سوسن سیرجانی | امروز 11 آبان تولد مرتضی احمدی بود. بازیگری که سابقه طولانی در تئاتر، سینما، تلویزیون، رادیو و دوبله داشت و در هرکدام از این حوزهها هم موفق و چهرهای محبوب بود. او از دهه 30 وارد سینما و از میانه دهه40 وارد تلویزیون شد و در مدت نیمقرن در بیش از 90 فیلم و سریال بازی کرد. اما برخی از این آثار دریادها بیشتر ماندگار شده.
به گزارش فیلمنیوز، مرتضی احمدی از نوجوانی و بدون اجازه خوانده وارد کار نمایش شد. پس از مدتی به دلیل صدای منحصر به فردی که داشت با پیشپردهخوانی به شهرت رسید و از دهه 20 وارد رادیو و کار دوبله شد. در شلوغی و التهابات دهه 20 و اوایل دهه 30 دوبار دستگیرشد و حتی مدتی به تبعیدی خودخواسته به جنوب رفت. احمدی از دهه 30 در کنار تئاتر و رادیو، وارد دنیای تصویر و سینما شد و تا دهه 80 و زمانی که از مرز هشتادسالگی عبور کرده بود، همچنان فعال بود. کار هنری مرتضی احمدی دو وجهه پررنگ داشت، اول بازیگری و دوم صداپیشگی و آوازخوانی او بود. همجنین به دلیل علایق زیادش به تهران و حضور در تولید مجموعههای داستانی، موزیکال و مستند درباره این شهر، به او صدای تهرون هم میگفتند. احمدی به دلیل حضور در بسیاری از آثار کمدی و خانوادگی سینما و تلویزیون، خاطرات ماندگاری را در ذهن مخاطب باقی گذاشته و کارنامه او پر از آثار به یادماندنی است. به همین دلیل انتخاب بهترین نقشهای او از میان این آثار حقیقتا کار دشواری است.
خانه خراب | نصرتالله کریمی | 1354
مرتضی احمدی در فیلمهای سینمایی زیادی پیش از انقلاب حضور داشت، اما به دلیل بازی در نقشهای کوتاه و مکمل و همچنین داستانهای مشابه هم فیلمها آنطور که باید بازیاش در این آثار دیده نمیشد. برای اولینبار احمدی با بازی در فیلمی کاملا متفاوت یعنی «خانه خراب» که از جریان حاکم بر سینمای آن زمان فاصله داشت، بازیاش بسیار به چشم آمد. مرتضی احمدی در این فیلم نقش یک معمار نان به نرخ روز خور است که فقط میخواهد خانههای قدیمی را بکوبد و به جای آن آپارتمان بسازد. او اصلا به آوارگی و فشار مالی که به صاحب ملک میآید فکر نمیکند. نقش معمار شاید برای مرتضی احمدی شروعی برای بازی در نقشهایی بود که خاکستری بودند و نفع و نظر خودشان بر دیگران ارجحیت داشت.
سریال سلطان صاحبقران | علی حاتمی |1354
علی حاتمی و مرتضی احمدی در کودکی با هم در یک محله زندگی میکردند و با یکدیگر دوست بودند. این دوستی بعدها به همکاری در چند اثر منجر شد. یکی از آن آثار به یادماندنی سریال «سلطان صاحبقران» بود. احمدی در این مجموعه نقش امینخلوت و یار همیشگی ناصرالدینشاه را برعهده داشت. او به دلیل تسلطش بر پیشپردهخوانی و بیان دیالوگ با شعر که از تئاتر با خود به تلویزیون آورده بود، این نقش را هم بیشتر با همین ساختار ایفا میکرد. امینخلوت مدام در حال چاپلوسی از شاه بود و این نقش او را در جریان اصلی سریال برجسته میکرد.
