بیشتر از دو دهه از نقشآفرینی هانیه توسلی در سینما، تلویزیون، تئاتر و شبکه نمایش خانگی میگذرد؛ بازیگری که ابتدای دهه هشتاد با فیلمهای «شام آخر» و «شبهای روشن» به شهرت رسید و پس از آن با انتخابهایی قابل قبول، نقشهای مهمی را در کارنامهاش باقی گذاشت. این روزها فیلم «چرا گریه نمیکنی؟» به کارگردانی علیرضا معتمدی روی پرده سینماها رفته و هانیه توسلی در این فیلم باز هم ایفاگر نقشی متفاوت شده است. به این بهانه مروری داریم بر کارنامه این بازیگر.
به گزارش فیلمنیوز، هانیه توسلی یکبار برای فیلم «دهلیز» سیمرغ گرفته و دو بار هم برای «شبهای روشن» و «سوءتفاهم» نامزد سیمرغ شد. او از جمله بازیگرانی است که نقشهای متنوع در کارنامه دارد و حتی نقشهای کمرنگ را هم پر قدرت بازی میکند.
شام آخر | ستاره | فریدون جیرانی | 1380
هانیه توسلی بعد از تجربه بازی کوتاهی در فیلم «آخر بازی» همایون اسعدیان، با نقش «ستاره» در فیلم «شام آخر» فریدون جیرانی به مخاطبان معرفی شد؛ نقشی که جیرانی در مصاحبهای گفته بود ابتدا برای مهناز افشار در نظر گرفته بوده و بعد از آن برای لیلا حاتمی. تست گریم افشار خوب از آب در نیامده و حاتمی هم بعد از خواندن سناریو گفته سنش برای این نقش بالاست. یکی از مهمترین ویژگیهای بازی توسلی تغییرات او در طول فیلم است. ابتدا او را به عنوان دختر دانشجوی سادهای میبینیم که به پسری همسن و سال خودش دل سپرده و از سوی دیگر میخواهد میان پدر و مادرش میانداری کند و اجازه ندهد مادرش به خاطر رفتار مردسالارانه پدر، آسیب ببیند. دختری مظلوم و ساده که حتی گمان هم نمیکند احساسات ناب عاشقانهاش با به میان آمدن پای مادرش به هم بریزد. بعد از کشف این راز است که رفته رفته تغییر رویه میدهد، عصیان میکند و رفتاری جنونآمیز از خودش نشان میدهد. تا جایی که در پایان فیلم به مادرش میگوید برای شکار آمده است و انگیزهای جز قتل ندارد. با آن صلح ظاهری و رفتار عصبی که سر میز شام از خود بروز میدهد میتوان دریافت این جنون به جایی جز انتقام ختم نمیشود و نهایتا هم همین اتفاق میافتد؛ انتقامی که باز هم باعث آرامشش نمیشود و روانش را بیشتر پریشان میکند.
شبهای روشن | رویا | فرزاد موتمن | 1381
«شبهای روشن» یکی از مهمترین عاشقانههای سینمای ایران است و اقتباسی موفق از «شبهای سپید» فئودور داستایفسکی. هانیه توسلی در این فیلم نقش دختری به اسم رویا را دارد که به خاطر یک فانتزی عاشقانه قرار است چهار شب ساعت یازده شب در انتظار عشق دیرینش بماند و این مدت را کنار استاد ادبیاتی سر کند که با وجود از بر بودن انواع و اقسام شعر عاشقانه، هیچگاه دل در گرو زنی نداده است. توسلی از ابتدا تا انتهای فیلم روندی را در مواجهه با معنای عشق طی میکند. او ابتدا با جسارت و انرژی زیاد برای رسیدن به مرد مورد علاقهاش به میدان میآید و از سختیهای عشق گلایه دارد اما کمکم در معاشرت با استاد به مفهوم جدیدی از آن میرسد و انتظار و سختیهای زیادی را تحمل میکند. یکی از مهمترین ویژگیهای بازی توسلی، مواجهه او با استاد است. با اینکه چهره رویا تمام مدت سرد و کم تحرک است و حتی احساسات عاشقانهاش را با هیجان بروز نمیدهد اما در مقابل استاد، انرژی و انگیزهاش به چشم میآید و همین است که زندگی استاد را تغییر میدهد. رویا گرچه از یک جایی به بعد از وصال ناامید میشود و به ماندن کنار استاد خو میگیرد اما نهایتا روی حرف اولش میماند. توسلی برای این فیلم در جشنواره فجر نامزد سیمرغ شد و در جشن خانه سینما تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن را گرفت.
