بعد از گذشت سه قسمت از سریال «پوست شیر»، با دو پدر روبهرو هستیم، یکی پلیس و دیگری فردی که تازه از زندان آزاد شده؛ دو شخصیت در دو موقعیت کاملا متفاوت که در خشم و اندوهی بزرگ اشتراک دارند: قتل دخترانشان.
به گزارش فیلمنیوز، با گذشت سه قسمت از پخش سریال «پوست شیر» به کارگردانی جمشید محمودی، حالا تمام شخصیتها معرفی شدهاند و خط سیر داستان کاملا روشن شده است.
در «پوست شیر» با دو پدر روبهرو هستیم، یکی پلیس و دیگری فردی که تازه از زندان آزاد شده؛ دو شخصیت در دو موقعیت کاملا متفاوت که در خشم و اندوهی بزرگ اشتراک دارند: قتل دخترانشان. درواقع این قتل دخترهاست که زندگی این دو نفر را بهم مرتبط کرده و باعث شده برای رسیدن به هدفی مشخص که شناسایی قاتل است همراه شوند.
آنچه در «پوست شیر» بیش از همه اهمیت دارد، تاکید روی رابطه عاطفی میان پدرها و دخترهاست. روابط عاطفی که به بهترین شکل از همان قسمت ابتدایی ساخته شده است.
داستان سریال با معرفی هادی حجازیفر در نقش «نعیم» شروع میشود؛ مردی میانسال و تنها که پانزده سال از زندگیاش را دز زندان سپری کرده و تمام این پانزده سال را با شوق رسیدن به دخترش گذرانده. با اینکه هیچوقت او را ندیده اما تمام مدت برایش تولد میگرفته و با عکس او حرف میزده. درواقع جز دخترش بهانهای برای زندگی نداشته. اوج خوشبختی این پدر چند روز بیشتر نیست و این بهانه زندگی، خیلی زودتر از چیزی که فکرش را بکند از او گرفته میشود.
حجازیفر در سه قسمت ابتدایی سریال در سه موقعیت مختلف دیده میشود. پدری تنها و سرخورده از بیتوجهی دختر، پدری خوشحال و سرزنده از رسیدن به دختر و پدری مبهوت از قتل دختر که چارهای جز خودکشی ندارد.
در قطب دیگر این ماجرا با شهاب حسینی در نقش «محب» روبهرو هستیم. پلیسی تنها و مغموم که به خاطر رسیدگی به پرونده یک قاتل زنجیرهای دخترش را از دست داده و هنوز نتوانسته است به زندگی معمولیاش بازگردد. محب از زندگی، خدا و شغلی که داشته، خشمی عمیق دارد و نمیتواند دنیا را بدون حضور دخترش تحمل کند. او با تصویر کلیشهای که همیشه از پلیس در ذهن داریم متفاوت است و حسینی به خوبی توانسته است این سرگشتگی و خشم و عصیان را در قالب شخصیت محب به نمایش بگذارد.
به نظرمیرسد با این آغاز، باید در ادامه بیشتر شاهد درخشش زوج هادی حجازیفر و شهاب حسینی باشیم.