بهنام شریفی: جواد عزتی در حال حاضر یکی از بهترین بازیگران ایران است. بازیگری که بیش از دو دهه برای جایگاه کنونیاش زحمت کشید. عزتی با بازی در مجموعههای تلویزیونی در دهه هشتاد کارش را شروع کرد و با نقش بابا اتی «قهوه تلخ» در انتهای این دهه تواناییهای خودش را نشان داد.
در اواخر این دهه با نقشهای مکمل «طلا و مس» و «آفریقا» وارد سینمای ایران شد. پس از چند تجربه کمیک، با صادق «ماجرای نیمروز» همه را شگفتزده کرد. نقشی بسیار جدی از یک مأمور امنیتی که به همراه همراهانش در بزنگاهی غریب گیر افتاده بود. شکل درونگرایی عزتی برای این نقش، لبخندهای کمرنگش و چشمهایی که میتوانستند اندازه هزار دیالوگ حرف بزنند، این نقش را در کارنامه او ماندنی کرد. کافی است این نقش را با نقش برونگرایش در فیلم «هزارپا» مقایسه کنیم.
بازیگر سختکوش با «لاتاری» برای دومین بار با مهدویان همکاری کرد . یاسر «جان دار» به لطف بازی خوب عزتی برای لحظاتی میتوانست ما را از خودش متنفر کند. در «ماجرای نیمروز: ردخون» نقش صادق پیچیدهتر شده بود. جدایی این کاراکتر از اطرافیانش شکل پررنگتری گرفته بود و عزتی باز هم با یک پرفورمنس خیرهکننده کارش را به درستی انجام داد.
نقش احسان «جهان با من برقص» و تلخی و تردیدهای همزمانش جلوهی تازهای از این بازیگر توانا را به ما نشان داد. در جشنواره سال گذشته عزتی با پنج فیلم و نقشآفرینیهایی متفاوت به اوج مسیر حرفهای خود رسید.
در «دوزیست» در نقش اول بازی قابل قبولی ارائه کرد. در «مغز استخوان» در نقش مکملی سخت حضوری دلپذیر داشت. در «خورشید» مجید مجیدی یک حضور رئالیستی بدون خودنمایی و به اندازه داشت. در «شنای پروانه» در نقش اول درخشید و در فیلمی ملتهب با یک بازی استاندارد روند تبدیل شدن حجت از جوانی سر به راه به یک هیولا را برجسته کرد.
شاید بهترین حضور عزتی در جشنواره گذشته نقشی کوتاه در فیلم «آتابای» بود. چشمهای غمبار او، سکوتهای وزندار و تلخش، عشق و بغض و یأس و خشم و شرمساری پنهان و آشکارش و دو نفرههایش با هادی حجازی فر بینطیر بود.
جواد عزتی آرام آرام از دامنهها حرکت کرد، با طمأنینه به میانه راه رسید و حالا میتواند به رسیدن به قله و اوج امیدوار باشد. بازیگری که نقشهای کمیک و جدی را با جدیت، دقت و شعوری کمیاب ایفا میکند و گزینه اول بازیگری بسیاری از فیلمهای سینمای ایران است.