همکاری مشترک بعضی بازیگران کنار هم در یک یا چند پروژه خاص، به قدری موفقیتآمیز از آب درآمده که میتوانیم برایشان از عبارت «ترکیبهای معجزهآسا» استفاده کنیم. زوجها یا گروههای سه نفرهای که توانستهاند موفقیت یک پروژه را تضمین کنند و پس از گذشت سالها هنوز در ذهنها باقی بمانند. نکته قابل توجه اینکه خیلی وقتها همکاریشان در آثار مختلف تکرار شده اما هیچوقت موفقیت بار اول یا دوم را نداشته است.
به گزارش فیلمنیوز، در این پرونده نگاهی داریم به ترکیبهای طلایی و معجزهآسایی که در گیشه جواب دادهاند و برای فیلمها فروشهای جذاب و گیشههای پر رونق را به ارمغان آوردهاند.
محمدرضا گلزار و امین حیایی | کما و شیشوبش
محمدرضا گلزار و امین حیایی، اوایل دهه هشتاد، جزو مهمترین سوپراستارهای سینمای ایران بودند. حضور هرکدامشان کافی بود تا یک فیلم با استقبال روبهرو شود. قرار گرفتن این دو نفر کنار هم در «کما» چنان اشتیاقی در مخاطبان ایجاد کرد که فیلم همان روزهای اول به فروش بالایی رسید. بخش مهمی از جذابیت فیلم به بازی این زوج و ترکیب جذابی که پدید آورده بودند برمیگشت. حیایی در قالب یک پسر پایینشهری به نسبت بیسواد ظاهر شده بود که مثل لاتها حرف میزد و راه میرفت و آداب و معاشرت نمیدانست. گلزار تجربهای در کمدی نداشت اما همان جدیت و شخصیت به نسبت سطح بالایی که داشت در کنار کاراکتر غیراجتماعی حسن با بازی حیایی به شدت به چشم آمد. فیلم «کما»ر سال 1383 موفق شد در کمال ناباوری، یک میلیارد و 300میلیون تومان بفروشد. موفقیت فیلم باعث شد که گلزار و حیایی در «مهمان»، «شیش و بش» و «ساخت ایران» هم همبازی شوند. آنها سال 1389 در فیلم «شیش و بش» نقش دو زندانی را بازی کردندکه هنگام آزاد شدن از زندان، یک نقشه گنج به دستشان میرسد و مسیر زندگیشان تغییر میکند. این فیلم به اندازه «کما» موفق نبود اما توانست پای مخاطبان زیادی را به سینماها باز کند. سال 1390 اکران شد و یک میلیارد و 800 میلیون تومان فروخت. در جدول فروش آن سال پس از «اخراجیها3»، «ورود آقایان ممنوع» و «جدایی نادر از سیمین»، جایگاه چهارم را به دست آورد .
رضا عطاران، مهناز افشار و ویشکا آسایش | نهنگ عنبر 1 و 2
رضا عطاران، مهناز افشار و ویشکا آسایش در فیلم «نهنگ عنبر» به کارگردانی سامان مقدم با گریم متفاوت کنار هم قرار گرفتند و موقعیتهای کمدی نوستالژیک بامزهای را رقم زدند. تیپوقیافه و حال و هوای ارژنگ، رویا و فرناز از آن جهت که شمایی از چهره و لباس و سرگرمیها و موسیقیهای مورد علاقه جوانان دهه شصت را پیش روی مخاطبان میگذاشت با استقبال زیادی روبهرو شد. زیادهخواهیهای رویا و سرخوردگیهای مداوم ارژنگ و حسادتها و تلاشهای و خشونت فرناز برای بهم زدن رابطه آنها و کشیدن ارژنگ به سمت خودش، از جمله مسائل مهم فیلم بود. رویا هیچ وقت ارژنگ را به حساب نمیآورد و ارژنگ مدام سرش به سنگ میخورد و از سوی دیگر فرناز هم مدام دستش در کار بود تا همهچیز را بهم بریزد. در «نهنگ عنبر2» حسام نوابصفوی هم به این جمع اضافه شده بود که با ورودش، رابطه این سه نفر هم تحتتاثیر قرار میگرفت. «نهنگ عنبر» در سال 1394، دومین فیلم پرفروش سال شد و 7 میلیارد فروش را به نام خود زد. با اینکه قسمت اول این فیلم موفقتر از قسمت دوم بود اما «نهنگ عنبر2» که سال 1396 اکران شد فروش بیشتری داشت. این فیلم با 21 میلیارد فروش، توانست پرفروشترین فیلم این سال نام بگیرد.
