جایزه نوید محمدزاده از جشنواره توکیو، تایید دیگری بود بر تواناییهای این بازیگر جوان، در گوشه دیگری از دنیا. از همان نخستین فیلمهای او این گزاره غلط تکرار شده که «نوید محمدزاده فقط یک نوع نقش را تکرار میکند.»
این رایج ترین نقد در موارد مشابه، چه در میان تماشاگران و چه منتقدان است؛ همان نقد و اعتراضی که اغلب در مورد آثار اصغر فرهادی هم با واژههای دیگری تکرار میشود. نوید محمدزاده به عنوان شمایل یک «مرد جوان خشمگین» در سینمای ایران مشهور و تثبیت شده است. این نه تنها ایرادی ندارد و سینمای دنیا پر از موارد مشابه است، بلکه محمدزاده این “angry young man” را هر بار به شکلی تازه اجرا میکند و هر بار به اصطلاح «تاش» تازهای به آن می زند.
جوان خشمگین «عصبانی نیستم» با جوان معتاد معترض «ابد و یک روز»، پدر داغ دیده «بدون تاریخ بدون امضا»، جوان شرور «مغزهای کوچک زنگ زده» و قاچاقچی حق به جانب «متری شیش و نیم» فرق دارد. همه اینها نیز با هم فرق دارند و جلوههایی از شخصیتهایی برونگرا و معترض هستند که فقط گاهی خشمشان را فرومیخورند و اغلب آنها را بیرون میریزند.
نوید محمدزاده با مهارت حیرت انگیزی، واریاسیونهای متنوعی از خشم را در همین کارنامه کمحجمش ارائه داده و نظر شخصیام این است که اگر او در آینده، همین نقشها را نیز با همین توانایی تکرار کند، هیچ ایرادی ندارد، زیرا کاری را که خوب بلد است انجام میدهد. اما مطمئنم که او در اجرای «مردان جوان خشمگین» احتمالی در آینده کارنامهاش هم با نوآوریهایش شگفت زدهام خواهد کرد.
به علاوه، او در «سرخپوست»،«خفهگی» و فیلم کوتاه «دعوت به چای» شخصیتهایی متفاوت از این مردان جوان خشمگین را با مهارت به نمایش گذاشت؛ مردانی آرام و گاه با بارقههایی از شوخ طبعی. بازیگران توانای دیگر سینمای ایران جایگاه خود را دارند، اما سالهاست که سینمای ایران، بازیگری چون نوید محمدزاده نداشته است.