صابر ابر کارنامه موفقی دارد. گرچه گهگاه کمپیدا میشود و نقشهایی کمرنگ ایفا میکند اما از جمله بازیگرانی است که حضورش در یک فیلم میتواند باعث جلب توجه بخش مهمی از مخاطبان شود. ابر این روزها با فیلم «بعد از رفتن» به کارگردانی رضا نجاتی، روی پرده است و فیلم «بیرویا» هم با بازی او به صورت آنلاین اکران شده است. به این بهانه نگاهی داریم به نقشهای مهم کارنامه این بازیگر.
به گزارش فیلمنیوز، صابر ابر تا به حال سه بار نامزد دریافت سیمرغ شده اما هنوز سیمرغ در دستانش قرار نگرفته است. او نقشهای موفق بیشتری دارد اما در این پرونده سعی کردهایم روی مهمترین و خاطرهانگیزترین آنها دست بگذاریم.
مینای شهر خاموش | در نقش : بهرامی | امیرشهاب رضویان | 1385
صابر ابر سال 1385 بعد از مدتی تجربه اجرا در تلویزیون و ایفای نقشی کوتاه در فیلم «شاعر زبالهها» در «مینای شهر خاموش» در نقشی قابل توجه ظاهر شد. او در این فیلم مقابل عزتالله انتظامی بازی کرد و توانست در همان نقطه شروع، توجهها را جلب کند. امیرشهاب رضویان در «مینای شهر خاموش» سه نسل را کنار هم قرار داده بود و شخصیت بهرامی با بازی صابر ابر، نماینده نسل سوم به حساب میآمد. او خونگرم و بامزه بود و به خاطر طنز جالبی که در بازیاش وجود داشت، گهگاه لبخندی روی لبهای مخاطبان مینشاند. ابر در جشنواره بیستوپنجم فیلم فجر موفق شد برای بازی در این نقش نامزد سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شود.
دایره زنگی | در نقش : محمد | پریسا بختآور | 1386
موفقیت صابر ابر در «مینای شهر خاموش» باعث شد تا برای «دایره زنگی» پریسا بختآور هم دعوت به همکاری شود. اولین همکاری ابر با اصغر فرهادی هم در همین اثر بود. «دایره زنگی» ماجرای یک روز از زندگی اعضای یک آپارتمان را روایت میکرد. صابر ابر در نقش محمد، نصاب ماهواره قدم به این خانه میگذاشت و پیرامون حضورش اتفاقهای مختلفی شکل میگرفت. محمد ساده و مهربان بود و حاضر میشد برای حل مشکلات دختر مورد علاقهاش دست به هر کاری بزند. مواجهه ابر با شخصیتهای مختلف این آپارتمان موقعیتهای جالبی را رقم میزد. ابر برای این فیلم نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد در بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر شد.
درباره الی | در نقش : علیرضا | اصغر فرهادی | 1387
بعد از «دایره زنگی»، اصغر فرهادی از صابر ابر برای نقش علیرضا در فیلم «درباره الی» دعوت به همکاری کرد. علیرضا تازه در یک چهارم آخر فیلم سر میسید اما بخش مهمی از بار معنایی و احساسی فیلم را به دوش میکشید. او نقش نامزد الی را داشت که وقتی میفهمید الی بدون گفت به او برای آشنایی با پسر دیگری به شمال رفته، باورهایش بهم میریخت. او مدام التماس میکرد تا از آنها بشنود که آیا الی درباره او چیزی گفته یا نه؟ با اینکه دلش میخواست واقعیت را بشنود اما در عین حال چنان مستاصل بود که دیگران را وادار به پنهان کردن اصل ماجرا میکرد. داستان فیلم «درباره الی» در واقع با این شخصیت کامل میشد و ابر درخشان از عهدهاش برآمد. ابر با «درباره الی» برای سومین بار نامزد سیمرغ شد.
اینجا بدون من | در نقش : احسان | بهرام توکلی | 1389
یکی از درخشانترین بازیهای صابر ابر در فیلم «اینجا بدون من» رقم خورد. ابر در این فیلم در نقش اصلی ظاهر شده بود و داستان از زاویه نگاه او روایت میشد. پسری عاشق سینما که در انبار کار میکرد و هیچ رضایتی از کارش نداشت. مدام در تخیلاتش سیر میکرد. آرزو داشت بتواند از زیر بار تامین مخارج خانواده فرار کند تا بتواند فیلمنامه بنویسد اما مشکلات این خانواده به قدری زیاد بود که این امکان برایش وجود نداشت. احسان مدام در مرز میان واقعیت و خیال حرکت میکرد و سعی داشت آنچه در واقعیت به آن نمیرسد را در خیال به گونهای دیگر بازنمایی کند. همراهی او با فاطمه معتمدآریا و نگار جواهریان، بسیار موفق از آب درآمده بود.