وفا | وفا بوزید | محمد حسین لطیفی | 1384
هانیه توسلی در سریال «وفا» نقش دختری را بازی کرد که در لبنان همراه پدر معلولش زندگی میکرد؛ دختری ساده که برای تحصیل در دانشگاه لبنان پذیرفته میشد و آنجا به جوانی به نام ژوبین برمیخورد. عشق میان وفا و ژوبین محور ماجراهایی میشد که در طول سریال با آن روبهرو بودیم. درست است که ماجرای اصلی به مسئله استفاده موساد از ژوبین برای رسیدن به برادر وفا که عضو ارشد حزبالله است برمیگردد و بیشتر ژوبین در مرکز ماجراها قرار میگیرد اما اسم سریال از «وفا» گرفته شده و حضورش هم اهمیت زیادی دارد. توسلی در این سریال سعی کرده از خود واقعیاش فاصله بگیرد و هم به لحاظ رفتار و هم ظاهر به یک دختر لبنانی نزدیک شود. این سریال در نوروز 1395روی آنتن رفت و بسیار مورد توجه قرار گرفت.
کافه ستاره | سالومه | سامان مقدم | 1384
فیلم «کافه ستاره» درباره سه زن با سه موقعیت زندگی مختلف بود که در یک محله پایین شهر زندگی میکردند و زندگیشان به نحوی باهم گره میخورد. سالومه با بازی هانیه توسلی، دختر جوانی بود که با پدر نابینایش زندگی میکرد. او از زندگی چیز زیادی نمیخواست و همینکه بتواند با پسر مورد علاقهاش ابی زیر یک سقف زندگی کند و یک پراید داشته باشد برایش کافی بود. سالومه پر از انگیزه و رویا بود و با وجود تمام سختیها سعی میکرد دلش را خوش نگه دارد. این سرخوشی عاشقانه اما تا پایان فیلم دوام نمیآورد و سالومه هم مثل سایر اعضای این محله زندگیاش به آشفتگی میرسید. توسلی هم سرخوشی سالومه و هم نابودی رویاهایش را بخوبی نمایش داده بود و میتوان او را تنها نقطه امید این فیلم تلخ به حساب آورد.
عصر جمعه | بنفشه | مونا زند حقیقی | 1384
محور اصلی فیلم «عصر جمعه»، زنی به نام سوگند است که از نوجوانی خانه را ترک کرده و پس از اشتباههای زیاد و تحمل سالها زندان حالا با پسرش که مدتها در کانون اصلاح و تربیت بوده زندگی میکند. هانیه توسلی نقش بنفشه، خواهر سوگند را دارد؛ دانشجویی که به تهران آمده تا پس از سالها دنبال خواهرش بگردد. او با عکسی که از پانزده سالگی خواهرش دارد مدام جاهای مختلف میرود تا بالاخره پیدایش میکند. حالا از اینجا به بعد است که درگیر مشکلات او میشود. توسلی دوندگی و ناامیدی بنفشه و سپس تلاشهایش برای امید بخشیدن به خواهرش را بسیار ملموس ایفا میکند. همراهی او با رویا نونهالی در این فیلم موقعیت دلپذیری را رقم زده است.
میوه ممنوعه | هستی | حسن فتحی | 1386
«میوه ممنوعه» یکی از مهمترین آثار حسن فتحی در تلویزیون بود؛ برداشتی آزاد از داستان شیخ صنعان و دختر ترسا در قالب سریالی مناسبتی. حاج یونس فتوحی، از تجار قدیمی تهران، به هستی، دختر یکی از بدهکارانش دل میباخت. هستی با قصد انتقام به حاجیونس نزدیک میشد و مدام کاری میکرد او را بیشتر شیفته خودش کند. برای او شرط و شروط میگذاشت و نهایتا او را به جایی میرساند که در این دلباختگی، نه تنها خانوادهاش را از دست میداد که روی آبروی چندین سالهاش هم در محله چشم میبست. توسلی ابتدا به عنوان دختری اغواگر به میدان میآمد که با شیوههای مختلف و با بیرحمی تمام تلاش میکرد نابودیاش را ببیند اما از یک جایی به بعد، دلش از استیصال و درماندگی حاج یونس به درد میآمد و نمیخواست پا را فراتر بگذارد. درواقع توسلی تلاش کرده بود هستی در عین اینکه باعث ویرانی حاج یونس میشد، شخصیتی تماما سیاه نباشد. بازی توسلی مقابل علی نصیریان به خلق اثری ماندگار بدل شد که از ذهنها بیرون نمیرود.
