بعد از سریالهای پرمخاطب «ارمغان تاریکی»، «دلدادگان» و «سرزمین مادری»، آرش مجیدی بار دیگر در سریال «تانکخورها» به کارگردانی پرویز شیخطادی در نقش مردی جوان و معتمد در سالهای ابتدایی انقلاب ظاهر شده و در همین قسمت ابتدایی توانسته است به عنوان مهمترین برگ برنده سریال، توجهها را جلب کند. «تانکخورها» در حالوهوای اوایل جنگ ایران و عراق ساخته شده و تمرکز اصلی آن روی زندگی مردی به نام هاشم با بازی آرش مجیدی است؛ تعمیرکار ماشینی که قدرت و اعتبار زیادی دارد و حاضر نمیشود زیر بار حرف زور برود.
به گزارش فیلمنیوز، قسمت اول سریال «تانکخورها» به کارگردانی پرویز شیخطادی از یکشنبه 15 مهر روی آنتن شبکه سه رفته است؛ سریالی با بازی آرش مجیدی، ثریا قاسمی، سروش جمشیدی و … که ماجراهایش در دهه شصت روایت میشود. نگاهی اجمالی داریم به قسمت اول این سریال.
کارگردانی | در قسمت اول با اثری خوشساخت مواجهیم؛ سریالی که شاید قهرمانی کلیشهای داشته باشد اما مستقیم شعار نمیدهد و دستکم در نقطه شروع موفق میشود در دل مخاطبان جا باز کند. انتخاب بازیگران، لوکیشنها و قاببندیها همگی قابلقبول است و کارگردان مختصات زندگی در دهه شصت را بهخوبی روایت کرده است. شاید در نگاه اول فضای سریال و حالوهوای آن قدیمی یا تکراری به نظر برسد اما ظاهرا کارگردان به دنبال روایتی جدید است و در همین نقطه شروع هم تا حدی موفق شده است آن را بسازد.
فیلمنامه | فیلمنامه سریال به قلم محمدصادق رمضانیمقدم نوشته شده و نکته قوت آن در این است که در همین قسمت اول تکلیف مخاطبان را با ماجرای اصلی اثر مشخص میکند. در نقطه شروع قسمت اول، هاشم در شمایل یک قهرمان به میدان میآید؛ مردی نترس و قدرتمند که زیر بار حرف زور نمیرود، مال حرام نمیخورد و اجازه نمیدهد کسی زندگی مردم را به خطر بیندازد. تنهاست و اهل ازدواج نیست و زندگی مادر و خواهر و مادربزرگش را میچرخاند. بعد از معرفی این شخصیت و جایگاهش در خانواده و جامعه، مسئله اصلی مشخص میشود. از او میخواهند در قبال یک کادیکال مدلجدید از بینظمی که در بازار به خاطر جنگ به وجود آمده استفاده کند و به فروش قطعات با قیمت بالا رضایت دهد و عدم موافقت او با این پیشنهاد، به چالش مهمی میانجامد و گره اصلی سریال را رقم میزند.
بازیها | آرش مجیدی بارها در سریالهای مختلف ثابت کرده بازیگری توانمند است و میتواند از پس ایفای نقشهای مختلف با قدرت بربیاید. او بارها در سریالهایی مثل «ارمغان تاریکی»، فصل سوم «سرزمین مادری»، «دلدادگان» و … نقش مردی جوان یا میانسال در دهه شصت ظاهر شده و اینبار هم شمایلی جدید در همین فضا به نمایش گذاشته است. مجیدی در نقش هاشم تعمیرکار، با موهایی فرفری و سبیلی پرپشت در قالب مردی غیرتمند و معتمد به میدان آمده؛ مردی که خطا نمیکند و چیزی بیشتر از سهمش نمیخواهد. به سبک جوانهای بازاری دورهوزمانه خودش صحبت میکند و بهخوبی خودش را در این نقش پیدا کرده است. همراهی او با سروش جمشیدی هم بامزه به نظر میرسد. جمشیدی که پس از «دورهمی» در سریالهای مختلفی حضور پیدا کرد، اینبار با اینکه شیرین به نظر میرسد اما جنس کمدیاش متفاوت است. سعی کرده در ارتباط با آرش مجیدی، بازی متفاوتی ارائه کند. ثریا قاسمی کماکان در ایفای نقش مادر مهربان و صمیمی و دلسوز موفق ظاهر شده و وزن خوبی به سریال داده است.
«تانکخورها» به تهیهکنندگی ایرج محمدی و کارگردانی پرویز شیخطادی در نقطه شروع اثری آبرومند است. قصهی سرراستی تعریف میکند و فعلا خبری از اغراق و بزرگنمایی در آن نیست. با این حال نمیتوانیم مطمئن باشیم با ورود به ماجرای جبهه و جنگ وضعیت سریال به چه سمتوسویی خواهد رفت و آیا باز هم میتواند در جلب توجه مخاطبان موفق باقی بماند یا خیر. فعلا باید منتظر بمانیم و قسمتهای بعدی سریال را تماشا کنیم.
با این که فقط ۲ قسمت پخش شده اما خیلی شیرین و جذاب بود.
آرش مجیدی یه بازیگر حرفهایه چرا تو سینما ازش استفاده نمیشه
سریال خوبیه اما یه مشکل آزار دهنده داره که من باهاش کنار نمیام.
مکان در سریال، مشهده ولی همه تهرانی حرف می زنند!!!
خیلی مسخرهس.
قبلا هم شبکهی ۱ در گیلدخت همین حرکت رو زده بود!
اونجا،لهجهی شیرازی داشتیم ولی اثری از لهجهی شمالی نبود!! از خان گرفته تا رعیت، از پیر تا جوون، یه نفر شمالی حرف نمیزد!! اینجا هم از کارگر گرفته تا مهندس، از پولدار تا فقیر،زن و مرد،،همه تهرانی غلیظ حرف میزنن،،به جز یکی از پیرمردهای توی گاراژ که مشهدیه، همه تهرانی حرف میزنن!! چه فرقی بین گاراژ هاشم و میدون ترهبار حشمت فردوس هست؟!!
اگه توی دیالوگ، نگن مشهده، کی باور میکنه اینا مشهدی هستند؟!!