تابهحال سریالهای پلیس زیادی براساس پرونده جنایی مختلف ساخته شدهاند اما فقط بعضی از کارآگاهها موفق شدهاند توجه مخاطبان فراوانی را جلب کنند و ماندگار شوند. بخش مهمی از کارآگاههای بهیادماندنی، محصول سریالهای دهههای هفتاد و هشتاد هستند و در دهه نود جز یکیدو نمونه، سریالهای پلیسی موفقی ساخته نشده است. انتشار سریال «بازنده» در پلتفرم فیلیمو باعث شد مخاطبان بار دیگر به یک اثر جنایی روی خوش نشان دهند و از بازی علیرضا کمالی را در نقش کارآگاه این سریال تمجید کنند.
به گزارش فیلمنیوز، تابهحال فقط یک قسمت از سریال «بازنده» به کارگردانی امین حسینپور منتشر شده و با همین یک قسمت توانسته است مخاطبان زیادی را با خودش همراه کند. علیرضا کمالی که پیشتر به خاطر بازی در سریال «پوست شیر» مورد توجه قرار گرفته بود حالا در شمایل یک کارآگاه توانسته است به یکی از مهمترین برگ برندههای سریال تبدیل شود. به این بهانه مروری داریم بر بازیگرانی که در سریالهای تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی در نقش کارآگاههای ماندگار ظاهر شدهاند.
مزد ترس | حمید تمجیدی | کارآگاه: عبدالرضا اکبری| 1371
«مزد ترس» داستان زندگی سروان ناصر محمدی، یکی از کارآگاهان اداره آگاهی بود. ماجرا از این قرار بود که سروان محمدی مسئول پیگیری قتل یک نوازنده ارکستر معروف میشد که جسد سوختهاش را در محل تخلیه زباله پیدا کرده بودند. عبدالرضا اکبری سعی کرده بود از چهره کلیشهای پلیس در سریالهای ایرانی فاصله بگیرد. چهره و رفتارش برای مردم ملموس بود و به لحاظ هوش و درایت، در سطحی برابر با خلافکاران قرار داشت. از این جهت رفتارهایش منطقی به نظر میرسید و مخاطبان کاملا باورش میکردند. به طور کلی چالش بین پلیس و خلافکار در این سریال خیلی خوب ساخته شده بود و کلیشه شکستناپذیر بودن پلیس شکسته شد. میزان استقبال از این سریال در ابتدای دهه هفتاد به قدری بالا بود که فصل دوم آن هم سال 1374 با نام «بازی با مرگ» ساخته شد، اما برخلاف انتظار، چندان موفق نبود.
شلیک نهایی | محسن شاهمحمدی | کارآگاه: داریوش فرهنگ | 1374
این مجموعه با فیلمنامهای از حسین پاکدل و محسن شاهمحمدی ساخته شد و از اولین آثاری بود که به طور کامل روی فعالیتهای یک کاراکتر پلیس متمرکز شده بود. داریوش فرهنگ در نقش سرگرد کلانی، از یک طرف شخصیتی جدی داشت و در کار خودش کاربلد به نظر میرسید و از طرف دیگر با پلیسهایی که در سریالهای دیگر میدیدیم فرق داشت. ریشهایش را اصلاح میکرد، لباسهای به نسبت مدل روز میپوشید. در عین هوشمندی، حدی شوخطبع بود و با یکی از خلافکارها دوستی دیرینه داشت. رفتار او در مقابل دوستش قابل تأمل بود و به طور کلی از جنس خود مردم ساخته شده بود. از همین جهت هم به نظر مخاطبان قابل درک بود. نکته قابل توجه دیگر اینکه پروندههای جنایی زیادی در طول پخش این سریال در دل قصه آن روایت شدند و برخی از آنها از داستانهای واقعی الهام گرفته بودند.
کارآگاه | حسن هدایت | کارآگاه: احمد نجفی | 1375
کارآگاه علوی نام ثابت مجموعههایی به اسم «کارآگاه» و «کاراگاه علوی» است که در سالهای 1375 و 1387 تولید شد و روی آنتن رفت. درواقع کارآگاه علوی رئیس اداره تامینات سالهای ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۴ بود که به پروندههای این دوره رسیدگی میکرد. در دهه هفتاد به خاطر پخش مداوم سریالهای کارآگاهی خارجی مثل «کاراگاه درک» و «پوارو» و «بازرس» توجه مردم به این سریالها بسیار بالا رفته بود. به همین دلیل هم «کارآگاه علوی» توانست خیلی زود توجهها را جلب کند. از آن جهت که در دوران قبل از انقلاب روایت میشد، حساسیت زیادی هم روی پروندهها وجود نداشت و از این جهت داستانهای جذابتری را شاهد بودیم. بازی احمد نجفی جزو نکات قوت سریال بود. او هم شمایل یک کارآگاه را به خوبی از آب درآورده بود و هم به لحاظ هوش و درایت میتوانست در رقابت با کارآگاههای سریالهای پلیسی خارجی قرار بگیرد. کارآگاه علوی به عنوان یکی از مهمترین سریالهای کارآگاهی ایرانی بیشتر از سایر آثار در ذهن مخاطبان مانده است.