پژمان جمشیدی و محسن کیایی | لونه زنبور، دینامیت و هتل
سال 1396 برزو نیکنژاد فیلم کمدی «لونه زنبور» را ساخت. او مبنای اصلی فیلمش را زوج صابر و مرتضی با بازی پژمان جمشیدی و محسن کیایی قرار داد. دو پسرخاله که به خاطر دزدی یک جعبهی ارزشمند توسط پدر صابر به دردسر میافتادند. این فیلم نوروز سال 1397 روی پرده رفت و پای 930 هزار مخاطب را به سینماها باز کرد. همکاری این زوج بار دیگر در «دینامیت» مسعود اطیابی تکرار شد. داستان درباره دو طلبه جوان بود که در خانهای جدید با همسایههایی روبهرو میشوند که مدام مهمانی میگیرند و ساقی موادند. پژمان جمشیدی و احمد مهرانفر زوج کمدی اصلی بودند و محسن کیایی به عنوان یک بازیگر مکمل در کنار آنها قرار میگرفت. «دینامیت» ده ماه روی پرده بود و توانست با 58 میلیارد تومان فروش، رکورد فروش در سینمای ایران را بشکند. یکی از موفقترین همکاریهای جمشیدی و کیایی را در «هتل» مسعود اطیابی شاهد بودیم. آنها در این فیلم نقش رئیس و مرئوسی داشتند که درست در جایی که نمیتوانند فکرش را بکنند رودروی هم قرار میگرفتند. هم پژمان و هم محسن در «هتل» متفاوتتر از همیشه ظاهر شدند و بهخوبی یکدیگر را تکمیل میکردند. این فیلم با فروش 280 میلیارد تومانی، دومین فیلم پرفروش سال 1402 بعد از «فسیل» نام گرفت.
رضا عطاران و جواد عزتی | هزارپا
جود عزتی و رضا عطاران در فیلم «هزارپا» به کارگردانی ابولحسن داوودی، زوج کمدی جذابی را تشکیل داده بودند و بخش مهمی از بار موفقیت این فیلم به توانایی این دو بازیگر در خلق موقعیتهای کمدی برمیگشت. گرچه جنس بازی جواد عزتی در این فیلم به نسبت کمدیهای قبلیاش بخصوص «اکسیدان» تفاوت چندانی نداشت و از شوخیها و لحن صحبت کردن و میمیک صورتش مشابه قبل بود اما بهخوبی توانسته بود توازن نقشش را با کاراکتر رضا رعایت کند و با همراهی عطاران، موقعیت جذابی به وجود آورد. منصور با بازی جواد عزتی، جوان جیپقاپی بود که رضا را برای عملی شدن نقشهاش برای رسیدن به دختر مدیر آسایشگاه همراهی میکرد. بخشهای کوتاهی از بازی این دو نفر کنار هم هنوز هم در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود. «هزارپا» با 38 میلیارد فروش، پرفروشترین فیلم سال 1397 بود.
بهرام رادان و محسن کیایی | بارکد و چهارراه استانبول
«بارکد» سال 1395 روی پرده رفت و نزدیک به 13 میلیارد تومان فروخت. بار قصه فیلم را بهرام رادان و محسن کیایی به دوش کشیدند. رادان نقش جوان باهوشی را داشت اما در رفتارش نشانی از این ذکاوت دیده نمیشد و همین تضاد هم موقعیت جذابی را رقم میزد حالت نگاه و خیرهشدنهای او به اطراف از جمله عواملی بود که از حامد شخصیتی جذاب ساخته بود. برعکس او میلاد با بازی محسن کیایی، فردی بود میخواست هرطور شده از موقعیتها به نفع خودش استفاده کند. هوش حامد را نداشت و رفتارهایش در کنار او موقعیت جذابی را میساخت. این دو نفر بعدتر در «عصر یخبندان» هم بازی کردند اما نقشهایشان ارتباط چندانی باهم نداشت. تا اینکه در «چهارراه استانبول» باردیگر زوج تشکیل دادند. آنها درست زمانی که ساختمان پلاسکو آتش گرفت مشغول شرطبندی بودند و وقتی به مغازهشان برمیگشتند زندگیشان با ماجرای آتشسوزی و فرو ریختن این ساختمان گره میخورد. «چهارراه استانبول» به نسبت دو فیلم قبلی موفق نبود اما بازی این دو نفر در آن به چشم آمد.
