سوسن سیرجانی | دوشنبه 25 اردیبشهت ماه به نام شاعر بلند آواز ایران حکیم ابوالقاسم فردوسی نامگذاری شده است، همین مناسبت بهانهای شد تا مروری داشته باشیم بر فعالیت شاعران معاصر در سینمای ایران، آنهایی که به عنوان کارگردان یا بازیگر گریزی به هنر هفتم زدند و اثری از خود به یادگار گذاشتند.
به گزارش فیلمنیوز، در بین شاعران معاصر ایران، چهرههای نامداری دیده میشوند که در طول دوران فعالت خود به عنوان بازیگر یا کارگردان جذب هنر سینما شدند، فعالیت بخی به یکی دو کار محدود شد و برخی دیگر حضوز مستمرتری در این عرصه داشتند. در ادامه مروری داریم بر فعالیت تعدادی از نامداران شعر معاصر ایران در پهنه سینمای ایران.
منوچهر آتشی | بازیگری
ورود به سینما: او یکی از شاعران متفاوت معاصر ایران بود که بر بسیاری از شاعران بعد از خود اثر گذاشت. حضور آتشی هم مانند سپانلو در فیلم «آرامش در حضور دیگران» بر حسب یک اتفاق و انتخاب تقوایی صورت گرفت.
در چه حوزهای فعالیت کرد: منوچهر آتشی در تمام سالهای فعالیت هنری تنها در «آرامش در حضور دیگران» بازیگری را تجربه کرد. او و سپانلو در این فیلم نقش خودشان را بازی میکنند و یکی از درخشانترین سکانسهای فیلم روبرویی این دو شاعر باهم در یک کافه است. آتشی پس از این فیلم دیگر هیچوقت سراغ سینما نرفت و تنها در دو مستندی که از زندگی خودش ساخته شده بود جلوی دوربین قرار گرفت.
با چه کسانی همکاری کرد: ناصر تقوایی، محمدعلی سپانلو، ثریا قاسمی، سعید اسداللهی و همه بازیگران تنها اثر آتشی در سینما.
دستاورد او از سینما: در مسیر جریان روشنفکری اوایل دهه 50 شمسی، شاید حضور او در فیلمی از ناصر تقوایی به بیشتر دیده شدنش در محافل ادبی کمک کرده باشد. اما جایگاه او ثبیت شده بود و «آرامش در حضور دیگران» تنها یک تجربه در کارنامه او محسوب میشود.
احمدرضا احمدی | دستیارکارگردان ، بازیگر و فیلمنامه نویس
ورود به سینما: احمدرضا احمدی در زمینه ادبیات و شعر فارسی، یکی از چهرههای اثرگذار و جریانساز است که فعالیت حرفهای خود را از دهه 40 شروع کرد. او تا دهه هفتاد در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در بخش موسیقی و انتشارات فعالیت مستمر داشت. احمدی از روزهای شروع فعالیتش با چهرههایی مثل بیضایی و مهرجویی آشنا شد. آشنایی با هنرمدان سینمایی او را به این حوزه علاقمند کرد و در سال 1349 به عنوان دستیار کارگردان در فیلم «پنجره» ساخته جلال مقدم حضور پیدا کرد.
در چه حوزهای فعالیت کرد: 2 سال پس از حضور در پشت صحنه فیلم «پنجره»، داریوش مهرجویی از احمدرضا احمدی دعوت کرد تا در فیلم «پستچی» بازی کند. او نقش یک مهندس جوان را که به تازگی از خارج به ایران بازگشته بود بر عهده گرفت و این تنها حضور او در جلوی دوربین بود. پس از آن در سال 1354 در نویسندگی پویانمایی «ملک خورشید» با علیاکبر صادقی همکاری کرد. احمدرضا احمدی صدای بسیار خوبی داشت و اشعار بسیاری از شاعران کلاسیک و نو را در سالهای پیش و پس از انقلاب، بر روی نوار و صفحات موسیقی ضبط کرده بود. به همین دلیل یکبار در دهه 60 و بار دیگر در اواسط دهه هفتاد دعوت شد تا گفتار متن دو فیلم را بگوید. سال 1367 در فیلم «نار و نی» ساخته سعید ابراهیمیفر و سال 1376 در فیلم «بانوی اردیبهشت» ساخته رخشان بنیاعتماد. در دهه هشتاد دو فیلم مستند هم توسط ناصر صفاریان درباره او ساخته شد.
