بخش مهمی از جذابیت فیلم «جنگ جهانی سوم» به شخصیت شکیب و تغییر و تحولاتش در طول فیلم برمیگردد؛ شخصیتی ساده و بیآزار که اجازه نمیدهند زندگی را مطابق میل خودش پیش ببرد. او بعد از تحمل تمام مصائب و تحقیرها، نهایتا عصیان میکند و یکجورهایی در شخصیت هیتلر استحاله میشود. استحاله یک شخصیت معمولی و ساده به هیولایی که ابایی از کشتن و نابودی دیگران ندارد، بارها به شیوههای مختلف، سوژه جذاب فیلمهای مختلف بوده است و به ساخت شخصیتهایی ماندگار منجر شده. به بهانه اکران فیلم «جنگ جهانی سوم» مروری داریم بر این شخصیتهای جذاب و عصیانگر.
به گزارش فیلمنیوز، شخصیتهایی که تحت تاثیر مواد مخدر یا در واکنشی عصبی و آنی دست به قتل یا نابودی دیگران زندهاند را از این مجموعه خارج کردهایم و صرفا روی شخصیتهایی دست گذاشتهایم که رفتهرفته روند استحاله را پیموده و تبدیل به هیولا شدهاند.
مسافران مهتاب| مهدی فخیمزاده| 1366
بازیگر نقش عصیانگر: مهدی فخیمزاده | در نقش : نمکی
داستان فیلم درباره کدخدای دهی است که به خاطر مشکلات اقتصادی مجبور میشود زمینش را رها کند برای کار نزد برادرش به تهران بیاید. او برادر بزرگتری به اسم نمکی دارد که شیرینمغز است و نمیتواند دوری کدخدا را تحمل کند. نمکی پشت سر کدخدا راه میافتد و خودش را به تهران میرساند. برادر شهرنشین حاضر به نگهداری از نمکی نمیشود و او را جایی رها میکند. نمکی سعی میکند با همه خوب رفتار کند اما دیگران مدام اذیتش میکنند. تا اینکه کدخدا به او میگوید که باید از خودش دفاع کند و اگر کسی اذیتش کرد مقابلش بایستد. مجموعه این شرایط باعث میشود نمکی رفتهرفته از قالب یک پسر شیرینمغز روستایی به یک هیولا تبدیل شود. او به همه حمله میکند و پسربچه کودکی را میدزدد. حتی وقتی کدخدا از او میخواهد بچه را پس بدهد، با سنگ به سرش میکوبد.
رنگ شب| محمدعلی سجادی| 1379
بازیگر نقش عصیانگر: فریبرز عربنیا | در نقش : رسول
رسول با بازی فریبرز عربنیا برای اثبات بیگناهیاش در یک ماجرا آزمایش ژنتیک میدهد و متوجه میشود عقیم است. آنهم درحالیکه دختری پنجشش ساله دارد. از آنجایی که میدانسته همسرش قبل از ازدواج با فرد دیگری رابطه داشته به او مظنون میشود. نمیتواند ثابت کند اما به لحاظ روحی بهم میریزد. آنقدر همسرش را آزار میدهد که خودش را از پشتبام پرت میکند. بعد از مرگ همسرش، به هیولا تبدیل میشود و زنهای خیابانی را میکشد. او ابتدای فیلم مردی ساده و مهربان است که خودش میگوید تا به حال نگاه ناپاک به هیچ زنی نداشته است اما بعد از روشن شدن ماجرای عقیم بودنش به فردی بیوجدان تبدیل میشود و از کشتن ابایی ندارد.
پرویز| مجید برزگر| 1390
بازیگر نقش عصیانگر: لوون هفتوان | در نقش : پرویز
پرویز مردی تنهاست که به خاطر وزن بالایی که دارد در زندگی روزمرهاش با سختی روبهرو است. سعی میکند به همه کمک کند و آزاری برای کسی نداشته باش اما دیگران مدام در کارش دخالت میکنند و ابایی از تحقیر کردنش ندارند. بعد از اینکه پدرش تصمیم به ازدواج مجدد میگیرد از پرویز میخواهد خانهاش را ترک کند و از آن به بعد نگاه اهالی شهرکی که در آن زندگی میکند به او عوض میشود. همه از او میخواهند شهرک را ترک کند و با مثل یک بیگانه رفتار میکنند. وقتی با این رفتارها و نگاههای تحقیرآمیز اطرافیانش میشود، عصیان میکند. ابتدا سگها و گربهها را میکشد و بعد تصمیم به قتل صاحبکار و پدرش میگیرد. در پایان فیلم روی صندلی پدرش مینشیند و قدرتش را به رخ او میکشد.
