وقتی زمان با عنوان یک فیلم گره میخورد، به این معناست که آن ساعت بخصوص اهمیت زیادی در پیشبرد معنای داستان دارد. درواقع کارگردان از مخاطب میخواهد حواسش را به مسئله زمان در داستان بیشتر جمع کند و مطمئن باشد معنایی در اشاره به آن نهفته است. درست است که بعضی کارگردانها بدون توجه به این مسئله مهم دست به چنین انتخابهایی میزنند اما درکل با دقت در محتوای فیلمهایی که عنوانشان از یک ساعت خاص گرفته شده، میتوانیم به معنای مشخصی در عنوان و محتوا برسیم. مهران مدیری در هر دو فیلمی که کارگردانی کرده، اهمیت زیادی برای ساعت قائل شده است. بعد از «ساعت 5 عصر» حالا در «ساعت 6 صبح» هم بهدرستی با استفاده از زمان، معناسازی میکند.
به گزارش فیلمنیوز، «ساعت 6 صبح» به کارگردانی مهران مدیری از 3 مرداد اکران شده. به بهانه شروع اکران این فیلم نگاهی داریم بر فیلمهایی که عنوانشان از یک ساعت گرفته شده. در هر مورد سعی داریم دلیل این انتخابها را واکاوی کنیم.
ساعت 6 صبح | مهران مدیری | 1403
در فیلم «ساعت 6 صبح»، مهران مدیری سختگیریهای پلیس را به نقد میکشد و روی این مسئله تمرکز میکند که یک اتفاق ساده و قابل چشمپوشی چطور میتواند زندگی دو جوان را تحتتاثیر قرار دهد و آینده آنها را نابود کند. دلیل انتخاب عنوان فیلم از همان ابتدا مشخص میشود. دختری برای تحصیل در مقطع دکترا قصد مهاجرت دارد و داستان هم درست در شبی روایت میشود که او باید ساعت 6 صبح پرواز کند. بارها در طول فیلم به این زمان اشاره میشود و با هربار صحبت پیرامون آن، نگرانی شخصیت محوری بیشتر میشود. دختر مدام تاکید میکند که اگر ساعت 6 صبح به پرواز نرسد و سر موعد مقرر در دانشگاه نباشد، تمام تلاشهایش به هدر میرود و زندگیاش به نابودی کشیده میشود. مدیری در «ساعت 6 صبح» هم شخصیتهایی را به تصویر میکشد که بدون تقصیر، صرفا به خاطر شرایط زندگیشان آسیب میبیند. اینبار برخلاف «ساعت 5 عصر»، صرفا مردم معمولی نیستند که مشکل ایجاد میکنند و قوانین عجیبی جامعه است که جلوی آنها را برای پیشرفت میگیرد. مدیری «ساعت 6 صبح» را به عنوان اثری اجتماعی ساخته که از موقعیتهای کمدی در آن خبری نیست و در پی تبیین یک مسئله مهم اجتماعی است. خود مدیری هم در نقش کوتاهی به میدان آمده است و رفتارش در موقعیتی که ساعت 6 صبح شکل میگیرد بسیار اثرگذار است.
حدود 8 صبح | منوچهر هادی | 1401
در فیلم «حدود 8 صبح» مردی در یک دعوای ناموسی از دنیا میرود و همسرش به هیچ عنوان راضی به رضایت دادن برای آزادی قاتل نمیشود. یکی از دوستان مرد قاتل پادرمیانی میکند و با یک نقشه وارد زندگی زن میشود تا از او رضایت بگیرد اما نهایتا همهچیز بهم میریزد و فیلم با مرگ دو نفر به پایان میرسد. تا قبل از سکانس پایانی نمیتوانیم معنای عنوان فیلم را درک کنیم. تا اینکه صحبت از یک تصمیم برای قتل همسر مقتول به میان میآید که قرار است حدود ساعت 8 صبح رقم بخورد؛ قراری که باعث مرگ همسر و دوست قاتل میشود. عنوان در این فیلم معنای خاصی نمیسازد و آنقدر اهمیت پیدا نمیکند. چون گره فیلم مدتها قبل از اینکه به نقطه پایانی برسد باز شده و این ساعت بخصوص تاثیری در روند پیرنگ داستانی ندارد.
