مرجان فاطمی | «تیتی» به کارگردانی آیده پناهنده، یکی از فیلمهای مهم جشنواره سیونهم فجر بود و این روزها در اکران هم به فروش قابل توجهی دست پیدا کرده است. پناهنده در «تیتی» نسبت به دو فیلم قبلیاش «ناهید» و «اسرافیل» چند گامی رو به جلو برداشته است. «تیتی» داستانی متفاوت را با فضایی جدید و شخصیتهایی جذاب پیش میبرد و الناز شاکردوست، پارسا پیروزفر و هوتن شکیبا هم به بهترین شکل در آن ظاهر شدهاند.
کارگردانی : آیدا پناهنده در دو فیلم قبلیاش «ناهید» و «اسرافیل»، از چند منظر مختلف روی مشکلات و آسیبهای زنان در جامعه دست گذاشته بود. در فیلم «تیتی» باز هم روی همین مسائل متمرکز شده اما اینبار برای انتقال دقیقتر آنچه در ذهن داشته، بستری متفاوت در نظر گرفته است. پناهنده از فضای شهری خارج شده و داستانش را در شهر کوچک ساحلی روایت میکند. فیلم جذابیتهای بصری زیادی دارد و قابهایی که پیش رویمان میگذارد کاملا هنرمندانه و دقیق انتخاب شدهاند. پناهنده از همان نقطه شروع با تاکید روی بادکنک قرمز و سهچرخه صورتی و نگاه کردن «تیتی» به آسمان از شکاف میان انگشتهایش، تکلیف مخاطبانش را با حالوهوای فیلم مشخص میکند.
فیلمنامه : فیلمنامه «تیتی» به قلم مشترک آیدا پناهنده و ارسلان امیری نوشته شده. آنچه در این فیلم بیشتر از همه اهمیت دارد، نگاهی متفاوت به مقولههای مهم و حیاتی زندگی و تبدیل کردن آنها به مسائلی ساده و قابل لمس است. در فیلم با مسائلی بنیادین مثل نابودی زمین، نجات بشریت و عشق روبهرو میشویم اما اینبار خبری از تعریفهای همیشگی نیست. نویسندهها سعی کردهاند به این مفاهیم گسترده و عمیق از زاویه دید دختری ساده و خیالپرداز و در مسیر اتفاقهای معمولی و دم دستی زندگی نگاه کنند. علاوه بر این، شخصیتها به درستی معرفی میشوند، دیالوگها قابل درکند و ریتم داستان از ابتدا تا انتها حفظ میشود.
شخصیتپردازی : با سه شخصیت جذاب روبهرو هستیم که در کنار هم معنای فیلم را تکمیل میکنند. محور اصلی فیلم، شخصیتی ساده، مهربان و خیالپرداز به اسم تیتی است؛ دختری که در دارودسته کولیها رشد کرده و تمام فکرش کمک به بشریت و نجات بیماران و ماندن بر سر عشقی است که از دید ناظر بیرونی اصلا وجود خارجی ندارد. در نقطه مقابل تیتی، با دو شخصیت مرد روبهرو هستیم؛ یکی فیزیکدان و دیگری دائمالخمر. یکی نگاهش به زمین و آسمان، برگرفته از فرمولها و نظریههاست و در مواجهه با تیتی، به تعریف جدیدی از زندگی میرسد و دیگری جز بهرهجویی از دیگران و خوشگذرانی، فکر دیگری در سر ندارد. شخصیت تیتی با اینکه از بیرون شیرینعقل به نظر میرسد اما در قیاس با دو شخصیت دیگر فیلم، عاقلترین است. میداند چه میخواهد و بهایش را هم پرداخت میکند.
بازیها : بخش مهمی از جذابیت و باورپذیری فیلم به انتخابهای درجه یک بازیگران و بازی موفق آنها برمیگردد. الناز شاکردوست حالا چند سالی است به گزینه مناسبی برای ایفای نقشهایی سخت و پرچالش تبدیل شده است. شاکردوست جزو بازیگرانی است که بهخوبی میتواند احساساتش را از طریق چهرهاش منتقل کند و شخصیت تیتی هم دقیقا به چنین بازیگری نیاز دارد. او روی گویشش مسلط است و به بهترین شکل در قالب یک دختر ساده شمالی پذیرفته میشود. هوتن شکیبا هم یکی از متفاوتترین نقشهایش را به نمایش گذاشته است. جنس بازیاش در کنار گریم صورت و موها و لباس و زنجیر و انگشتر و … به کمکش آمده که در نقش یک مرد لاابالی دائمالخمر به بهترین شکل ظاهر شود. پارسا پیروزفر هم با آرامش چهره و بیانی موقر، در نقطه مقابل هوتن شکیبا قرار گرفته است.
فضاسازی : پناهنده برای بالا بردن جذابیت فیلمش به خوبی از پتانسیلهای محیط استفاده کرده است. رنگها و نورها همگی با حساسیت بالایی انتخاب شدهاند و کنار هم ترکیب گرم و دلچسبی را تشکیل دادهاند. هر آنچه در فیلم به شخصیت تیتی مربوط میشود، رنگ و نقش و ظرافت ویژهای دارد و او را از تمام اطرافیانش مجزا میکند. از انتخاب لباسها و نقاشیها و چیدمان خانهاش گرفته تا تخممرغهای رنگی و آرایش صورتش موقع آمدن امیرساسان. حتی نشستن او پشت موتوری اتاقکدار و قدم زدنش کنار ساحل هم در جهت معرفی حال و هوای این شخصیت است.