شهاب حسینی و پارسا پیروزفر | مست عشق
حسن فتحی از همان ابتدای شکلگیری پروژه «مست عشق» برای ایفای نقش شمس تبریزی دست روی شهاب حسینی گذاشته بود اما انتخاب بازیگر نقش مولانا، مسئلهای مهم بود که تا حدی حاشیهساز شد. برخی اعلام کردند نقش مولانا قرار است به یک بازیگر ترک سپرده شود و این مسئله اعتراضهای زیادی به همراه داشت. تا اینکه فتحی اعلام کرد نقش مولانا را برای پارسا پیروزفر در نظر گرفته است؛ بازیگری که هم به لحاظ قدرت بازیگری، هم زیبایی چهره و هم جایگاهش در سینمای ایران، جایی برای هیچ بهانه و چونوچرایی باقی نمیگذاشت. گریمهای این دو بازیگر و قدرت بازیشان کنار هم به قدری باورپذیری و قدرتمند بود که نمیتوانستیم گزینه دیگری را جز آنها برای این نقشها متصور شویم. شهاب حسینی در نقش شمس تبریزی یکی از بهترین بازیهایش را به نمایش گذاشت و پارسا هم گزینه بسیار معقولی برای نقش شمس تبریزی بود. این فیلم امسال اکران شده و درحال حاضر 120 میلیارد فروخته است.
پژمان جمشیدی و سام درخشانی | خوب،بد،جلف و تگزاس
اولین بار سال 1392 در سریال «پژمان» با زوج پژمان جمشیدی و سام درخشانی روبهرو شدیم. ماجرا از این قرار بود که پژمان جمشیدی، بازیکن سابق تیم پرسپولیس بدون تیم مانده بود و مدیربرنامهاش سام درخشانی نمیتوانست برای او کاری کند. این دو نفر مدام دنبال تیم میگشتند و هربار هم سرشان به سنگ میخورد. «پژمان» اولین تجربه جمشیدی در بازیگری بود و بخش مهمی از موفقیت آن به فیلمنامه پیمان قاسمخانی و طراحی کاراکتری باز میگشت که برای این دو شخصیت انجام داده بود. این دو کاراکتر، به ظاهر آدمهای عاقلی بودند اما در عمل، رفتار و بیانشان از نوعی توهم و بلاهت نشئت میگرفت و همین تضاد عامل اصلی محبوبیتشان شد.. دو سال بعد از موفقیت «پژمان»، پیمان قاسمخانی در اولین تجربه کارگردانیاش «خوب، بد، جلف»، روی وجه دیگری از جذابیت زوج جمشیدی و درخشانی تمرکز کرد. در این فیلم پژمان و سام قرار بود بازیگران یک فیلم سینمایی باشند و بلاهتشان موقعیت جذابی را رقم میزد. «خوب، بد، جلف» با بلیت 11 هزارتومانی 16 میلیارد فروش کرد و یک میلیون و 500هزار مخاطب را به سینماها جلب کرد. آنها در قسمتهای دوم و سوم «خوب، بد، جلف» هم موفقیتآمیز ظاهر شدند. آنها همچنین توانستند در کنار هم موجبات موفقیت تجاری فیلم «تگزاس» را رقم بزنند و این فیلم را تبدیل به یک برند کنند، برندی که حالا قسمت سوم آن با فروش بالای 200 میلیارد تومان یکهتاز اکران سال 1403 است.
