مهران آرین : اگر بنا به تعبیر دلخواه این روزها ، قائل به «بازگشتی ققنوس وار از تلِ خاکسترِویرانی» باشیم، شاید نمونهایترین جلوهاش را در حضور دوباره و مغتنم عادل فردوسیپور ببینیم؛ کسی که یکه و تنها و در طول سالیان، میراثی را از خود بهجای گذاشت که به رغم تصاحب مغولوار اخلافش، هنوز هم خیلی ها دل در گروَش دارند و با ویدئوها و کلیپ های قدیمی اش نوستالژی بازی می کنند.
از زمانی که در یک کات نابجا از وسط بازی به داخل استودیو رفتیم و برای اولین بار این موفرفری نمکین را کناراسکندرکوتی دیدیم که هرازچندگاهی نکتهای میگفت و درباره بازی و بازیکنان اطلاعات حاشیه ای می داد سالها میگذرد. از آن سال و زمانه ، البته ، مدتها گذشته و حالا نام عادل ، به خودی خود، یک برند است؛ یک نام تجاری که از پس دههها هویت و فردیت خود را دارد . اگر غربیها «اپرا وینفری» ، «جیمی فَلن» ،«جیمیکیمل» و «الن دی جنرس» را دارند که نامشان بر تارک برنامهشان میدرخشد و بینندگان و طرفدارانشان ،صرفا بااعتماد به آن هنرمند/مجری/host/show man-woman پای آن شو مینشینند ، اینجا هم کسی را داریم که قاطبه مردمِ یک سرزمین با نام کوچک می شناسندش و دوستش میدارند و اغلب جزو میلیون ها مخاطب بالقوه برنامههایش محسوب میشوند.
رازی نیست. در این مُلکِ که آدمها با نقابهای رنگ و وارنگشان در چنبره روزمرگیها و مسابقه بی پایان بقا گرفتارند، اگر خودت باشی و خودت ؛ با همه ضعفها و قوتها و بالا و پایینهای یک انسان معمولی فقط باید کمی باهوش، سختکوش، کاری و مقدار زیادی عاشق باشی ، تا محبوب القلوب شوی. وکیست که نداند عادلِ قصه ما عاشق فوتبال است و رسانه . پیوندِ ورزش محبوبی چون فوتبال با جلوههای فراگیرِ رسانه ( خواه تلویزیون خواه شبکه های اجتماعی) از او چنین شمایلی ساخته است و اگر نه ، این همه برنامه ورزشی و اینهمه مجری ورزشی که در قیاس، حضوری سایهوار دارند.
عادل با برنامهای جدید به میان علاقه مندانش بازگشته ؛ و چه بازگشت سترگی. یک تاکشوی حرفهای با اجرایی استاندارد و سروشکلی جذاب برای تماشاگر پلتفرمی. او اینجا فارغ از امر و نهیها و باید و نبایدهای دست و پاگیر تلویزیون ،میخواهد باز هم طرح نوینی بیافکند. قسمت اول که انتظارها را بالا برده است ؛ پس همچنان مشتاقانه منتظر میمانیم.