اینکه یک بازیگر بتواند احساس عصبانیت و پرخاشگری را هر بار به شکلی متفاوت و خلاقانه در آثارش ارائه کند، در میزان توانمندی و پیشتازی او در حرفهاش تردید و شبههای وجود نخواهد داشت…
چه کسی میتواند تصویر قابلنفوذ نوید محمدزاده را در «بدون تاریخ، بدون امضا» باور نکند؟!
تفاوت در بازی محمدزاده در اجزای صورت، حرکات و حتی راه رفتن، به راحتی قابل تشخیص است. او به دور از کلیشههای مرسوم، تصویر یک مرد حاشیهنشین و بختبرگشته را با کمترین نقصی ارائه کرده است.
نقش موسی جزو اعتبارهای کارنامه بازیگری محمدزاده است که بازیاش بر دو وجه برونگرا و درونگرا شکلگرفته_ از یکسو خودش را در مرگ فرزندش مقصر میداند، عذاب وجدان مثل خوره درونش را به هم میریزد و نمیتواند سرش را جلوی همسرش بالا بگیرد و از سوی دیگر، برای خونخواهی از فرزندش با همه درگیر میشود و بهعمد یا غیر عمد، فروشنده مرغهای فاسد را به قتل میرساند.
تکاندهندهترین سکانس بازی او هم درگیری در کشتارگاه است؛ همان سکانس معروفی که با تمام وجود فریاد میزند، بغض میکند و مرغهای مرده را در دستش میگیرد و با حسرت و ندامت میگوید: «سگ منم که این آشغالها را توی حلق زن و بچهام کردم! سگ منم که الان زندهام!» اینجاست که مخاطب از فرط هیجان و لذت تماشای بازی او، نفسش بند میآید و نا غافل در سالن سینما چند لحظهای برایش دست میزند.
سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد که برای دومین سال پیاپی به نوید محمد زاده میرسید، جایزه نقش مکمل مرد از جشن خانه سینما، جایزه بهترین بازیگر مرد از بخش افقهای نو از جشنواره ونیز و… افتخاراتی هستند که او برای نقش موسی در «بدون تاریخ، بدون امضا» به دست آورد.
همچنین دومین ساخته وحید جلیلوند در فصلی که بهروزهای مرده اکران معروف است، گیشهای موفق را در اکران تجربه کرد.