حامد بهداد از جمله بازیگرانی است که معمولا خودش را تکرار نمیکند. خیلی خوب ابعاد هر نقش را میشناسد و سعی میکند جنس بازیاش با ویژگیهای نقش همخوانی داشته باشد. به همین دلیل هم وقتی آثار مهم کارنامهاش را مرور میکنیم به نقشهایی بسیار متفاوت برمیخوریم که نمیتوانیم آنها را باهم مقایسه کنیم. این روزها فیلم «گیجگاه» به کارگردانی عادل تبریزی با بازی حامد بهداد روی پرده سینماهاست. بهداد در این فیلم نقش مربی سختگیر کاراتهای را بازی کرده که در میانسالی به مادر یکی از دانشآموزانش علاقهمند میشود و حالا باید به خاطر این علاقه بهایی سنگین بپردازد. به این بهانه مروری داریم بر مهمترین آثار کارنامه این بازیگر.
به گزارش فیلمنیوز، بخش مهمی از موفقیت فیلم «گیجگاه»، روی دوش بازی حامد بهداد است و با اینکه تجربه زیادی در ایفای نقشهای کمدی ندارد اما اینبار هم نقشی متفاوت و قابلقبول از خود به نمایش گذاشته است.
آخر بازی| پویا | همایون اسعدیان| 1379
حامد بهداد از جمله بازیگرانی بود که از همان اولین اولین فیلمش «آخر بازی» در سال 1379 مورد توجه قرار گرفت. ماجرای ورودش به سینما از این قرار بود که همایون اسعدیان برای فیلمش دنبال پسری جوان میگشته و رامد جوان هم بهداد را معرفی کرده است. بهداد در فیلم «آخر بازی» نقش پویا، نماینده جوانان دهه شصتی را بازی میکند. یک جوان دانشجو و نترس که شوخیشوخی وارد بازی پیچیدهای میشود و گیر میافتد. با اینکه خیلیها معتقد بودند بهداد دراین فیلم اغراقشده بازی کرده اما بازیاش مورد توجه داوران قرار گرفت و برای این نقش نامزد سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره نوزدهم شد.
بوتیک| مهرداد | حمید نعمتالله| 1382
حامد بهداد سال 1382 در شرایطی «بوتیک» را بازی کرد که تازه به میدان آمده بود و درواقع میشود گفت با «بوتیک» جای خودش را در سینما باز کرد. او نقش دوست معتاد جهان را داشت که ساقی مواد شاپوری کارفرمای جهان هم به حساب میآمد. با زنی ساقی و ده سال بزرگتر از خودش ازدواج کرده بود و نصف بیشتر مواقع نشئه بود. یکی از سکانسهای مهم فیلم، دعوای مهرداد با زنش بود که پرده از رابطه او با شاپوری برمیداشت. نقش مهرداد در فیلم چندان زیاد نبود اما در همین حد توانست موفقیت زیادی به دست آورد. او با گریم متفاوت و حرکات سر و بدنش، فرم جدیدی ایجاد کرد که بعدها هم آن را در آثار دیگر به کار گرفت.
روز سوم | فؤاد | محمدحسین لطیفی | 1385
بهداد در فیلم «روز سوم» نقش متفاوت یک افسر عراقی را بازی کرد؛ افسری که سالها پیش از جنگ به ایران آمده و از سمیره خواستگاری کرده و حالا که جنگ شده، به عنوان دشمن راهی این منطقه شده است. «روز سوم» یکی از بهترین نقشآفرینیهای بهداد به حساب میآید. او شمایل یک افسر عاشقپیشه عراقی را چنان باورپذیر به تصویر کشید که نمیتوانستیم او را دشمن ببینیم. برخلاف انتظار برای بازی در این نقش، سیمرغ به بهداد نرسید و در جشن خانه سینما هم بازیاش دیده نشد. با این حال به عنوان نقشی ماندگار در کارنامهاش به جا ماند.
کسی از گربههای ایرانی خبر نداره | نادر | بهمن قبادی | 1388
حامد بهداد در فیلم «کسی از گربههای ایرانی خبر نداره» نقش متفاوتی ایفا کرده. او بازیگری عشق فیلم بوده که حالا تبدیل به دلال هنری شده است. با اینکه در حرفه خودش استعداد زیادی داشته اما هیچوقت به جایی نرسیده و حالا تلاش میکند تا نسل بعدیاش بتوانند به چیزی که دلشان میخواهد برسند. با اینکه در ظاهر شبیه دلالها به نظر میآید و شیوه صحبت کردن و رفتارش شبیه کاسبمسلکهاست اما در طول فیلم بارها ثابت میکند دانش هنریاش بالاست و دنبال تلکه کردن آنها نیست. درواقع بهداد در قالب کاراکتر نادر تلاش کرده نقش مردی تنها و سرخورده را به نمایش بگذارد که برای رسیدن جوانترها به آرزوهایشان درست به هرکاری میزند.
