کمدی بستر مناسبی برای به چالش کشیدن سیاست و نقد به عملکردهای موجود است. با این حال در سینمای ایران تعداد فیلمهایی با تم کمدی سیاسی چندان زیاد نیست. احتمالا بخشی از آن به سختگیریهای رایج و مشکلات اکران و مواردی از این قبیل برمیگردد. فیلم «چپراست» حامد محمدی که این روزها روی پرده سینماست کمدی سیاسی است که مسائل مختلفی را به نقد میکشد.
به گزارش فیلمنیوز، فیلم «چپ راست» به کارگردانی حامد محمدی و بازی پیمان قاسمخانی، رامبد جوان، ویشگا آسایش و سارا بهرامی که از 20 دی اکران شده تا به حال 4 میلیارد فروخته است به بهانه این فیلم مروری داریم بر کارگردانهایی که دست به ساخت آثار کمدی زدهاند.
♦ ابوالحسن داوودی| نان و عشق و موتور 1000
ابوالحسن داوودی ابتدای دهه هشتاد در فیلم «نان و عشق و موتور 1000» با فضای سیاسی دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی براساس فیلمنامه پیمان قاسمخانی ساخت. داستان درباره ازدواج دختری از خانوادهای ثروتمند است که به نحوی با ماجرای سیاسی زمانه گره میخورد. بخش پایانی عنوان فیلم هم کاملا بر همین مبنا انتخاب شده است. موتور 1000 اشاره به موتوری تندرو دارد که گروه فشار در فضای سیاسی آن دوره برای انجام سریع نقشههایشان به آن نیاز داشتند. شخصیت برزو که نمایندهای از مردم عادی جامعه به حساب میآمد بدون اینکه در جریان اختلاف میان احزاب باشد، تلاش خودش را میکرد تا این موتور به بهترین شکل کار کند. فیلم پر از کلکلهای طرفداران دولت اصلاحات و جناح مخالف بود که به زبان کمدی مطرح میشد. سکانس پایانی فیلم یکی از جذابترین نقاط آن بود. زمانی که بسیجی تندروی فیلم به همراه جوان طرفدار خاتمی کنار جادهای گیر افتادهاند و اینجا ماشین حامل رئیسجمهور سر میرسد و آنها را سوار میکند.
♦ کمال تبریزی| مارمولک، پاداش، خیابانهای آرام، مارموز
کمال تبریزی را میتوانیم سردمدار ساخت فیلمهای کمدی سیاسی بنامیم. او با ساخت فیلم «مارمولک» براساس فیلمنامه پیمان قاسمخانی به این عرصه وارد شد و بعد از آن فیلمهای «از رئیسجمهور پاداش نگیرید»، «خیابانهای آرام» و «مارموز» را به این فهرست اضافه کرد. «خیابانهای آرام» با رویکردی انتقادی با فضای پس از انتخابات سال 88 شوخی کرده بود که هیچوقت هم اجازه اکران پیدا نکرد. «از رئیسجمهور پاداش نگیرید» با نام ابتدایی «پاداش» سال 1387 ساخته شد. کمال تبریزی قصد داشت با یکی از مدیران ارشد که به حج میرود، شوخی کند. فیلم سالها در توقیف بود و درنهایت با نام «از رئیسجمهور پاداش نگیرید» به نمایش عمومی درآمد. شخصیت اصلی فیلم آدمی ریاکار است و موقعیت دوگانهاش در مراسم حج بستر موقعیت کمیک فیلم میشود. «مارموز» تمی سیاسی–اجتماعی داشت و داستان شخصی به نام قدرتااله صمدی را روایت میکرد که کژیهای جامعه را برنمیتابد و بهزعم خود قصد اصلاح دارد. قدرت در این راه تندروی میکند و… «از رئیسجمهور پاداش نگیرید» و «مارموز» جزو آثار ضعیف کارنامه تبریزی به حساب میآیند.
