در سالهای اخیر شاهد مهاجرت کارگردانهای زیادی از تلویزیون به شبکه نمایش خانگی بودهایم؛ کارگردانهایی که سریالسازی را در تلویزیون شروع کرده بودند و سابقه زیادی هم در این زمینه داشتند اما بنا به دلایلی ترجیح دادند برای همیشه یا مدت زمان کوتاهی، سریالهایشان را در شبکه نمایش خانگی بسازند. گزارش هفت صبح را درباره دلیل اصلی مهاجرت سریالسازها از تلویزیون به شبکه نمایش خانگی خواهید خواند:
حسین سهیلی زاده در آخرین سریالی که برای تلویزیون ساخت، دست روی دو مسئله حساس گذاشت؛ یکی ازدواج پسر جوان با زنی چند سال بزرگتر و دیگری زندگی با یک فرد مبتلا به ایدز و بچه دار شدن از او. هر چند هنوز سه قسمت از سریال «مانکن» منتشر شده، اما در حال حاضر، گریمهای خانمها تنها مواردی هستند که این سریال را از یک اثر تلویزیونی متمایز میکنند.
درست است که استفاده از گریمها و لباسهای خاص باعث شد «شهرزاد» به اثر جذابتری تبدیل شود اما بدون این موارد هم میتوانست حق مطلب ادا شود. علت اصلی حسن فتحی برای مهاجرت به شبکه خانگی، سوژه حساس سریال بود. او روی اتفاقهای دوره تاریخی حساسی دست گذاشته بود و طبیعتا اگر قرار بود آن را در تلویزیون بسازد، باید در بخشهای مهمی از آن، تغییرات ایجاد میکرد.
«شاهگوش» به کارگردانی داود میرباقری قرار بود برخی مدیران دولتی را به چالش بکشد و یکی از شخصیتهای اصلی آن شباهت زیادی به خواننده لس آنجلسی معروف داشت و عملا امکان ساخت آن در تلویزیون فراهم نبود. «دندون طلا»ی میرباقری هم سریالی موزیکال بود و شخصیت اصلی آن باید در مراسم مختلف روی سن میرفت و آواز میخواند و قطعا با این اوصاف اجازه پخش در تلویزیون را نداشت.
فریدون جیرانی بعد از سریالهای «مرگ تدریجی یک رویا» و «تعبیر وارونه یک رویا»، سومین سریالش را در شبکه نمایش خانگی ساخت. «نهنگ آبی» هم سوژهای داشت که با خط قرمزهای تلویزیونی در تضاد بود و هم روابط میان شخصیتهای آن با تعریفهای تلویزیون همخوانی نداشت.
انتخاب شبکه نمایش خانگی برای ساخت سریال «عاشقانه» توسط منوچهر هادی دلیل خاصی داشت. داستان سریال از جایی میشد که قرار بود گروهی برای کلیپ ازدواج یک دختر جوان و مرد مسن به شمال بروند و ماجرا از همینجا در تلویزیون به مشکل بر میخورد. در این سریال هم روابطی وجود داشت که در تلویزیون تعریف شده نبود و هادی نمیتوانست به هیچ صورتی آنها را قابل پخش کند.