با چه کسانی همکاری کرد: احمدی در پروژههای صوتی و در زمان حضورش در کانون پرورش فکری با بسیاری از روشنفکران و سینماگران زمان خود آشنا شد. اما در چند پروژه سینمایی که حضور داشت با افرادی مثل بهروز وثوقی، فائقه آتشین، ژاله علو، جهانگیر فروهر در فیلم «پنجره» و همچنین علینصیریان، عزتالله انتظامی، امرالله صابری در فیلم «پستچی» همکاری داشت.
دستاورد او از سینما: احمدرضا احمدی در حوزه ادبیات جوایز بسیار زیاد داخلی و بینالمللی به دست آورده، اما در حوزه سینما دستاوردی نداشته است.
محمدعلی سپانلو | بازیگر
ورود به سینما: از جوانی در گروهی موسوم به طرفه در کنار چهرههای سرشناس دهه 40 شمسی کار ادبی را شروع کرد. او به شاعر تهران مشهور است و آثار برجسته پرشماری در نقد، زبانشناسی و تحلیل ادبی از خود به یادگار گذاشته. اما ورود سپانلو به سینما طی یک اتفاق ساده پیش آمد. سال 1351 در یک میهمانی با ناصر تقوایی روبرو میشود و به دعوت او برای حضور در فیلم «آرامش در حضور دیگران» پاسخ مثبت میدهد.
در چه حوزهای فعالیت کرد: «آرامش در حضور دیگران» فیلم متفاوتی از جریان موج نوی سینمای ایران بود. حضور سپانلو در این فیلم، باعث شد که علی حاتمی در همان سال برای یکی از نقشهای مکمل فیلم «ستارخان» از او دعوت کند. اما این فیلم نقطه توقف بازیگری سپانلو پیش از انقلاب بود. سال 1366 در بحبوحه جنگ محمدرضا اعلامی فیلم متفاوتی میسازد به نام «شناسایی» و سپانلو را برای بازی در نقش اصلی این فیلم انتخاب میکند. اما آخرین حضور محمدعلی سپانلو در سینما به فیلم «رخساره» بر میگردد. فیلمی که گیشه موفقی نداشت اما یکی از پرمخاطبترین فیلمهای شبکه نمایش خانگی بود. این فیلم برداشتی آزاد از زندگی شهریار شاعر است.
با چه کسانی همکاری کرد: محمدعلی سپانلو به دلیل حضور در چند اثر پربازیگر سینمایی، با چهرههای زیادی همکاری داشته. در فیلم «آرامش در حضور دیگران» با اکبر مشکین، ثریا قاسمی و منوچهر آتشی همکاری داشت و در «ستارخان» در کنار علینصیریان و عزتالله انتظامی حضور پیدا کرد. پروانه معصومی، بهروز بقایی، شهاب حسینی و میترا حجار هم دیگر چهرههایی بودند که به واسطه حضور در فیلمهای «شناسایی» و «رخساره» با آنها همکاری کرده است.
دستاورد او از سینما: بازی رئال این شاعر در فیلمهایش، چه در سینمای پیش از انقلاب و چه و پس از آن، باعث شد چهره او بیشتر به مردم معرفی شود. فیلم «رخساره» در دهه پاایانی عمر سپانلو او را در میان نسل جوان ایرانی بیش از پیش به محبوبیت رساند.
احمد شاملو | فیلمنامه نویس و کارگردان
ورود به سینما: سابقه فعالیت هنری احمد شاملو در زمینه شعر به دهه 20 بر میگردد. اما فعالیت سینمایی خود را از سال 1338 که در اداره سمعی و بصری وزارت کشاورزی استخدام شده بود، شروع کرد. اولین کار او ساخت یک فیلم مستند سفارشی درباره سیستان و بلوچستان بود.