سرنخ | کیومرث پوراحمد | کارآگاه: جهانبخش سلطانی | 1375
کارآگاه مجموعه «سرنخ» با نام سرگرد اوصیا که جهانبخش سلطانی با لهجه جذاب اصفهانی آن را ایفا میکرد، یک کارآگاه بامزه و شوخطبع بود و همراهی او با دستیارش مصطفی با بازی بهزاد خداویسی موقعیت بامزهای را ایجاد میکرد. نکته قابلتوجه درباره «سرنخ» این بود که جدیت موجود در سریالهای پلیسی را نداشت. اوصیا و دستیارش مثل دو تا دوست رفتار میکردند و بده بستانهای بامزهای میان آنها شکل میگرفت. در این بین مادر اوصیا هم نقش پررنگی داشت. او همراه با اطلاعات پرونده پیش میرفت و گهگاه تحلیلهای جالبی ارائه میکرد و مچ کسی را میگرفت. این سه نفر همکاری جالبی داشتند. در هر قسمت یک پرونده جنایی مورد بررسی قرار میگرفت و در پایان هر قسمت هم گره معما باز میشد. «سرنخ» جزو یکی از مهمترین سریالهای کارآگاهی تلویزیون بود که پای بازیگران مهمی به آن باز شد.
کارآگاه شمسی و دستیارش مادام | مرضیه برومند| کارآگاه: پری امیرحمزه | 1380
شاید در کل نشود «کارآگاه شمسی و دستیارش مادام» را جزو سریالهای پلیسی به حساب آورد. ماجرا از این قرار بود که شمسی، زنی که سن و سالی ازش گذشته بود به خاطر علاقه زیاد به خانم مارپل و نیروی جستجوگری که داشت بسیاری از معماها را حل میکرد. آنقدر سریال پلیسی دیده بود که همه محله هم بهش اطمینان داشتند و برای حل مشکلات صدایش میزدند. او یک دستیار به اسم شمسی داشت با بازی لوریک میناسیان که همکاری جذابی را کنار هم رقم میزدند. شمسی با کارآگاه بازیها و تواناییاش در حل معماها در دل مخاطبان جا باز کرد و جالب اینجاست که هنوز هم خیلیها پری امیر حمزه را با نام شمسی میشناسند.
کلانتر | محسن شاهمحمدی | کارآگاه: ایرج نوذری | 1382
محسن شاه محمدی بعد از موفقیت شلیک نهایی و اثر نه چندان موفق «تصمیم نهایی» تصمیم به ساخت سریال «کلانتر» گرفت. ابتدا قرار بود داریوش فرهنگ نقش اصلی را ایفا کند اما نهایتا به ایرج نوذری رسید. «کلانتر» در سه فصل ساخته شد. در فصل اول موفقیت خوبی به دست آورد اما به مرور زمان در فصل دوم و البته بیشتر از همه فصل سوم، از لحاظ فیلمنامه و ساختار و حتی انتخاب بازیگران افت پیدا کرد. ایرج نوذری، خیلی عادی و منطقی بازی میکرد. تلاش نمیکرد خودش را به پلیسهای مرسوم نزدیک کند. رفتاری کاملا عادی داشت و واکنش هایش آگاهانه و کنترل شده به نظر میرسید و رفتار درستی با متهمان داشت. همه این موارد باعث شده بود که مخاطبان به این اثر روی خوش نشان دهند. البته که حساسیتها از فصل دوم به بعد کمتر شد.
هوش سیاه | مسعود آبپرور| کارآگاه: حسین یاری | 1389
فصل اول سریال «هوش سیاه» در اواخر دهه هشتاد ساخته شد و به جرایم رایانهای میپرداخت؛ موضوعی جدید که تا آن زمان به آن پرداخته نشده بود و از آن جهت که حضور فضای مجازی در زندگی مردم پررنگ بود، بسیار مورد توجه قرار گرفت. نکته قابل توجه در سریال این بود که روی پروندههای واقعی دست میگذاشت. درواقع سرگرد احمدی با بازی حسین یاری، درگیر پرونده پیچیده یک خرابکار و نابغه کامپیوتری بهنام جمشید کاظمی میشد. خلافکار داستان با بازی کیکاووس یاکیده، یک شخصیت قدرتمند و باهوش بود که به راحتی گیر نمیافتاد و مواجهه با او نیازمند تبحر زیادی بود. از این جهت مقابله با چنین شخصیتی میتوانست جذاب بهنظر برسد و به این جهت بود که فعالیتهای سرگرد احمدی بیشتر بهچشم میآمد. حسین یاری در نقش سرگرد احمدی بسیار مورد توجه قرار گرفت و این یکی از مهمترین نقشهای کارنامهاش شد.