پیمان معادی و نوید محمدزاده | ابد و یک روز و متری شیشونیم
پیمان معادی و نوید محمدزاده درحالی سال 1394 با «ابد و یک روز» در مرکز توجهها قرار گرفتند که هردو آنها پیش از این فیلم توانسته بودند توانمندیشان را ثابت کنند. با این حال اولین فیلم روستایی به نقطه عطف مهمی در کارنامه هردوی آنها بدل شد. . آنها در این فیلم نقش دو برادر به نامهای مرتضی و محسن را داشتند. پیمان معادی در نقش مرتضی، برادر بزرگ خانواده، ظاهرا خودش را مدافع خانواده و حافظ کیان خواهروبرادرها نشان میداد و طوری القا میکرد که تمام مشکلات خانواده به خاطر حضور محسن است اما در واقعیت حاضر میشد خواهرش را به خانوادهای افغان بفروشد تا در ازایش برای خودش اغذیهفروشی بازی کند. نوید محمدزاده در نقش یک معتاد بسیار باورپذیر ظاهر شد و معادی توانست نقش یک برادر در ظاهر مهربان اما سواستفادهگر را به بهترین شکل به نمایش بگذارد. سه سال بعد از موفقیت «ابد و یک روز» سعید روستایی فیلم «متری شیشونیم» را با حضور این دو بازیگر ساخت. در این فیلم پیمان معادی نقش صمد، مامور پلیسی جدی، پایبند به اصول، تندمزاج و انعطافناپذیر را داشت و برای دستگیری ناصر خاکزاد با بازی نوید محمدزاده که سردسته مافیای تولید و توزیع شیشه بود تلاش زیادی میکرد. جذابیت رابطه صمد و ناصر به خاطر رفتار انسانی بود که در قبال هم داشتند.
پولاد کیمیایی و ساعد سهیلی | گشت ارشاد
اولین حضور مهم ساعد سهیلی در سینما با «گشت ارشاد» به کارگردانی سعید سهیلی اتفاق افتاد. درست است که پیش از آن هم در فیلمهایی بازی کرده بود اما در اینجا نقش مهمی و اثرگذاری داشت. او در نقش حسن، پسر بیمار و رنجوری ظاهر شده بود که باید برای درمان بیماریاش آمپولهای گران تزریق میکرد. در کنار او پولاد کیمیایی هم در نقش عطا، در شکلگیری موقعیتهای جذاب فیلم اثرگذار بود. کیمیایی که سالها با یک فرم خاص بازی خو گرفته بود در این فیلم قالب همیشگیاش را شکست و با قرار گرفتن در کنار ساعد سهیلی و حمید فرخنژاد، موقعیت جدیدی را بازی کرد. همراهی پولاد و ساعد و تضادهایی که میان شخصیتهای حسن و عطا وجود داشت به یکی از دلایل مهم موفقیت آن بدل شد. این دو بازیگر از قسمت یک تا سه حضور ثابت داشتند و با حفظ ویژگیهای شخصیتی که برایشان تعریف شده بود، هربار در شرایط جدید قرار میگرفتند. «گشت ارشاد» در هر سه قسمت جزو فیلمهای پرفروش زمان اکران خودشان بودند.
ابوالفضل پورعرب و جمشید هاشمپور | نیش
درست در اوج رونق فیلمهای اکشن و در روزهایی که جمشید هاشم پور با شمایل همیشگیاش در سینمای ایران یکهتازی میکرد، دفتر پویا فیلم به مدیریت حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی که در عرصه ساخت فیلم اکشن موسوم به مواد مخدری فعال بودند تصمیم به ساخت فیلمی جدیدی با همان حال و هوا گرفتند. این فیلم «نیش » نام داشت و قرار بود تا یک کارگردان کار اولی آن را بسازد. این کارگردان کسی نبود جز همایون اسعدیان. طبق فرمول همیشگی این آثار جمشید هاشمپور پای ثابت بود، اما اسعدیان و فرحبخش برای تضمین صد درصدی فیلم در گیشه تصمیم گرفتند تا یک سوپر استار دیگر هم کنار هاشمپور بگذارند و چه گزینهای بهتر از ابوالفضل پورعرب که در آن سالها لقب جوان اول سینمای ایران را با خود یدک میکشید. ترکیب هاشمپور و پورعرب در یک فیلم اکشن مواد مخدری ، ترکیب برندهای بود که در گیشه جواب داد و این فیلم توانست در اکران سال 1373 بعد از فیلم رکورد شکن «کلاه قرمزی و پسرخاله» رتبه دوم جدول فروش سالانه را به خودش اختصاص دهد. نیش در اکران آن سال با جذب 2 میلیون و 611 هزار مخاطب 121 میلیون و 634 هزار و 650 تومان فروش کند.