بهنام شریفی: از «کمال الملک» و «دلشدگان» تا «لیلا» و «جدایی نادر از سیمین» و لمس افتخار، او شمایلی از یک وقار را برای ما ساخته است.
شکل بازی لیلا حاتمی، مثلا وقتی به نجوا چیزی را میگوید، مکثی میکند و به چشمانش اندوهی بزرگ میریزد، ما را مسحور حضورش روی پرده بزرگ میکند. بازیگری که آن ِ بازیگران بزرگ را دارد. بسیاری از مواقع او نیاز ندارد بازی کند، حضورش دوربین را به سمتش برمیگرداند. بازیگری که سه دهه پیشتازی میکند و همچنان ستاره- بازیگر بزرگ سینمای پس از انقلاب ماست.
حاتمی در دهه ۹۰ با «پله آخر» و «در دنیای تو ساعت چند است؟» و «بمب؛ یک عاشقانه» شمایل وقار و عاشقی را با ترکیبی از معصومیت و غرور و نمایشگری ظریف زنانه در هم آمیخت و بازیگراین نوع از سینما باقی ماند. در هر دو فیلم انگار میدانست در مقام یک دیگری است که باید نظاره شود و تماشایش در مقام معشوق را به شکلی ظریف اجرا کند.
او در «من» مانند «آب و آتش» جنبههای تازهای از این پرسونا را نشان داد. جسارت و سرکشی از قانون پیرامون به این تصویر اضافه شده بود.
لیلا حاتمی با «رگ خواب» بار دیگر چشمها را خیره کرد. مینا زنی تنهاست که در سفری دوزخگون از خامی به پختگی میرسد. خون باورهایش سنگفرش این مسیر است. حاتمی این ریزش و شکست تدریجی را از درونش میگذراند و اضمحلال روانی- فیزیکی این نقش پیچیده را بدون روتوش در اختیار تماشاگر قرار میدهد. فیلم بزرگ نعمتالله و این نقش سخت با نهان تماشاگر سر و کار داشتند.
حاتمی برای دومین بار در فیلمی از نعمتالله دومین سیمرغ بلورینش را دریافت کرد. نقشی ماندگار که در کنار «لیلا» قرار میگیرد: زنهایی که در چنبره شرایط بیرونی لحظه به لحظه افت میکنند و روند اضمحلالشان نمودی از جامعهی پیرامونی و زمانهشان میشود.
حاتمی در مصاحبه اخیرش با عباس یاری نشان داد چه ارجی برای کلمه و حرفهاش و هنر قائل است. طبق شنیدهها نقش او در «قاتل و وحشی» نعمتالله متفاوتترین نقش زندگی اوست. باید منتظر دیدن این فیلم و اجرای خیرهکننده بمانیم. لیلا حاتمی با انتخابهای درست، حضور حرفهای، استمرار، دوری از حاشیه و موفقیتهای پی در پیاش یک الگو برای بازیگران سینمای ایران است. بازیگری با شمایل یک انسان باوقار، محترم و باشکوه.
.