نوار زرد | پوریا آذربایجانی و سروش محمدزاده | کارآگاه: امیر آقایی و بانیپال شومون | 1396
یکی از مهمترین نقاط قوت سریال «نوار زرد» به کارگردانی پوریا آذربایجانی، تصویری بود که از زندگی شخصی یک مامور نیروی انتظامی بهنام کاوه کیهان نشان میداد. پلیسی که درست مثل آدمهای معمولی زندگی میکرد و حالات و رفتارش تصنعی نبود. لباسهای معمولی میپوشید و چیدمان اتاقش بهروز بود. شبها قبل از خواب، کتابهای روز ادبیات جهان میخواند، موسیقی گوش میداد، کافه میرفت، حتی زمانی که مشغول کار بود، برای پدرش دنبال همسر مناسب میگشت، با او کلکل میکرد و خلاصه زندگی شخصیاش با همه پلیسهایی که در سریالهای تلویزیونی دیدهایم، فرق داشت. پلیسی که پوریا آذربایجانی در نوار زرد به ما معرفی کرده بود، با وجود برخی ضعفهایی که داشت جذاب بود و زمینه خوبی را برای ساخت فصل دوم فراهم کرد. در فصل دوم که به کارگردانی سروش محمدزاده ساخته شد بانیپال شومون ایفاگر نقش پلیس شد. کماکان همین ویژگیهای شخصیتی را حفظ کرد و توانست کارآگاه منحصربفر دیگری بسازد.
پوست شیر | جمشید محمودی | کارآگاه: شهاب حسینی | 1402
شهاب حسینی در سریال «پوست شیر» پس از مدتها خودش را احیا کرد و با نقش سرگرد محب توانست بار دیگر در جایگاه قدرت بنشیند. محب پلیسی تنها و مغموم بود که به خاطر رسیدگی به پرونده یک قاتل زنجیرهای دخترش را از دست داده و هنوز نتوانسته بود به زندگی معمولیاش بازگردد. محب از زندگی، خدا و شغلی که داشته، خشمی عمیق داشت و نمیتوانست دنیا را بدون حضور دخترش تحمل کند. او با تصویر کلیشهای که همیشه از پلیس در ذهن داریم متفاوت بود و حسینی به خوبی توانست این سرگشتگی و خشم و عصیان را در قالب شخصیت محب به نمایش بگذارد. نکته قابل توجه درباره محب، همراهیاش با نعیم بود؛ انگار با قتل ساحل یک بار دیگر دختر خودش را از دست داده و به همین دلیل احساساتش به دل مینشست.
دفتر یادداشت | کیارش اسدیزاده | کارآگاه: رضا عطاران | 1402
رضا عطاران در سریال «دفتر یادداشت» نقش یک کارآگاه قدیمی به اسم ایرج را داشت؛ مردی با شمی پلیسی که پس از سالها فعالیت، به فراموشی دچار میشد و باز هم مدام ذهنش پی حل کردن معماها بود و تمام اتفاقهای مرموز دوروبرش را رصد میکرد. او با دفترچهای که از خواهرش برایش مانده بود، به نشانههایی درباره قتل او پی میبرد و ماجرای قتل خواهرش رفته رفته او را با پروندههای جدیدی روبهرو میکرد. ایرج اتفاقهای عجیب دوروبرش را به درستی حدس میزند و به زور خودش را به پروندهها تحمیل میکرد تا سرنخهایی به دست بیاورد. همراهی ایرج و حمید با وجود تمام اختلافهایی که داشتند هم موقعیتهای جذابتری رقم میزد و هم به حل این معماها بیشتر کمک میکرد.
بازنده | امین حسینپور | کارآگاه: علیرضا کمالی | 1403
درحال حاضر فقط یک قسمت از سریال «بازنده» به کارگردانی امیر حسینپور منتشر شده و در همین یک قسمت، علیرضا کمالی موفق شده شمایلی از یک کارآگاه هوشمند، جدی و قدرتمند را به نمایش بگذارد. کمالی با شیوه نگاه کردن و جنس رفتارش مدام مظنونهای ربوده شدن کودک را به چالش میکشد و برای این منظور از هر راهی وارد میشود. او فرزندش را در یک تصادف از دست داده و نتوانسته به پذیرش این مسئله برسد. حالا هم گویا همسرش هم ترکش کرده است. به همین دلیل تنهاست و روی مسائلی که به کودکان مربوط میشود حساسیت ویژهای دارد. هنوز نمیتوانیم دقیق درباره این کاراکتر اظهارنظر کنیم اما میتوانیم امیدوار باشیم با جذابیت پیش رود.