وحید سعیدی | چرا فلانی کاندیدا نشد، حق آن فیلم را خوردند، این یکی اصلا حقش نبود نامزد شود و… اینها جملات آشنایی است که همیشه بین اهالی رسانه و علاقهمندان سینما پس از اعلام اسامی نامزدهای جشنواره فیلم فجر رد وبدل میشود، اما طی دوسال اخیر آنقدر انتخابهای هیات داوران عجیب و غریب بوده که دیگر جایی برای این حرفها باقی گذاشته نشده است. مصلحت اندیشی و نبود جسارت حالا چنان سایه سنگینی بر جشنواره فجر انداخته که برای جناب سیمرغ ارج و قربی باقی نمانده و انتخابهای غریب این دوسال دیگر بال و پری برایش نگذاشته است.
یکی از آفتهای همیشگی جشنواره فیلم فجر ، مصلحت اندیشی و روحیه محافظه کاری حاکم بر آن است. از دوره اصلاحات تا الان هر دورهای را که بررسی کنید فیلمهایی بودهاند که چه در مرحله ورود به جشنواره چه بعد از آن در مرحله داوری قربانی این مصلحت اندیشی و محافظهکاری شدهاند. برخی سالها دز این مصلحت اندیشی بالاتر و برخی سالها پایینتر بوده، اما این بالا و پایینی یک حد نصابی داشت که حداقل به مرحله «اوردزی» نمیرسید.
از دوره چهلم آرام آرام دز این مصلحت اندیشی بیشتر و بیشتر شد تا جاییکه حالا میتوان با دیدین اسامی نامزدهای اعلام شده به صراحت گفت که به مرحله اوردزی رسیده است. کافی است ترکیب اسامی نامزدها در رشتههای مختلف را کمی بالا و پایین کنید، به راحتی متوجه میشوید که حتی نامزدیها هم سهمیه بندی شده است. تقریبا تعداد نامزدی فیلمهای ارگانی برابر است. اگر یک فیلم از فلان ارگان در رشتهای نامزد نشده، تعادل با نامزد کردن آن در رشتهای دیگر حفظ شده است. یا مثلا بر حسب مصلحت فلان فیلم کمدی که مضمون ملتهبتری داشت در هیچ رشتهای کاندیدا نشده تا جلوی برخی تحلیلها گرفته شود. اینکه بعدها گفته نشود که بازیگر، کارگردان و نویسنده فیلمی که داستان آن روی دراگ زدن بنا شده کاندیدا شده، اما بازیگر فلان فیلم نامزد نشده است، یا در جشنوارهای که کلی فیلم با مضامین مورد توجه وجود داشته جایزه به بهمان فیلم کمدی روشنفکری رسیده است.
اینها شاکله کلی تحلیلهایی است که در دورههای گذشته بواسطه برخی انتخابها و توجه نشان دادن هیات داوران به فیلمهایی که باید نادیده گرفته میشد، اما مورد توجه قرار گرفتند، ارائه شده و ارکان مدیریتی جشنواره و سازمان سینمایی را به لرزه درآورده است . حالا طی دو دوره اخیر این اتفاق با حذف کامل فیلمهای حساسیت برانگیز و نادیده گرفتن آنها مدیریت شده است. برای مدیران هم راضی نگه داشتن رسانههای صاحب نفوذ مهم است که روی این مسائل حساسیت دارند.
سایه این مصلحت اندیشی آنچنان بر سر جشنواره سایه افکنده که حالا دیگر سیمرغش آن اعتبار گذشته را ندارد، ایکاش فرمولی که بهروز افخمی چندسال پیش مطرح کرده بود اجرایی میشد، همان فرمولی که جشنواره از حالت رقابتی خارج شود و تبدیل به یک دورهمی برای رونمایی از فیلمها شود. اینطوری حداقل ارزش و اعتبار سیمرغ بلورین زائل نمیشد.