تحلیلی که قرار است درباره بازی پوریا شکیبایی بخوانید، یک مقدمه کوتاه لازم دارد که همین ابتدا به آن اشاره میکنیم. او بازیگر خوبی است. اگر تلاش کند از شمایل پدر فاصله بگیرد. در نخستین تجربه سریالی خود اما بیش از اندازه به زندهیاد خسرو شکیبایی نزدیک شده و از این بابت لطمه خورده. وانگهی، مجموع شرایط دست به دست هم داده تا بر خاطره شیرین مخاطبان از خسرو شکیبایی هم خدشه وارد شود. پوریا، بدمن سریال «برف بیصدا میبارد»، است و یکی از نقشهای اصلی را برعهده دارد. این سریال را پوریا آذربایجانی کارگرانی کرده که فصل اول آن در صد قسمت آماده شده. این یعنی شکیبایی تا مدتها این سریال را روی آنتن دارد.
تقلید صدا| نخستین نشانهای که بازی پوریا شکیبایی را قرار است شبیه پدر کند، صدای اوست. علاوه بر تنالیته، آکسانگذاری بر کلمات، صحبت از ته گلو و شیوه ادای حرف شین ذهن را به سمت خسرو شکیبایی میبرد. میگویید مسالهای به نام ژن عامل این اتفاق است. نمیتوان منکر شد اما مگر کار بازیگر جز این است که شخصیتها را از فیلتر رد کند؟ آنچه در قاب تلویزیون میبینیم این است که پوریا نه تنها برای دور شدن از شمایل پدر تلاش نکرده که خواسته به او نزدیک شود. ایراد کجا است؟ پاسخ در ادامه گزارش نهفته است؛ عجالتا میتوان گفت مگر سینمای ایران چند خسرو شکیبایی نیاز دارد؟ او کارش را در حد اعلا انجام داد و بی نیاز از بدل است.
تقلید رفتار | علاوه بر شیوه حرف زدن، حرکات پوریا هم شبیه به پدر است. این مشابهت در حرکت دست، چشم و سر بیشتر خود را نشان میدهد. طبعا ژن کار خودش را میکند و بخشی از اکتهای فرزند، شمایل پدر را یادآور میشود. منتها داریم از یک بازیگر صحبت میکنیم که میتوانست مدلی دیگر از رفتار برای شخصیتی که بازی میکند، بیابد. صرفا برای تقریب ذهن از سام قریبیان مثال می زنیم. صدا و رفتار او یادآور فرامرز قریبیان نیست. با این حال حتی در انتخاب نقشها تلاش کرده سراغ مواردی برود که غالبا عکس نقشهای پدر است. یعنی شخصیتهایی را بازی می کند که برونگرا هستند و نشانی از سردی شخصیتهای کارنامه پدر ندارند.
مصائب فرزند هنرمند بودن | خسرو شکیبایی نامی بلند در سینمای ایران است و اغراق نیست اگر او را بهترین بازیگر سال های پس از انقلاب بدانیم. در چنین شرایطی کار پوریا سخت است؛ حتی اگر به مدلی متفاوت از بازی برسد، باز هم گریزی از قیاس نیست. این اتفاق برای فرزندان دیگر هنرمندان هم رخ داده. مثلا در یک دوره همایون شجریان متهم به تقلید از پدر بود. او اما تعمدا سراغ شیوههای دیگر خوانندگی رفت تا هر چه بیشتر بتواند از سبک استاد شجریان فاصله بگیرد. همین است که حالا هویت مستقل خود را بدست آورده چون میداند هیچکس نمی تواند محمدرضا شجریان شود. این نکته ظریف و مهمی است که پوریا شکیبایی به آن بی وجه بوده.
فرامتن یک نقش | پوریا شکیبایی در سریال «برف بیصدا میبارد» نقش جوانی به نام حبیب را بازی میکند. او بدمن داستان است و برای رسیدن به مقاصد خود دست به هر کاری میزند و حتی موجب مرگ حاج عطا (فرهاد آئیش) شده. شکیبایی سالها در ایران نبود و حالا در مهمترین نقش کارنامه خود، یک شخصیت منفی در سریالی طویلالقسمت را پذیرفته. برخلاف خیلی از بدمنهای محبوب، او نتوانسته (یا کارگردان نخواسته) علاقه مخاطبان را برانگیزد. نتیجه این که نفرت از شخصیت، روی محبوبیت او سایه میاندازد. پوریا حالا که اصرار دارد شبیه پدر باشد، دست کم میتوانست نقشی بپذیرد که محبوب باشد. عدم توجه به حاشیههای نقش، ضربهای دیگر به خود او چه بسا پدر باشد.