علی مصلح حیدرزاده منتقد، مترجم و روزنامه نگار با سابقه سینمای ایران یادداشتی را درباره فیلم «هت تریک»رامتین لوافی منتشر کرده که در ادامه بخش هایی از آن را خواهید خواند:
سومین فیلم بلند رامتین لوافی هرچند به فیلمهای آپارتمانی این دهه شبیه است و آشکارا مقتصدانه ساخته شده، اما وجه تمایزش آن است که فیلمنامه پر و پیمان و دقیقی دارد. دو زوج اصلی فیلم (یکی با بازی امیر جدیدی و پریناز ایزدیار و دیگری با بازی صابر ابر و ماهور الوند) ابتدا متمایز و متفاوت به نظر میرسند. الگوی زوج قدیمی دچار تنش و زوج جدید آرام قصه را راه میاندازد، اما به تدریج این حقیقت فاش میشود که هر رابطهای رازها و دروغهای منحصربفرد خودش را دارد.
فیلم ظاهرا انرژی اصلی خود را از یک معمای تراژیک میگیرد: تصادف در جاده. چهار شخصیت اصلی تلاش میکنند به شیوه خود با این اتفاق مواجه شوند. قربانی انسان بود یا حیوان ولگرد؟ زنده ماند یا از دست رفت؟ رهایی مهمتر است یا وجدان؟ خانه یکی از این زوجها محلی میشود برای رویارویی جمعی و درونی این شخصیتها با حادثه. اما «هت تریک» به شکل ظریفی از موقعیت تنشزای ابتدایی بهره میبرد تا تنش اصلی را مطرح کند: شرطبندی کلان روی یک بازی فوتبال. امیر جدیدی چهره واقعی نقش خود را به تدریج آشکار میکند و مردی ضعیف در برابر قمار را میبینیم که حتی اگر از مخمصه تصادف در جاده خلاص شود، از قبل مخمصه بدتری برای خود و همسرش ساخته است. از سوی دیگر راز بزرگ شخصیت ماهور الوند فاش میشود و به شکل زنجیروار میبینیم این آدمهای به ظاهر معمولی هرکدام ضعف یا تاریکی درونی خاص خود را دارند که به خوبی پنهانش کرده بودند. طوری که در اواخر ماجرا، آن قمارباز ضعیف و متزلزل صادقترین کاراکتر فیلم به نظر میرسد.
لوافی به خوبی از تصادف ابتدای فیلم به عنوان مک گافین بهره میبرد و معماهای بعدی را در طول داستان میچیند و به فرجام ماجرا میرسد. پایانبندی فیلم طعم و حسی تلخ و شیرین دارد. قمارباز بزرگترین قمار زندگیاش را برده و در مقابل ویترین مغازه فریاد بیصدا میکشد. اما در جریان این داستان دیدهایم که او چیزهای بزرگتری را باخته و به همین دلیل حتی هتتریک جادویی بازیکن گمنام روی صفحه تلویزیون او را نجات نمیدهد.
«هت تریک» با این قصه پرکشش و ترکیب بازیگرانش میتوانست از فیلمهای موفق اکران امسال باشد. اما این فیلم جمع و جور و خوش ساخت در بدترین وقت سال و بدون تبلیغ روی پرده رفته است؛ حدود دو سال بعد از تولید. فیلم رامتین لوافی پارسال متقاضی حضور در سی و ششمین جشنواره فجر بود اما پذیرفته نشد. کسانی که سال گذشته فیلمهای جشنواره را دیدهاند، میتوانند به سادگی متوجه شوند که «هت تریک» با اختلاف از یک سوم فیلمهای آن دوره از جشنواره بهتر است. اما سلیقه عجیب هیات انتخاب یا سختگیری نظام سانسور کاری کرد که یکی از فیلمهای خوب دو سال اخیر قربانی شود و در صف پرازدحام اکران امسال فرصتی بهتر از این زمان مرده برای دیده شدن به دست نیاورد.
این فیلم شاهکار نیست، اما از خوبهای سینمای ایران طی دو سه سال گذشته است و نشانههای سینمای مستقل واقعی را در ظاهر و باطن آن میتوان ردیابی کرد. اینجور نمایش عمومی و دیده نشدن به حد شایستگی میتواند معدود تلاشها برای مستقل ماندن و سالم فیلم ساختن را در گرداب افزایش سرسامآور هزینههای تولید و غوغای پولهای مشکوک و هیاهوی سینمای غولآسای دولتی و سفارش شده ناکام بگذارد.