همچون ترانه علیدوستی که در یک روز به دنیا آمدند، نگار جواهریان هم بازی در سینما را با «من ترانه ۱۵ سال دارم» آغاز کرد. با اینکه نقش او در این فیلم کوتاه بود، اما خیلی زود به یکی از انتخاب های کارگردانان برای بازی در نقش دختران جوان تبدیل شد.
چهره ساده و معصومش باعث شد که محمد حسین لطیفی نقش یکی از دختران «خوابگاه دختران» را به او بسپارد تا با این فیلم بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد. پس از بازی در فیلم لطیفی و «پا برهنه در بهشت» بهرام توکلی به تلویزیون آمد و در «زیر تیغ» محمدرضا هنرمند ایفای نقش کرد و تصویر کلوز آپ او با قطره اشکی که از گوشه چشمش نمایان بود نشان می داد از پس نقش دختران رنج کشیده به خوبی بر می آید.
بچه بالا شهر بود اما نقش یک دختر شهرستانی که همسر یک طلبه جوان بود را آنقدر خوب بازی کرد که برای «طلا و مس» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کرد.
در «یه حبه قند» میرکریمی بازی اش خاطره ساز شد؛ اما با «اینجا بدون من» کاری کرد که دیگر برای هر کارگردانی به یکی از گزینه های اصلی برای بازی در نقش یک دختر ساده تبدیل شود. بازی اش در «حوض نقاشی» و نمایش مهر مادرانه اش هنوز اشک مخاطبان را جاری می کند که یک مادر معلول ذهنی چگونه برای حفظ خانواده و فرزندش خودش را به آب و آتش می زند.
اما او که نمی خواست بازی اش معطوف به نقش های یکسان شود، پیشنهاد هومن سیدی برای بازی در «اعترافات ذهن خطرناک من» را پذیرفت و یک نگار جواهریان دیگری را به مخاطب نشان داد؛ دختر حاضر جواب و به اصطلاح دهه هفتادی ها «پررو» که رگه هایی از خلافکاری هم در آن دیده می شد.
حتی ازدواج پر سر و صدایش هم نتوانست روی محبوبیت و بازی او تاثیر بگذارد و او با قدرت و توان بیشتر در «نگار» همسرش بازی کرد تا نشان دهد که دیگر نمی خواهد تنها یادآور آن دختر ساده و معصوم گذشته باشد؛ حتی اگر نقش اش اکشن باشد و وسط خیابان با چندین مرد زد و خورد کند.
بازیگری تنها دغدغه او نبود و شاید هم نباشد؛ این را باید از پذیرفتن پست مدیریتی اش در جشنواره جهانی فجر فهمید. دختر ساده دیروز دیگر امروز از پس هر نقشی بر می آید و باید منتظر ماند و دید که در جشنواره امسال با «طلا» چگونه مخاطبان را غافلگیر می کند.