♦ سعید سهیلی| گشت ارشاد
سعید سهیلی سال 1390 درحالی فیلم «گشت ارشاد» را ساخت که هیچکس فکرش را نمیکرد بشود با چنین پدیدهای شوخی کرد. اسم فیلم پای خیلیها را به سینماها باز کرد. استقبال از این فیلم به جایی رسید که تصمیم گرفت فصل دوم را کارگردانی کند و نهایتا به فصل سوم رسید. در «گشت ارشاد3» سهیلی سعی کرده بود به فضای سیاسی جدید جامعه نزدیکتر شود. عطا و حسن از خارج میآیند و میروند سراغ همان ماشین قدیمی اما ماشین اجاره رفته و آنها مجبورند کاری کنند تا نظر خریدار جلب شود و با آنها راه بیاید. آنها نقشه میکشند که ون را بدزدند اما صاحبش هم داخل ون است. فروشنده خواننده است و اینها سعی میکنند با وعده شهرت نظرش را بخودشان جلب کنند. حالا از این به بعد وارد ماجرای اجرای کنسرت در مشهد و حواشی آن میشوند و … «گشت ارشاد» در هر دوره فیلم کمدی سیاسی پرفروشی بود.
♦ مهران مدیری| ساعت پنج عصر
در وهله اول شاید نتوان «ساعت پنج عصر» را در زمره فیلمهای کمدی سیاسی جا داد چون بیشتر از شوخی با فضای سیاست انگشت اتهام را به سمت مردم و رفتارهای آنها در محیطهای عمومی میگیرد. با اینحال از جایی که شخصیت اصلی داستان به صورت کاملا اتفاقی وارد یک اعتراض همگانی میشود و عکسش به عنوان یک معترض در دسترس همه قرار میگیرد فیلم وارد فضای سیاسی میشود. بخصوص اینکه خود مهران مدیری در فیلم نقش فردی را ایفا میکند که پشت میزی نشسته و درحال بازجویی از مهرداد پرهام است.
♦ مهران احمدی| مصادره
مهران احمدی در نخستین تجربه کارگردانی خود در سال 1396سراغ یک کمدی سیاسی رفت و از پوشش کمدی برای بیان واقعیتهایی تلخ استفاده کرد. درواقع با یک کمدی سیاه مواجه هستیم. مردی که در پایان حکومت پهلوی در ساواک مامور خرید بوده و زمان انقلاب به جرم همدستی با ساواک دستگیر میشود و بعد از آزادی به تحریک دوستش فرار میکند و سالیان سال از ترس دستگیر شدن نمیتواند به ایران برگردد. او در کشورهای مختلف زندگی سختی را از سر میگذارند و هیچوقت نمیتواند به زمینهایی که در ایران به نامش است برسد. در سنین بالا تازه میفهمد دوستش همه چیز را برای او وارونه جلوه میداده تا برنگردد و سراغش زمینهایش را نگیرد. البته خود مهران ا حمدی در مصاحبهای گفته که فیلمش بیشتر از اینکه سیاسی باشد انسانی است.
♦ حامد محمدی| چهار انگشت و چپ راست
حامد محمدی یکبار با «چهار انگشت» و بار دیگر با «چپراست» با فضای سیاسی شوخی کرده است. ماجرای چهار انگشت از این قرار بود که فردی به نام احد که جایگاه مهمی در بدنه سیاست کشور دارد به همراه نادر راهی سفر مکه میشود اما آنها درواقعیت قصد رفتن به مکه را ندارند و میخواهند به تایلند بروند تا مشکل احد را حل کنند. قرار گرفتن این دو نفر در موقعیتی متضاد موقعیت کمدی اثر را تشکیل داده است. در «چپراست» حامد محمدی دو شخصیت چپگرا و راستگرا که در مخالفتی دائمی باهم هستند به واسطه قرار گرفتن در یک مکان واحد به چالش میکشد. آنها سبک زندگی متفاوتی دارند و مدام تلاش میکنند دیگری را از میدان به در کنند اما به خاطر فرزندانشان مجبورند زندگی در یک آپارتمان را تحمل کند. موقعیتهایی که هرکدام از آنها به واسطه جایگاهی که در سیاست دارند در آن قرار میگیرند جذابترین بخشهای فیلم را میسازند.