در چه حوزهای فعالیت کرد: حضور و فعالیت احمد شاملو در سینما بیش از هر شاعر دیگر ایرانی است. او برای سینمای فیلمفارسی فیلمنامه مینوشت، در تولید و کارگردانی آثار روشنفکرانه سینما هم نقش داشت. در سال 1339 فیلمنامه «اول هیکل» را نوشت و سیامک یاسمی آن را کارگردانی کرد. سه سال بعد اما بدون اینکه نامی از شاملو در تیتراژ بیاید، فیلمنامه «مردها و جادهها» را برای ناصر ملکمطیعی نوشت. شاملو چند فیلمنامه دیگر را هم بدون اینکه نامی از او در تیتراژ آورده شود، نوشته است. او خودش میخواست نامش حذف شود تا ضعف هنری و ابتذال حاکم در سینمای فارسی، وجهه روشنفکرانه او را خدشهدار نکند. «تار عنکبوت»، «نیرنگ دختران»، «ترانههای روستایی» سه فیلم دیگر هستند که شاملو فیلمنامه آنها را در سال 1342 نوشته. در سال 1344 احمد شاملو برای اولین بار تصمیم میگیرد، کارگردانی را تجربه کند. حاصل کار اثر ضعیفی است به نام «داغ ننگ» که به شکل مشترک با ایرج قادی آن را جلوی دوربیتن میبرد. اما سال 1345 ورق بر میگردد و فیلمی اکران میشود به نام «گنج قارون» که هنوز هم یکی از فیلمهای جریانساز و پر مخاطب تاریخ سینما است. با وجود اینکه نامی از شاملو در تیتراژ آن نیست، اما فیلمنامه آن منصوب به او است. فیلمنامه نویسی شاملو برای سینمای فیلمفارسی تا اوایل دهه پنجاه ادامه پیدا کرد و در این بازه یک همکاری مشترک برجسته با پرویز صیاد در فیلم «بن بست» داشت. او در این فیلم بخشی از یکی از شعرهای خودش را به صورت گفتارمتن میخواند. از دیگر گفتارمتنهای ماندگار شاملو در فیلم مستند «باد جن» ساخته ناصر تقوایی در سال 1348 است. در اوایل دهه پنجاه خود شاملو هم به سمت فیلمسازی مستند درباره اقوام ایرانی گرایش پیدا کرده بود و 12 اثر در این حوزه تولید کرد. از جمله رقص دیلمانی، رقص قاسمآبادی، رقص ترکمن، عروسی در داراب کلایه، گیله مردی، مراسم صوفیان و… آخرین تلاشهای او در سینما به بعد از انقلاب برمیگردد، وقتی شاملو فیلمنامهای با نام «میراث شوم» نوشت و به مسعود کیمیایی داد. اما این فیلمنامه هیچوقت اجازه ساخت پیدا نکرد.
با چه کسانی همکاری کرد: شاملو به واسطه دو دهه حضور پیدا و پنهان در سینما با افراد بسیار زیادی همکاری داشته که برجستهترین آنها، ناصر ملک مطیعی، ساموئل خاچیکیان، محمدعلی فردین، ناصر تقوایی و… بودهاند.
دستاورد او از سینما: با وجود کارنامه پرکار شاملو در سینما او دوران فیلمنامه نویسی خود را به دوران اسارت تشبیه کرده و هیچ جایزه یا تقدیری از او در این حوزه صورت نگرفته است.
فروغ فرخزاد | کارگردان مستند و بازیگر
ورود به سینما: تا پیش از سال 1334 که از همسر اولش پریوز شاپور جدا شد، تنها شعر میگفت. اما پس از آن با سفری به اروپا و همچنین آشنایی با ابراهیم گلستان، به عنوان یکی از چهرههای موج نوی سینمای ایران، کم کم جذب سینما و فیلمسازی شد. اولین تجربههای او در زمینه سینما به حضور در چند مستند سفارشی محدود میشد. تا اینکه سال 1341، همراه با گلستان برای تولید مستندی درباره جذامیها به تبریز سفر کرد و این شروع ورود حرفهایاش به فیلمسازی بود.