اتوبوس | یدالله صمدی | 1364
مرتضی احمدی پس از انقلاب در اولین فیلمی که بازی کرد، به کارگردانی یدالله صمدی بود؛ فیلمی به نام «مردی که زیاد میدانست». یک سال پس از آن فیلم، همکاری دوباره میان آنها شکل گرفت در فیلم «اتوبوس». فیلمی که احمدی همیشه از آن به عنوان یکی از بهترین تجربههایش در سینما یاد میکرد. «اتوبوس» ماجرای یک اتوبوس بود و مردم روستایی که سر زمینهای بالا و پایین این منطقه و مسایل دیگر با هم درگیر بودند. مرتضی احمدی در این فیلم نقش کدخدا برعهده داشت. کدخدایی که از اختلافات مردم سواستفاده میکرد و به آن دامن میزد. یک نقش خاکستری اما جذاب که در نهایت هم با همبستگی مردم روستا از میدان به در میشود.
سریال آرایشگاه زیبا | مرضیه برومند | 1369
پس از انقلاب مرتضی احمدی با چند اپیزود از سریال «آیینه» به تلویزیون بازگشته بود، اما مهمترین و به یادماندنیترین نقشش در دهه 60 در سریال «آرایشگاه زیبا» بود. مردی میانسال و فضول که مشهور به ستونزاده که به قصد داشت اسد خرمارلو را سر و سامان دهد و برایش دخترانی را برای ازدواج پیدا میکرد. معمولا خود ستونزاده هم در مراسمهای خواستگاری شرکت میکرد و اظهارنظرها و حرفهایش باعث اختلافاتی میان او و مادر اسد شده بود. آقای ستونزاده نماد یک مرد بازاری بود که از میانه روز به بعد برای سرگرمی دنبال حل مسایل مربوط به افراد محل میرفت.
کلاه قرمزی و پسرخاله | ایرج طهماسب | 1373
به اندازه محبوبیت و شهرت دو عروسک کلاه قرمزی و پسرخاله، نقش مرتضی احمدی در این فیلم هم مشهور است. مخصوصا سکانسی که ویلچرش در میرود و پس از طی مسیری طولانی به داخل حوض پارک میافتد. احمدی در این فیلم نقش پدر نرگس را برعهده داشت. پدری سختگیر که با ازدواج آقای مجری و نرگس مخالف بود. اما بلاهایی که کلاه قرمزی و پسرخاله بر سر او میآورند، در نهایت باعث میشود از نظر خود برگردد و اجازه این ازدواج را صادر کند.
سریال فروشگاه | احمد بهبهانی | 1374
«سریال فروشگاه» یکی از مجموعههای محبوب دهه 70 تلویزیون بود. در محلهای فروشگاه بزرگی باز شده بود و چند نفر کارمند در آن استخدام شده بودند که قصه زندگی داشتند. اما ویژگی این کارمندان این بود که هرکدام یک تیکه کلام منحصر به خودشان را مدام تکرار میکردند و این باعث میشد کاراکترشان در ذهن ماندگار شود. مرتضی احمدی در این سریال شخصیتی را برعهده داشت که پس از گفتن هر کلمه یا شروع جملهای حرف اول آن را اول با تاکید بیان میکرد. مثلا میگفت:« صاد، صبر کنیم» یا «کاف، کجا میری؟» این نوع بازی با کلمات در کنار آوازخوانیهای گاه و بیگاه این شخصیت یکی از بازیهای دیدنی مرتضی احمدی در تلویزیون را رقم زد.
سریال تهران 11 | مرضیه برومند | 1376
در اواسط دهه 70 سریالهای کمدی اپیزودیک بسیار باب شده بود و «خودروی تهران 11» یکی از مشهورترین آنها بود. سریالی که به واسطه دست به دست شدن یک ماشین، در هر اپیزود وارد داستانهای یک خانواده میشد. در یکی از به یادماندنیترین اپیزودهای این سریال، مرتضی احمدی نقش آقای پازوکی دایی یک خانواده را برعهده داشت که ماشین تهران 11 را خریداری میکرد. او بسیار فضول بود و در همه کار دخالت میکرد و در نهایت هم به دلیل همین فضولی مدام آسیب میدید. احمدی با بازی برونگرا و تسلطی که بر کمدی موقعیت داشت، یک نقش ماندگار در این سریال از خود به جا گذاشت.