دهلیز | شیوا | بهروز شعیبی | 1392
در فیلم «دهلیز» هانیه توسلی نقشی متفاوت ایفا کرد و در جایگاه یک مادر و همسر زندانی که نزدیک به اعدم است ظاهر شد. بخش مهمی از بار فیلم روی دوش او قرار داشت. از یک طرف باید تلاش میکرد زندگیاش را بچرخاند و پسرش را برای مواجهه با پدری که هیچ وقت ندیده آماده میکرد و از طرف دیگر با التماس و خواهش رضایت خانواده مقتول را جلب میکرد و جلوی اعدام همسرش را میگرفت. توسلی هم در ابراز احساسات مادرانه موفق عمل کرد و هم اوج استیصال و ناتوانیاش را در جلب رضایت برای زنده نگاه داشتن همسرش باورپذیر به تصویر کشید. از سوی دیگر همراهی او با رضا عطاران هم در ایفای این نقش موفقیتآمیز بود. هانیه توسلی برای این فیلم، در سی و یکمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
سیانور | هما | بهروز شعیبی | 1394
بهروز شعیبی در فیلم «سیانور» روی یک عاشقانه در دهه پنجاه دست گذاشته بود و عشق و وظیفه را در مقابل هم قرار داده بود. هانیه توسلی در این فیلم نقش زنی چریک به اسم هما را داشت که از همه چیز خودش برای رسیدن به آرمانهایش دست میکشید. او حتی برای اینکه بتواند عشق خودش را به سازمان ثابت کند از دختر خردسالش هم میگذشت. او به عنوان زنی سرسخت معرفی میشد که حتی بعد از فرار و مخفی شدن در خانه عشق قدیمیاش امیر و تمام محبتی که از او میدید هم حاضر نمیشد دست از آرمانهایش بردارد. با این حال مرور احساسات قدیمی تا حدی عواطفش را تعدیل میکرد. یکی از جذابترین سکانسهای فیلم در نقطه پایانی اتفاق میافتاد. هما درحالیکه دستگیر شده و راهی برای فرار نداشت، فکر میکرد به عنوان یک مادر شکسته است، از سوی امیر بیوفایی دیده و حالا دیگر در سازمان هم جایی ندارد برای همین هم سیانور میخورد تا بمیرد.
جهان با من برقص | ناهید | سروش صحت | 1397
یکی از جذابترین نقشآفرینیهای هانیه توسلی در فیلم «جهان با من برقص» سروش صحت اتفاق افتاد. توسلی برای نقش ناهید از خود همیشگیاش فاصله گرفت و چنان درست و دقیق اجرایش کرد که از حد یک تیپ فراتر رفت و توانست به یکی از پررنگترین شخصیتهای سریال تبدیل شود. ناهید زنی برونگرا و وابسته به ظواهر معرفی میشود که تمام مدت یا پای سریالهای ترکیهای نشسته یا در شبکههای اجتماعی میچرخد و درکش از امور سطحی است. مدام دنبال خوشگذرانی است و به خاطر پول حاضر شده با مردی مسنتر از خودش که از قضا قدکوتاه و تاس است ازدواج کند. در طول فیلم با حرفها و رفتارها و خندههایش اعصاب همه را بهم میریزد اما نهایتا پازل طوری چیده میشود که میبینیم تنها کسی است که معنای زندگی را میفهمد و از قضا بیشتر از سایرین به فکر جهان است. او بدون خجالت و رودربایستی از جهان میپرسد که چه زمانی میمیرد و بعد هم بدون تعارف به او قول میدهد بعد از مرگش به اینستاگرامش سر بزند و برایش فاتحه بفرستد. این نقش میتوانست بسیار معمولی از آب دربیاید اما هانیه توسلی چنان پر قدرت آن را بازی کرد که در ذهنمان ماندگار شد.
چرا گریه نمیکنی؟ | عمه | علیرضا معتمدی | 1401
هانیه توسلی در فیلم «چرا گریه نمیکنی؟» به کارگردانی علیرضا معتمدی هم در نقشی متفاوت فرو رفته. او را با نقش «عمه» علی میشناسیم؛ عمهای که پایبند اعتقادات است و مدام از علی میخواهد برای برگشتن به زندگی، به معنویات برگردد و حتی او را ترغیب میکند به هیئت عزاداری برود تا بلکه بتواند گریه کند. عمهای فضول است که مدام به همه کار علی کار دارد و میخواهد هرطور شده از زیر زبانش حرف بکشد. با این حال کاملا امروزی به نظر میرسد و حتی دوست دختر علی هم بعد از ورود به خانهاش میگوید که عجب عمه دافی دارد. درست است که حضورش در فیلم چندان پررنگ نیست و در حد چند سکانس باقی میماند اما توانسته است نقش متفاوت و مهمی را در فیلم ایفا کند.