ساعت پنج عصر| مهران مدیری | 1396
در «ساعت پنج عصر» مهران مدیری معضلات اجتماعی و ناهنجاریهای شهری را با حالوهوایی کمدی به تصویر میکشد. از ضعف فرهنگ آپارتماننشینی گرفته تا بیتوجهی به بیماران در بیمارستانهای دولتی، شرایط نامناسب سفرهای درونشهری با مترو، چشموهمچشمی در مراسم ختم و … شروع این سفر درونشهری با یک الزام شکل میگیرد. شخصیت اصلی باید در این روز بخصوص قسط بانکش را پرداخت کند و تا ساعت 5 عصر هم بیشتر وقت ندارد. چون در غیر این صورت خانهاش مصادره میشود. در تمام طول روز شخصیت اصلی داستان بدون اینکه بخواهد درگیر دردسرهای مختلف میشود و زمان رسیدنش به بانک به وقفه میافتد و نهایتا همه مشکلات به نحوی مانع از این میشوند که مرد سر آن ساعت بخصوص به بانک برسد. مدیری در این فیلم انگشت اتهام را به سمت مردم و رفتارهای آنها در محیطهای عمومی گرفته است؛ عواملی که به عنوان مانع اصلی بر سر راه شخصیت داستان قرار میگیرند و باعث میشوند هیچ اتفاقی به موقع و سر زمان مقرر شکل نگیرد.
باغفردوس 5 بعدظهر | زنده یاد سیامک شایقی | 1384
فیلم «باغفرودوس ساعت 5 بعدظهر» روی مشکلات روحی و روانی دختری دست گذاشته بود که در خانواده خودش مورد تعرض قرار میگرفت و نسبت به همهکس و همهچیز بیاعتماد میشد. بارها دست به خودکشی زده و هیچکس توانایی مهار او را نداشت. تا اینکه با وورد یک دکتر روانشناس به زندگی او، کمکم اوضاع روحیاش بهتر میشد اما علاقهاش به دکتر ماجرا را به سمت دیگری میبرد. آنچه درباره اسم فیلم اهمیت داشت، اعلام رسمی زمانی بود که دختر بالاخره میتوانست بدون کمک دکتر به زندگیاش ادامه دهد. در یکی از صحنههای پایانی فیلم برای اینکه دکتر نتیجه نهایی معالجاتش را ببیند، ساعت 5 بعدظهر با دختری در باغفردوس قرار میگذاشت اما خودش را پنهان میکرد. دختر با رسیدن به ساعت قرار کلافه میشد و روانش بهم میریخت اما آموزههای دکتر را به خاطر میآورد و سعی میکرد خودش را به آرامش برساند. تلاش او برای درمان خودش، آنقدر اهمیت داشت که عنوان فیلم را به خود اختصاص داده بود.
رستگاری در 8:20 دقیقه | سیروس الوند |1383
«رستگاری در 8:20 دقیقه» با تمرکز روز زندگی دو جوان تندرو، تعصبهای و اعمال قدرت در زمینه مذهب را به نقد میکشد. دو جوان بسیجی تصمیم میگیرند دختر جوانی را که گمان میکنند درحال فساد است از بین ببرند تا با اجرای به نظر خودشان حکم خدا، به سمت جامعه آرمانی به دور از فساد حرکت کنند. آنها برای دختر نقشه میکشند و با اینکه اوضاع زندگیاش را متوجه میشوند باز هم دست از تصمیمشان برنمیدارند. تا اینکه صحبتهای دختر بالاخره روی شخصیت طه، یکی از آن دو تاثیر میگذارد. عنوان ساعت 8:20 دقیقه به زمانی اشاره دارد که دختر، مرد سرمایهدار عیاشی را به قتل میرساند و طه تصمیم میگیرد به جای دختر قتل را گردن بگیرد. درواقع طه از نقطه شروع تا پایان به درک جدیدی از رستگاری میرسد و در این ساعت بخصوص با تصمیم صحیح قدم در راهی میگذارد که انتهای آن رستگاری است.
تهران ساعت 7 صبح | امیرشهاب رضویان | 1381
در فیلم سینمایی «تهران ساعت 7صبح»، امیرشهاب رضویان یک روز از زندگی چند نفر از شهروندان تهرانی را در یک ساعت بخصوص به تصویر میکشید؛ فیلمی اپیزودیک که در هر بخش، روی زندگی یک شخصیت تمرکز داشت. بهطور کلی رضویان قصد داشت شمایلی از زندگی مردم در دهه هشتاد به تصویر بکشد و مشکلات و ناکامیها و خستگیهای آنها را پیش روی مخاطبان بگذارد. داستان فیلم با اعلام ساعت 7 صبح سر چهارراهی شروع میشد و داستان زندگی شخصیتها درست از زمانی که قرار بود کار روزانه را شروع کنند مقابل دیدمان قرار میگرفت. «تهران ساعت 7 صبح» یکی از فیلمهای مهم اوایل دهه هشتاد بود و در کارنامه امیرشهاب رضویان هم اثر قابلتاملی به حساب میآمد.