شعلهور | حمید نعمتالله | 1395
بازیگر نقش عصیانگر: امین حیایی | در نقش : فرید
امین حیایی در فیلم «شعلهور» نقش مردی میانسال به اسم فرید را بازی میکند؛ مردی که سالها با اعتیاد دستوپنجره نرم میکرده و همین مسئله باعث شده است از علایقش دور بماند و حالا در این سن بعد از ترک اعتیاد احساس کند به جایی نرسیده است و حتی نمیتواند قهرمان پسرش باشد. او تلاش میکند خودش را به پسرش ثابت کند اما پسر دوست پدر را که یک غواص است به عنوان قهرمان و الگوی خودش میپذیرد. فرید وقتی متوجه میشود نمیتواند چیزی را تغییر دهد، دست به عصیان میزند. از یک طرف سعی میکند به وحشتناکترین شکل، قهرمان را نابود کند و از طرف دیگر دوباره به سمت مواد میرود تا خودش را از بین ببرد اما بیشترین آسیب متوجه پسرش میشود.
شنای پروانه| محمد کارت| 1398
بازیگر نقش عصیانگر: جواد عزتی | در نقش : حجت
جواد عزتی در فیلم «شنای پروانه» نقش برادر یک زورگیر خلافکار را ایفا میکندکه به خاطر قتل همسرش در زندان است. او ابتدای فیلم به خاطر پخش شدن عکس استخر همسرش در فضای مجازی او را به قتل میرساند و حجت به خونخواهی عروسشان و برای گرفتن رضایت برای برادرش قیصروار وارد میدان میشود تا راز انتشار عکس را بفهمد. او شباهتی به برادرش ندارد و اتفاقا مردی آرام و سربهراه است. برای فهمیدن ماجرا دست به هرکاری میزند و خالصانه از برادرش دفاع میکند اما وقتی میفهمد برادرش در گذشته چه بلاهایی به سرش آورده و چندبار زندگیاش را به خطر انداخته، یکمرتبه تغییر رویه میدهد و عصیان میکند. او نه تنها تلاشی برای نجات برادرش نمیکند که با جاساز کردن مواد در خانهاش کاری میکند که حتما اعدام شود. نهایتا به جایی میرسد که در کمال آرامش منتظر اعدام برادرش میماند.
جنگ جهانی سوم| هومن سیدی| 1401
بازیگر نقش عصیانگر: محسن تنابنده | در نقش : شکیب
محسن تنابنده در نقش شکیب، کارگر روزمزدی است که نه دلش میخواهد بازیگر شود و نه سودای شهرت دارد. همین که پولی دربیاورد و جایی برای خواب داشته باشد برایش کافی است. شکیب بیاینکه خودش بخواهد سر از پشت صحنه فیلمی درباره جنایات هیتلر در جنگ جهانی دوم درمیآورد و وقتی به او پیشنهاد میشود در نقش هیتلر بازی کند نمیپذیرد. او مجبور میشود تن به خواستههای آنها بدهد و حتی اختیار تراشیدن سبیل و موهایش هم با خودش نیست. نه خواستهاش برای کسی مهم است و نه علاقهاش به دختری که از قضا او هم در این دنیا هیچکس را ندارد. مرگ دختر شروع عصیانگری اوست. ابتدا تلاش میکند رگ دستش را بزند و خودش را نابود کند اما حتی اجازه این کار را هم به او نمیدهند چون مرگ شکیب مساوی است با نابودی فیلم. شکیب بعد از اینکه مدام دروغ میشنود و تحقیر میشود، عصیان میکند و تبدیل به هیولایی میشود که دیگر جان هیچکس برایش اهمیتی ندارد.
من بخاطر این پست رفتم دوباره شنای پروانه رو دیدم مواد رو تو خونه برادرش جاساز نمیکنه ها تو خونه مصیب میذاره
فهمیدیم کع چقدر فیلمنامه جنگ جهانی سوم تکراریه
نبینیمش بهتره
🙃🙃🙃🙃🙃🎂