کیومرث پوراحمد در کارنامهاش فیلمهای مهمی دارد و به طبع آن موفق به خلق شخصیتهای ماندگاری شده است. شخصیتهایی که هر کدام در گوشهای از ذهن مخاطبان سینما ثبت شدهاند.
به گزارش فیلم نیوز ، مجید و بیبی «قصههای مجید» بدون شک جزو جذابترین کاراکترهای خلق شده درمیان سریالهای تلویزیونی هستند. گرچه بخشی از جذابیت آنها به قلم درخشان هوشنگ مرادی کرمانی برمیگردد اما قدرت پوراحمد بوده است که این دو تصویر را با بازی مهدی باقربیگی و پرویندخت یزدانیان در ذهن ما جاوادنه کرده. «شکار خاموش»، «به خاطر هانیه»، «خواهران غریب»، «شب یلدا»، «اتوبوس شب» و … را میتوانیم جزو مهمترین آثار این کارگردان به حساب بیاوریم؛ فیلمهایی با شخصیتهایی درجه یک که هنوز از ذهنمان بیرون نرفتهاند.بیست فیلم سینمایی و سه سریال تلویزیونی حاصل تلاش این کارگردان تا به حال بوده است. پوراحمد آخرین فیلمش را با نام «تیغ و ترمه» سال 1397 ساخت.
مهدی باقربیگی | مجید | قصههای مجید | 1369
کیومرث پوراحمد سال 1369 شخصیت درخشان مجموعه «قصههای مجید» هوشنگ مرادیکرمانی را به تصویر کشید و برای نقش نوجوان خوشسروزبان و پردردسر داستان، مهدی باقربیگی را انتخاب کرد. پوراحمد برایش اهمیت داشت بازیگر نقش مجید به اصفهانی تسلط داشته باشد و بتواند احساسات این نوجوان را به خوبی منتقل کند. مجید پسر نوجوان تنهایی بود که به خاطر فوت پدر و مادرش پیش مادربزرگ پیرش زندگی میکرد. او خیالپرداز و عاشق کتاب بود و دلش میخواست شاعر یا نویسنده شود. نسبت به پسرهای همسنوسال خودش هم هدف والاتری داشت و هم برای زندگی بیشتر تلاش میکرد اما معمولا تلاشهایش یا به خرابکاری ختم میشد یا به جایی نمیرسید. یکی از مهمترین ویژگیهای مجید، رویاروییاش با فقر بود. او در عین تنگدستی و تحقیرهای مداوم، خوشبینانه زندگی را ادامه میداد و همین مسئله طنز تلخی را به اثر وارد میکرد.
پرویندخت یزدانیان | بیبی | قصههای مجید | 1369
بخش مهمی از جذابیت «قصههای مجید» بدون شک به خاطر بازی درخشان پرویندخت یزدانیان، در نقش بیبی بود. پوراحمد برای انتخاب بازیگر بیبی به دنبال یک زن نابازیگر معمولی بوده و از زنان دروهمسایه تست بازیگری میگرفته. در همه این تستها مادرش هم حضور داشته و نهایتا به این نتیجه رسیده که مادرش به خاطر علاقه زیادی که به فیلم و سریال و داستان دارد بهترین گزینه است. یزدانیان به قدری این نقش را باور کرده بود که یک لحظه نمیتوانستیم حس کنیم واقعا مادربزرگ مجید نیست و در این خانه حیاطدار قدیمی، زندگی فقیرانهای ندارد و فقط یک سری دیالوگ حفظ کرده است. او یک مادربزرگ واقعی بود با تمام احساسات و عواطف و نگرانیها و بعضا بیحوصلگیها و بداخلاقیهای زنهای همسنوسال خودش. بعدها پوراحمد از او برای «خواهران غریب»، «سر نخ» و «شب یلدا» هم دعوت کرد.
افسانه بایگان | ناهید | خواهران غریب | 1374
افسانه بایگان یکی از بازیگران مطرح دهه شصت و هفتاد بود و این فیلم را در دورانی بازی کرد که در اوج موفقیت قرار داشت. ناهید زنی ساده بود که بعد از جدایی از منصور، به همراه دخترش زندگی میکرد و در یک خیاطی مشغول به کار بود. پوراحمد سعی کرده بود هم به لحاظ ظاهری هم پوشش و هم رفتار کاری کند که ناهید در نقطه مقابل شخصیت ثریا با بازی لادن طباطبایی که قرار بود با منصور ازدواج کند قرار بگیرد و سادهتر و مهربان به نظر برسد. یکی از مهمترین ویژگیهای ناهید سرسختی در عین مهربانی بود. او در عینحال توانسته بود احساسات و عواطف مادرانه را به بهترین شکل منتقل کند. بایگان در این فیلم یکی از بهترین بازیهایش را به نمایش گذاشت از جشنواره چهاردهم فیلم فجر دیپلم افتخار گرفت.