برف روی کاجها | در نقش : نریمان | پیمان معادی | 1390
صابر ابر در «برف روی کاجها» نقش زیادی نداشت اما در همان مدت کوتاه حضورش در فیلم توانست تاثیر بسیار زیادی رو حال و هوای شخصیت اصلی بگذارد. ماجرای فیلم درباره زنی است که از سوی همسرش مورد خیانت قرار گرفته. مرد او را ترک کرده و همراه یکی از شاگردان خود زن به خارج از ایران رفته و غیابی طلاق گرفته است. زن یک مرتبه در موقعیتی قرار میگیرد که همه درها را به روی خودش بسته میبیند. در این بین یکی از همسایهها به نام نریمان که حالوهوای متفاوتی نسبت به همسر زن دارد، رفته رفته با او وارد دیالوگ میشود و حالش را خوب میکند. در این فیلم خبری از بازی احساسی صابر ابر نیست. او در نقش پسری جوان و بذلهگو ظاهر شده که در لحظه زندگی میکند و بخش مهمی از تلخی فیلم به واسطه حضورش جبران میشود.
من دیهگو مارادونا هستم | در نقش : نویسنده | بهرام توکلی | 1393
بعد از موفقیت «اینجا بدون من»، صابر ابر در دو فیلم دیگر بهرام توکلی هم بازی کرد. یکی «آسمان زرد کمعمق» و دیگری «من دیهگو مارادونا هستم». در این فیلم نقش نویسندهای زندانی را بازی کرده که نویسنده دیگری داستانش را به نام خودش چاپ کرده و به شهرت رسیده. او حالا از هر دری وارد میشود و نویسنده سارق را تهدید میکند که اگر داستانی به اسم او ننویسد او را آتش میزند. لحن حرف زدن، پوشش و جایگاه اجتماعی ابر در این فیلم کاملا متفاوت است و کاملا مرتبط با فضای فیلم. در «من دیهگو مارادونا» اکثر شخصیتها حالتی کاریکاتوری دارند و از این جهت بازی این بازیگر هم در همین راستا قرار میگیرد.
مسخرهباز | در نقش : دانش | همایون غنیزاده | 1397
یکی از متفاوتترین نقشهای صابر ابر در فیلم «مسخرهباز» رقم خورد. ابر سال 1389 در نمایش «کالیگولا»ی همایون غنیزاده بازی کرده بود و در «مسخرهباز» مجددا با او همکاری کرد. او نقش مرد جوانی به اسم دانش را دارد که در یک سلمانی کار میکند اما عاشق فیلم و بازیگری است و مدام در مواقع خلوت و تنهایی تمرین بازیگری میکند. مدام در خیالاتش غرق است و واقعیتها را به نوع دیگری میبیند. دانش به سوپراستار زنی علاقهمند است و تصاویرش را نگه میدارد و نهایتا در خیالش با او در نقش یک خلبان دیدار میکند. همراهی ابر با علی نصیریان در فیلم «مسخرهباز» اتفاق ویژهای را رقم زده است.
قورباغه | در نقش : رامین | هومن سیدی | 1400
صابر ابر در سریال «قورباغه» هم ایفاگر نقش اصلی است هم راوی. او ویژگیهای منحصربفردی دارد و از کودکی با روحیه متفاوتی بزرگ شده. او شخصیتی باهوش است که در مدرسه تیزهوشان تحصیل کرده اما در محیطی همراه با خلافکارها بزرگ شده و عقدههای زیادی دارد. قلبش سمت راست است و خیلی خوب میتواند موقعیتها را تحلیل کند. رابطه اش با آدمها در حدی است که بتواند از آنها بهرهجویی کند در غیر این صورت مرگ و زندگیشان اهمیتی برای او ندارد. رامین با نوری همراه میشود تا از موقعیت او استفاده کند و در این بین از احساسات فرانک هم سواستفاده میکند.
بیرویا | در نقش : بابک | آرین وزیر دفتری | 1400
در فیلم «بیرویا» زندگی بابک و رویا با ورود دختر جوانی دستخوش تغییر میشود. رویا عمل جراحی چشمی در پیش دارد و بعد از عمل یک مرتبه زندگی را به گونه دیگری تجربه میکند. متوجه میشود جایگاهش را در زندگی از دست داده و جایش با زندگی با دختر جوان عوض شده. بازی صابر ابر در مقابل رویا اهمیت زیادی دارد. او طوری وانمود میکند که انگار اتفاقی رخ نداده. درحالی که مخاطب از ابتدای فیلم با شخصیت رویا همراه شده، جنس بازی ابر، تعادل ذهنی او را بهم میریزد. سردی و جدیت ابر کاملا موقعیت وهمبرانگیزی را ایجاد کرده و باعث جذابیت بیشتر فیلم شده است.
بعد از رفتن | در نفش : آرش | رضا نجاتی | 1401
صابر ابر در فیلم «بعد از رفتن» نقش مردی به اسم آرش را بازی کرده که همسرش مدتها قبل او را ترک کرده و حالا دور از زادگاهش به همراه پسر کوچکش در جزیره کیش زندگی میکند. آنها به این زندگی خو گرفتهاند تا اینکه خبر میرسد زن برگشته و آرش برای جستجو درباره حقیقت رفتن زن رهای تهران میشود. صابر ابر در نقش آرش سعی کرده سردی و اندوهی درونی را به تصویر بکشد و با فضای فیلم همراستا حرکت کند. یکی از جذابترین موقعیتهای بازی ابر در «بعد از رفتن» مواجهه او با پدرش است. بازی میان ابر و بهرام شاه محمدلو بسیار ملموس از آب درآمده است.