سعادتآباد | محسن | مازیار میری| 1389
محسن فیلم «سعادتآباد» مردی بشاش، بذلهگو، بیتوجه، دروغگو، سربههوا و… است. جالب اینجاست که تمام این صفات را همزمان باهم به کار میگیرد. مجموعه این ویژگیها در مقابل آرامش و تلاش همسرش در این فیلم باعث میشود در عین اعصابخردکن بودن، منفور به نظر نرسد و دست کم نسبت به سایر شخصیتها تعریف بهتری در ذهنمان داشته باشد. بهداد هنرمندانه کاری کرد که هم مخاطب او را دوست بدارد و هم متوجه خصلتهای بدش شود. او برای «سعادتآباد» نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشن منتقدان شد. در زمان اکران هم شاهد نقدهای مثبتی درباره بازیاش بودیم.
جرم | ناصر | مسعود کیمیایی | 1389
فیلم «جرم» درباره دو دوست جوان به نام رضا سرچشمه و ناصراست که تصمیم میگیرند به زندگی یک شخص سیاسی پایان دهند. بهداد در این فیلم یک بازی برونریز دارد اما این شیوه تعمدی است. نوعی ادای احترام به شخصیتهای پر فریاد کیمیایی است و صدای چنگیز جلیلوند بر این مشابهت افزوده است. بهداد برای «جرم» برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشنواره بیستوهم فیلم فجر شد. بازی بهداد در این فیلم تحسین شد، اما با اینحال ناصر جزو شخصیتهای بهیادماندنی سینمای کیمیایی محسوب نمیشود.
آرایش غلیظ | مسعود | حمید نعمتالله | 1392
حامد بهداد با توجه به ویژگیهایی که دارد بهترین گزینهای است که حمید نعمتالله میتوانست برای شخصیت مسعود در فیلم «آرایش غلیظ» سراغش برود. مسعود آدم کلاشی است که قصد دارد یک بار قاچاق فشفشه را بفروشد و به هیچکس هم جز خودش فکر نمیکند. برای این منظور از موقعیت یک دختر ساده و تنها سوءاستفاده میکند و همراه او و همکارانش به یک ماموریت میرود. او بعد از آشنایی با پیرمردی معتاد و همراهی با او در استفاده از مواد وارد فاز جدیدی میشود و بامزهگی بیشتری در شخصیتش دیده میشود. حامد بهداد برای «آرایش غلیظ «از جشنواره سیودوم نامزد دریافت سیمرغ بود. خیلیها بازیاش را تحسین کردند ولی برخی منتقدان بازیاش را نپسندیدند.
سد معبر | قاسم | محسن قرایی | 1395
در فیلم «سد معبر» حامد بهداد مردی از طبقه فرودست است. با اینکه کارمند اداره شهرداری است به خواستههای همشهریان همطبقهاش بیاعتناست و حتی در رابطه با همسرش، مطالبات فردی خود را به خواست همسرش ارجح میداند. بهداد برای نمایش درونیات قاسم، از همه تجربه و توانش بهره گرفته و با سکوت، نگاهها و رفتارش بخش مهمی از ویژگیهایش را منتقل میکند. این فیلم باعث شد نگاهها بار دیگر به سمت او چرخانده شود و یک جورهایی سکوی پرتاب بهداد به حساب آمد. او در جشن انجمن منتقدان و خانه سینما جایزه گرفت. بهداد در جشنواره گلدنگلوبال آسیایی در کوآالالمپور هم جایزه بهترین بازیگر مرد را بهدست آورد.
قصرشیرین | جلال | رضا میرکریمی | 1397
یکی از درخشانترین بازیهای حامد بهداد در «قصر شیرین» رقم خورد. بهداد با هدایت رضا میرکریمی نقشی اثرگذار از خود به نمایش گذاشت. او نقش مردی از طبقه فرودست جامعه را بازی میکند که به خاطر اشتباهاتش زندگی خانوادگیاش را بهم ریخته و هنوز هم نمیتواند از پس حل مشکلات بربیاید. جلال شخصیتی چندلایه دارد و رفتارش در مواجهه با فرزندانش بسیار طبیعی و درخشان از آب درآمده است. بخش مهمی از موفقیت این فیلم به دلیل بازی بهداد و تغییر تدریجی او در طول فیلم است. بهداد برای این نقش در جشنواره فجر سیوهفتم نامزد سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد بود اما این سیمرغ را به دست نیاورد.
میخواهم زنده بمانم | امیر شایگان | شهرام شاهحسینی| 1400
حامد بهداد در سریال «میخواهم زنده بمانم» باز هم در قالبی جدید ظاهر شد. نقش فردی بانفوذ به نام امیر شایگان را داشت که در دهه شصت از خانوادههای زندانیان پولهای کلان میگرفت و توی پروندهها دست میبرد یا خانههای مصادرهای را در ازای قیمتهای گزاف به صاحبانش برمیگرداند. آنقدر قدرت داشت که کسی جرئت نمیکرد خلاف گفتههایش دست به اقدام بزند. همهی اطرافیانش را خریده بود هرکس را اراده میکرد از سر راه برمیداشت. شایگان شخصیتی پیچیده بود. ابتدای سریال زمانی که بین هما و نادر جدایی میانداخت، از او متنفر میشدیم اما رفتهرفته با شخصیت کاریزماتیکش نه تنها هما که مخاطبان را هم به سمت خودش میکشید.