبی پولدار را بازی میکرد. «رانتخوار کوچک» دیگر سریالی بود که پسیانی را با چنین نقشی در آن به یاد میآوریم. معاون یک اداره دولتی که به اصول پایبند است.
مورد پنجم | بازگشت : از اواسط دهه هشتاد، آتیلا پسیانی نقشهای متفاوت زیادی را تجربه کرد. از رزمنده سالخورده در فیلم «پاداش سکوت» گرفته تا خلافکار سابقه داری در فیلم «برگ برنده». اما این دوره بازیگری او که در تلویزیون هم همزمان پیش میرفت، به صورت مشخص با بازگشت او پس از بیست سال به آثار کمدی، فانتزی و ملودرام همراه بود. در سال 83 از او دو فیلم به نمایش درآمد با دو نقشآفرینی بسیار متفاوت. او در «جایی برای زندگی» نقش مرد جدی و مستبدی را برعهده داشت، اما در یک چرخش با «اسپاگتی در هشتدقیقه» در قالب نقشی رفت که یادآور «محله برو بیا» بود. فیلم اولین تجربه کارگردانی رامبد جوان در سینما بود، از لحاظ کیفی هم چندان قابل اعتنا نبود، اما پسیانی را در میانسالگی با نقشی کمدی و فانتزی به روی پرده برد که با تمام کارنامه کاریاش متفاوت بود. او این قالب فانتزی را با خود به فیلم «آتش بس» هم برد. فیلمی که پسیانی با آن چهره عبوسش در اواخر دهه هفتاد را به نقش یک روانشناس امروزی، روشنفکر و خندان تبدیل کرد. او یکبار دیگر هم در سال 1392 به پیشنهاد تهمینه میلانی برای بازی در «آتش بس 2» پاسخ مثبت داد و بازیاش تنها اتفاق خوب آن فیلم شد. پس از این دوره در تلویزیون هم به واسطه شکسته شدن قالب بازیگری، آتیلا پسیانی در دو سریال «زیر تیغ» و «چاردیواری» نقش مردان سادهدل و اهل خانوادهای را بازی کرد. نقشهای که با آنها نشان داد که چقدر در ایفای نقشهای از این جنس میتواند موفق باشد.
مورد ششم | نقشهای کوتاه : از اواخر دهه هشتاد تا همین سالهای اخیر، آتیلا پسیانی را دیگر در نقشهای طولانی و اصلی سریالها و فیلمهای سینمایی نمیدیدیم. او دیگر به میانسالگی رسیده بود و فیلم و سریالی براساس شخصیتی که او بخواهد آن را برعهده بگیرد، ساخته نمیشد. اما بدون وقفه هر سال، اثری با حضور او در سینما و تلویزیون دیده میشد. او حضورش در این دو مدیا را پس از 50 سالگی با نقشهای کوتاه اما تاثیرگذار حفظ کرد. گاهی در چند سکانس در نقش روحی که با زن خود در دنیا ارتباط برقرار میکرد مانند سریال «مدینه» یا تیمسار عالیرتبه زمان پهلوی در فیلم «سیانور» و یا حتی در یک سکانس از فیلمی بحثبرانگیزی مانند «زندگی خصوصی» حضور پیدا میکرد. البته در این دوره نقشهای طولانی هم به ندرت برعهده میگرفت، مثل شخصیت منفی سریال «پرده نشین» یا مرد خانواده داری در فیلم «جاده قدیم». اما واقعیتش این است که پسیانی در این دوره با نقشهای کوتاه اما موثری که بر عهده داشت بیشتر در خاطر مانده است.
مورد هفتم | نقش های معمولی : حالا نزدیک به نیمقرن از زمانی که آتیلا پسیانی بازیگری را به عنوان حرفهاش انتخاب کرده میگذرد. در این چند سال اخیر، کارهایی از او دیدهایم مثل «مردم معمولی» یا «ممنوعه» در شبکه نمایش خانگی که نمیتوان به راحتی آنها را با عیار کل کارنامهاش سنجید. در سینما هم از اواخر دهه 90 اتفاقات خوبی برای او نیفتاده. اما اینها را میگذاریم پای افت و خیز یک بازیگر که حالا دیگر از مرز 60 سالگی عبور کرده. بازیگری که وزن کارهای خوب و بهیادماندنیاش آنقدر زیاد است که به راحتی میتوان آثار ضعیف کارنامهاش را به کلی فراموش کرد. به هرحال او هنوز هم برای بازی در نقشهای متفاوت آمادگی دارد و این آمادگی از حضور مستمرش روی صحنه تئاتر میآید. آتیلا پسیانی در تمام این 5 دهه فعالیتش، سالی یکبار روی صحنه رفته، با گروه تئاتری که دارد استعدادهای بازیگری زیادی را پرورش داده و کارگردانی نمایشهایی را برعهده داشته که هرکدام بارها به صحنه رفتهاند و چندین جایزه بردهاند. کارنامه کاری او تا امروز تنها نشان از یک چیز دارد و آن این است که وقتی یک بازیگر تمام زندگیاش را وقف هنرش کند، ناگزیر روزهای فرود را هم باید تجربه کند. اما بیشتر از این آتیلا پسیانی در این سالها با پذیرش نقشها و تیپهای متفاوت ثابت کرده، بازیگر، بازیگر است.