هنگامه قاضیانی در هفتمین شب نوروز 1401 مهمان برنامه «روبرو» بود. او در این گفتوگو از ورود به بازیگری، همکاری با عزتالله انتظامی، حواشی من مادر هستم و سعادت آباد، دلایل پذیرش بازی در سریال جزیره، برگزاری کنسرت موسیقی بانوان و … گفت. بخشهای مهمی از صحبتهایش را مرور میکنیم.
♦ اولینبار در سیسالگی نقش همسر آقای انتظامی را در «سایهروشن» بازی کردم. آقای انتظامی بعد از این فیلم به من گفتند نمیخواهی تئاتر را تجربه کنی؟ گفتم استاد من الان سی ساله شدهام حالا تازه بروم تئاتر را تجربه کنم؟ یک جملهای به من گفتند که اولش بهم برخورد. گفتند خیلی متاسفم برایت دخترم. چون اگر تئاتر کار نکنی نمیتوانی فضای صدایت را پیدا کنی و تئاتر است که همه چیز را بهت یاد میدهد. این باعث شد تئاتر را تجربه کنم.
♦ گزینههای بسیاری بودند برای نقش طاهره در «به همین سادگی». اگر آنها انتخاب نشدند به این دلیل نبود که من بازیگر پرقدرتی بودم. به خاطر اینکه فیلم «آتشنشان کوچولو» و «اقلیما» را دیده بودند. نگاهها و مادرانگی من در این فیلمها باعث شد برای این نقش انتخاب شوم.
♦ همان کسانی که مخالف بودند در فیلم «روزهای زندگی» بازی کنم الان خودشان در فیلمهای جنگی بازی میکنند و کسی هم مخالفتی ندارد. نقشم در این فیلم خیلی سخت بود. باید اعمال یک پزشک را یاد میگرفتم و در شرایط انفجار و خاک و … اجرا میکردم. خیلی اذیت شدم سر این کار. اما باید اذیت میشدم چون جنگ بود. وقتی بازیگر میخواهد نقشی را قالبگیری کند باید تا تهش برود.
♦ «من مادر هستم» تنها فیلمی بود که جلوی وزارت ارشاد دو گروه به خاطرش نماز خواندند. گروه موافقین و مخالفین. شب اکران چماق به دستها جلوی سینما ایستاده بودند و من و باران میترسیدیم برویم توی سالن. عجیب بود حمایت مردم بینظیر بود. صندلیها پر شده بود و مردم روی زمین هم نشسته بودند.
♦ در «همگناه» یکی از بهترین کارهایم را تجربه کردم. مدیریت و رفتار مصطفی کیایی واقعا بینظیر بود. کار کردن با پرویز پرستویی بسیار لذتبخش بود و البته باعث شد بدعادت شوم و انتظارم بالاتر برود.
♦ برای نقش «آذین» در «جزیره» خیلی زحمت کشیدم و خیلی اذیت شدم چون نقش برایم خیلی نفرتانگیز بود. زنی سیاس بود و طرز صحبت کردن و راه رفتنش خیلی برایم آزارنده بود. وقتی اختلاف بین نویسنده و تهیهکننده و … به وجود آمد واقعا نفهمیدم چی شد. وقتی حس کردم همه چیز دارد به فنا میرود به نقشم چسبیدم و برای آذین کم نگذاشتم.
♦ سر سریال «جزیره» کارم به اتاق عمل کشیده شد. بعد دوباره برگشتم به سریال و آذین را حفظ کردم. در این بین خود سیروس مقدم واقعا انسان محترمی بود. یکبار صدای بلند سیروس مقدم را نشنیدم. خیلی حواسشان به روانشناسی بازیگر بود.
♦ اگر قرار باشد شرایط به این صورت پیش برود و تهیهکنندهها و سرمایهگذارانی که وارد سینما میشوند و آداب رفتار با بازیگران را نمیدانند و نمیتوانند متعهد باشند در کارها حضور داشته باشند واقعا تصمیمات دیگری خواهم گرفت و بازیگری را کنار می گذارم، چون هنر یک یک مرز ندارد.