مرجان فاطمی | سریال «یاغی» با برداشتی از رمان «سالتو» نوشته مهدی افروزمنش ساخته شده اما بیشتر، برداشت آزاد مطرح است تا اقتباس عین به عین از روی رمان. در «سالتو» هم با پسری از مناطق فقیرنشین روبهرو هستیم که با کمک مرد ثروتمندی ترغیب میشود کشتی را ادامه دهد اما در پس این ماجرا اتفاقهای ریز و درشت زیادی نهفته است که جنس خیلیهایشان با سریال متفاوت است. مروری داریم بر برخی تفاوتهای «یاغی» با «سالتو».
اسامی افراد و مکانها
در سریال «یاغی» به طور کامل با اسامی متفاوتی نسبت به «سالتو» روبهرو هستیم. شخصیت اصلی سریال، جاوید نام دارد که او را در رمان، سیاوش میشناسیم. بهمن «یاغی» در رمان، نادر نام دارد و همسرش طلا را در داستان به نام رویا میشناسیم. اسی قلک سریال هم در رمان داوود معرفی میشود. در سریال با محلهای به نام لیانشامپو روبهرو هستیم و در رمان، محلهای که سیاوش از آنجا آمده به جزیره معروف است.
مواجهه جاوید و بهمن
یاغی | در سریال «یاغی» بهمن را اولین بار جایی میبینیم که با ماشین مدل بالایش به محله جاوید میآید تا شاهد کشتیاش باشد؛ مسابقهای که اسی قلک شرط کرده جاوید آن را ببازد تا نفر مقابلش توسط بهمن برای اردوی تیم ملی انتخاب شود.
سالتو | در «سالتو» داستان با مواجهه سیاوش و نادر شروع میشود. سیاوش برای وزنکشی کشتی رفته و خیلی اتفاقی نادر را میبیند. همانجا نادر پی به تواناییهای او میبرد و به او کفش و دوبنده میدهد و همراه خودش میبرد.
انگیزه کشتی
یاغی | داستان یاغی با ماجرای تلاش او برای گرفتن شناسنامه شروع میشود و بعد ناکامیاش در عشق ابرا. اصلا همین ناکامی باعث میشود تصمیم بگیرد کشتیگیر شود تا با تیمملی به مسابقات جهانی راه پیدا کند و او را ببیند.
سالتو | در «سالتو» بحث نداشتن شناسنامه و ناکامی در عشق یک دختر مطرح نیست. سیاوش از همان ابتدا دلش میخواهد کشتی بگیرد و قهرمان شود.
خانواده جاوید
یاغی | جاوید بیکسوکار است. پدرش را ندیده و مادرش هم فوت کرده. از دار دنیا یک خواهر دارد و یک عمه که او هم دلش نمیخواهد جاوید را ببیند چون معتقد است از خون این خانواده نیست.
سالتو | سیاوش با مادرش زندگی میکند و خواهری هم ندارد. پدرش زنده است و زمانی فنون کشتی را او به سیاوش یاد داده اما حالا به قول خودش عملی شده و فقط بعضی وقتها پیدایش میشود. مادرش هم از یک جایی به بعد مریض میشود و سپس از دنیا میرود و سیاوش کاملا تنها میشود.
محل زندگی
یاغی | جاوید در یک مجتمع با کلی جمعیت وسط محلهای فقیرنشین در حومه شهر به نام لیانشامپو زندگی میکند. بعدها بهمن خانهای در اختیار او و خواهرش میگذارد.
سالتو | نام محل زندگی سیاوش محلهای به نام جزیره است. مثلثی پر از خانههایی با سنگ، کلوخ، آجر، ایرانیت و روغننباتی قو. سیاوش و مادرش در مرکز این جزیره زندگی میکنند خانهای دارند با پایههای فلزی، دیوارهای یونولیتی و سقفی ایرانیتی و با این حال جزو خانوادههای خوشبخت آنجا به حساب میآیند. بعدها نادر خانهای در بلوار کشاورز در اختیار او و مادرش میگذارد.
خواهر جاوید
یاغی | در سریال «یاغی» عاطفه، خواهر جاوید نقش مهمی در زندگی او دارد و بعدتر همانطور که میبینیم با باز شدن پایش به زندگی خانواده بهمن، وضعیت زندگیاش بهم میریزد.
سالتو| سیاوش اصلا خواهری ندارد که درگیر زندگیاش شود. فقط با دختری به نام مریم دوست است که او هم در همان محله لیانشامپو زندگی میکند و وضعیت زندگیاش به مراتب بدتر از سیاوش است.
اسیدپاشی
یاغی | چند قسمت اخیر «یاغی» داستان روی ماجرای اسیدپاشی روی صورت طلا و سپس گروگانگیری عاطفه و باز شدن پای همسر قبلی بهمن تمرکز دارد؛ ماجرایی که به بزرگترین دغدغه جاوید تبدیل میشود و کشتی گرفتنش را به حاشیه میبرد.
سالتو | از ماجرای اسیدپاشی خبری نیست و ماجرای زندگی نادر و همسرش رویا به سمت و سوی دیگری میرود. سیاوش به طریق دیگری با این ماجرا درگیر میشود و نهایتا روی کشتی گرفتنش سایه میاندازد.
جنس همکاری
در رمان «سالتو» جنس همکاری سیاوش با نادر و رویا و کارهایی که برای آنها انجام میدهد کاملا با سریال متفاوت است. همچنین جنس روابط میان نادر و رویا و برادر نادر. درباره این تفاوتها فعلا صحبتی به میان نمیآوریم چون ممکن است با گذشت زمان، سریال کمکم در بعضی جهات به ماجراهای داستان نزدیک شود.