در چه حوزهای فعالیت کرد: «این خانه سیاه است» مستند بلندی درباره جذامیهای تبریز است که فروغ در 28 سالگی آن را کارگردانی کرد. فیلمی که پس از آن توجه جوامع هنری سینمایی داخل و خارج از ایران به او جلب شد. پس از آن فروغ مشغول نوشتن فیلمنامهای شد که البته هیچگاه ساخته نشد. در میان تلاش برای فیلمنامهنویسی، در سال 1342به دعوت پری صابری در نمایش «شش شخصیت در جستجوی یک نویسنده» بازی کرد و حضور چشمگیری داشت. اما مرگ، بسیار زودهنگام سراغ فروغ آمد و او دیگر نتوانست در سینما فعالیت کند. شاید بتوان برای آخرین حضور او در جلوی دوربین هم به مستندی اشاره کرد که ناصر تقوایی از او و مراسم خاکسپاریش ساخته.
با چه کسانی همکاری کرد: فروغ فرخزاد به دلیل ارتباط نزدیکی که با ابراهیم گلستان داشت، در پروژههای سینمایی و تولیدی استودیو گلستان هم حضور پیدا میکرد. به این واسطه او با بسیاری از چهرههای روشنفکری دوران خود از سهراب سپهری گرفته تا احمد شاملو و بهرام بیضایی معاشرت داشت و از نظرات و تجربیاتشان استفاده میکرد. همچنین او در تنها تئاتری که حضور پیدا کرد با چهرههای جوان تئاتر آن دوران یعنی پرویز فنیزاده، پرویز پورحسینی، سعید پورصمیمی و اسماعیل محرابی همبازی شد.
دستاورد او از سینما: پس از ساخت مستند «این خانه سیاه است» فروغ به فستیوالهای مختلف جهانی دعوت میشد. او برای ساخت این فیلم جایزه اوبرهازون آلمان را دریافت کرد و از استودیوهای فیلمسازی سوئدی هم چند پیشنهاد برای ساخت فیلم داشت که البته هیچگاه محقق نشد.
شمس لنگرودی | بازیگر
ورود به سینما: محمدتقی شمس لنگرودی، کار خود را با معلمی در استان گیلان شروع کرد و پس از مدتی به تهران آمد و در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استخدام شد. او سالهای پر فراز و نشیبی در حوزه شعر و ادبیات سپری کرد. اما در اواخر دهه هشتاد که اوج فعالیت ادبیاش بود پا به سینما هم گذاشت. او برای اولین بار در فیلمی به نام «فلامینگوی شماره 13» در نقش خودش یعنی یک شاعر جا افتاده، حضور پیدا کرد. این فیلم داستانی خیالی دارد که تا پنج سال پس از ساخت اجازه اکران پیدا نکرد.
در چه حوزهای فعالیت کرد: شمس لنگرودی تا سال 1396 در 4 فیلم بلند داستانی و دو مستند که از زندگی شخصی خودش تهیه شده بود به عنوان بازیگر و مصاحبه شونده حضور پیدا کرد. «پنج تا پنج» در سال 1392، «احتمال باران اسیدی» در سال 1393، «رفتن» در سال 1395 و «دوباره زندگی» در سال 1396، فیلمهای داستانی بلند او بودند. او چند سالی است دیگر در حوزه آثار نمایشی حضور ندارد.
با چه کسانی همکاری کرد: با نگاهی به کارنامه سینمایی شمس لنگرودی به یک موضوع برجسته میرسیم؛ او علاقه زیادی به همکاری با کارگردانان تازهکار و مستقل دارد. از طرفی در کمتر از یک دهه حضور در سینما، با چهرههایی مانند رضا کیانیان، گلاب آدینه، رسول یونان و…. همکاری کرده.
دستاورد او از سینما: فیلم «احتمال باران اسیدی» شمس لنگرودی را بیش از هر اثر دیگری به عنوان بازیگر به مخاطب معرفی کرد. او برای بازی در این فیلم جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را از جشن انجمن منتقدان سینمای ایران گرفت.