خسرو شکیبایی | منصور | خواهران غریب | 1374
حتی اگر فیلم «خواهران غریب» را ندیده باشیم یا بازی خسرو شکیبایی در نقش منصور از ذهنمان رفته باشد باز هم امکان ندارد صدای درخشان او را روی ترانه «مادر من» نشنیده باشیم. پوراحمد از ابتدا در نظر داشته فیلمی موزیکال بسازد و از این جهت با ناصر چشمآذر وارد همکاری شده و جالب اینجاست که برای نقش پدر دوقلوها هم به او پیشنهاد بازی داده. چشمآذر نپذیرفته و نهایتا قرعه به نام شکیبایی افتاده. نکته قابل توجه اینجاست که ترانه مادر من را شکیبایی و پوراحمد به همراه هم سرودهاند. بازی درخشان شکیبایی در این فیلم توسط داوران جشنواره چهاردهم فجر دیده نشد اما او جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای این فیلم از جشنواره پیونگیانگ به دست آورد و صدایش در آلبوم «خواهران غریب» ماندگار شد.
محمد رضا فروتن | حامد | شب یلدا | 1380
محمدرضا فروتن بهترین گزینه برای بازی در فیلم «شب یلدا» بود. مردی تنها در یک خانه به همراه یک گربه که به خاطر خیانت همسرش درد میکشد و چارهای جز این ندارد. احساسات حامد نسبت به همسر و دخترش نازی بیش از حد انتظار است. او تمام خانه را با عکسهای همسرش پر کرده و مدام با او حرف میزند. مدام سراغ عروسکهای دخترش میرود و عطر همسرش را بو میکشد. حامد بلد نیست تنهایی از مشکلات بگذرد و مدام نیاز به غمخوار دارد. ابتدا سعی میکند خلاء عاطفیاش را با مادر پرکند و بعد با پریا. سکانس رقص تنهایی فروتن در شب تولد دخترش یکی از جذابترین و تلخترین سکانسهای سینمای ایران به حساب میآید. فروتن که با فیلمهای «قرمز» و «زیر پوست شهر» در اوج شهرت قرار داشت با شب یلدا بار دیگر به موفقیت رسید.
مهرداد صدیقیان | عیسی | اتوبوس شب | 1385
مهرداد صدیقیان اولین بار سال 1384 در فیلم «عصر جمعه» به کارگردانی مونا زند حقیقی بازی کرد و یک سال بعد از آن بود که کیومرث پوراحمد برای نقش عیسی در «اتوبوس شب» دست روی او گذاشت. عیسی پسر نوجوان 16 سالهای بود که جای پدرش امورات خانه را مدیریت میکرد و پس از شهید شدن پدرش به جای او به جبهه میآمد. او ماموریت داشت به همراه همرزم مجروحش چهل اسیر عراقی را از آبادان به بندر ماهشهر ببرد. صدیقیان هم موفق شده بود در جایگاه یک نوجوان رزمنده از پس ایفای نقش بربیاید و آن را باورپذیر اجرا کند و هم تمرکز خیلی خوبی روی لهجه جنوبی داشت. با اینکه قصد داشت نقش نوجوانی خام را ایفا کند اما خیلی پخته از پس آن برآمد. او در جشنواره فجر، جشن خانه سینما، جشن حافظ و جوایز اسکرین آسیا پاسیفیک نامزد جایزه شد.
محمد رضا فروتن | فاروق | اتوبوس شب | 1385
پنج سال بعد از نقش درخشان حامد در «شب یلدا»، محمدرضا فروتن بار دیگر در فیلم «اتوبوس شب» با کیومرث پوراحمد همکاری کرد. او اینبار نقشی بسیار متفاوت به عهده داشت. شخصیتی به نام فاروق که یک دورگه ایرانی و عرب بود و به واسطه لحن صحبت کردنش نمیشد ماهیت واقعیش را دریافت. او به عنوان یک اسیر عراقی در اتوبوس مینشست و ابتدا با حاضرجوابی مقابل امرونهیهای عیسی تا حدی ذهن ها را منحرف میکرد. بعد از اینکه با دو افسر عراقی همکاری میکرد مرموز بودنش به اوج میرسید و باعث سردرگمی مخاطب در تشخیص دوست یا دشمن میشد. او گاهی فارسی حرف میزد و گاهی عربی و تسلط زیادی در بیان عبارتهای عربی داشت. نقش فاروق یکی از متفاوتترین نقشهایی بود که فروتن در آن دوره شهرتش تجربه میکرد.
خسرو شکیبایی | عمو رحیم | اتوبوس شب | 1385
همکاری دوباره پوراحمد و شکیبایی بعد از «خواهران غریب» در فیلم «اتوبوس شب» اتفاق افتاد؛ فیلمی که موفقترین اثر پوراحمد در دهه هشتاد بود. پوراحمد وقتی نسخه سینمایی «اتوبوس شب» را مینوشت به شکیبایی فکر میکرد و واقعا هم کسی بهتر از او نمیتوانست نقش راننده مینیبوسی را بازی کند که حامل اسرای عراقی است. کاراکتر شکیبایی نقطه مقابل عیسی با بازی مهرداد صدیقیان است. او با اسرا خوشرفتاری میکند اما عیسی این را نمیپذیرد. بدهبستان شکیبایی و صدیقیان یکی از مهمترین جذابیتهای فیلم «اتوبوس شب» را رقم زده و باعث شده مخاطبان از همان ابتدای فیلم با این جروبحثها بتوانند خیلی زود با شخصیتها ارتباط بگیرند. ملاحت و شوخطبعی شکیبایی در این نقش به کمکش آمد و در کنار واکنشش نسبت به عراقیها توانسته از او شخصیتی متفاوت و جذاب بسازد.