در سریالهای تاریخی که به نحوی مرتبط با دوران ناصرالدینشاه هستند، بازیگران زن مختلفی در نقش مهدعلیا ظاهر شدهاند. یکی از اثرگذارترین مهدعلیاها بدون شک با بازی فخری خوروش در سریال «امیرکبیر» رقم خورد. خوروش پیش از بازی در این سریال جایگاه مهمی در سینما و تلویزین داشت اما سال 1363 در این سریال بازی کرد و به واسطه این نقش بخشی دیگر از تواناییهای خود را به رخ کشید. به بهانه بازپخش «امیرکبیر» از شبکه چهار، گفتههای مهم خوروش را در یکی از مصاحبههایش مرور میکنیم.
به گزارش فیلمنیوز، فخری خوروش، از دهه سی به عنوان بازیگر سینما و تلویزیون و تئاتر معرفی شد و سالها در آثار مهم زیادی بازی کرد. از او یادگارهای بسیار مهمی برجا مانده که یکی از آنها نقش مهدعلیا در سریال «امیرکبیر» به کارگردانی سعید نیکپور است. او درباره این سریال و اهمیت تئاتر و بهترین کارگردانهایی که با آنها همکاری داشته نکات مهمی گفته است. این گفت وگو که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید آخرین گفت وگویی است که خروش در ایران انجام داد که در سال 1383 در روزنامه«شرق» به چاپ رسید.
♦ من در تهران معلم بودم. در همان سال ها قرار شد تا جامعه لیسانسه ها تئاتری را اجرا کنند. آنان من را برای بازی در این تئاتر انتخاب کردند. من هم موضوع را با همسرم در میان گذاشتم و او هم به من اجازه داد که این کار را انجام دهم.گفتگو با فخری خوروش یعنی با یک کار کاملا فرهنگی، بازیگری برای تان جدی شد؟ – نه، اتفاقا من خیلی علاقه مند بودم که در رشته طب تحصیل کنم. زمانی هم که این کار را انجام دادم اصلا فکر نمی کردم یک روز حرفه ای این کار شوم. من حتی زمانی که دومین کارم، یعنی «دست های آلوده» را بازی کردم، «ژان پل سارتر» نویسنده این نمایشنامه را هم نمی شناختم.
♦ قرار بود در سریال «هزار دستان» بازی کنم ولی سرنوشت کار چندان مشخص نبود و من هم می دانستم تولید کار خیلی طول می کشد. من هم به مرحوم حاتمی گفتم «اگر کار در یک ساعت مشخص تمام می شود می آیم، در غیر این صورت نمی توانم.» به همین دلیل در این کار نبودم.
♦ اوایل انقلاب اسامی هنرپیشگان را در روزنامه ها اعلام می کردند تا برای محاکمه به دادگاه مراجعه کنند.من هر روز آماده بودم که اسم مرا هم در روزنامه ها اعلام کنند ولی خبری نشد تا این که اعلام شد من مورد تایید هستم و برای ادامه کار مشکلی ندارم.
♦ بعد از انقلاب پیشنهاد سریال تراژدی «امیرکبیر» را به من دادند اول گفتم بازی نمیکنم، گفتند سناریو را بخوان، خواندم، قبل از آن دو سه رل شاهزاده را در تئاتر بازی کرده بودم و مطالعات زیادی در مورد قاجار شاهزاده ها داشتم، دیدم متن داستان فوقالعاده اصالت دارد و همین مرا وادار کرد که قبول کنم.
♦ وقتی میخواستم «مهدعلیا» را بازی کنم به آقای کارگردان گفتم، شما اگر خیال میکنید من حالت غضب میگیرم ابدا، من مهدعلیا را محکوم نمیکنم و او را یک زن بدجنس نمی بینم، چرا؟ چون من او را یک مادر میبینم، اگر میخواهید بازی میکنم و نمیخواهید میل خودت! گفتم چون آدمی مثل امیرکبیر آمده و میخواهد کشور را اصلاح کند و همه به جای اینکه بگویند ناصرالدینشاه میگویند امیرکبیر و مهدعلیا به عنوان مادرچه کار باید میکرد. این شد که قبول کردند.
♦ بازی در نمایشهای «بادسام» و «شهر طلایی» را هیچ وقت فراموش میکنم. شاید برایتان جالب باشد که در نمایش «شهر طلایی» نقش مقابل من محمود دولتآبادی بود. در آن زمان حمید سمندریان کارش درجه یک بود، اسکویی ها مخصوصا مهین اسکویی که من با آنها کار نکردم اما نمایش اتللو انها را دیدم واقعا عالی بودند. رکنالدین خسروی کارگردانی بود که با وسوای بسیار زیادی کار میکرد و همه کارهایش هم خوب بود، عباس جوانمرد هم که یکه تاز بود و کارش بی نظیر.
♦ در بین کارگردانهای سریال کارهای سعید سلطانی و حسن فتحی را خیلی دوست دارم. در سینما هم با خیلی کارگردانها کار کردم،اما به نظر من ناصر تقوایی با همه آنها فرق دارد. تقوایی مستقلترین کارگردانی است که من دیدم در کارش تحت تاثیر هیچ بازیگر مردی یا فشاری از بیرون قرار نمیگیرد. واقعا اگر این فرصت فراهم بشود که حتی یک رُل خیلی کوچک و یک خطی در فیلمی بازی کنم واقعا با کمال میل دوست دارم در فیلم ناصر تقوایی باشد.
خوروش آخرین بار سال 1384 در فیلم «یک بوس کوچولو» به کارگردانی بهمن فرمانآرا بازی کرد. او از سال ۱۳۸۵ تا کنون در آمریکا اقامت دارد.