مهناز افشار که این روزها فیلم «قسم» را در حال اکران دارد و بازی اش مورد توجه منتقدان و اهل سینما قرار گرفته است، در گفتگوی اینترنتی با برنامه «کافه آپاراتِ» فریدون جیرانی که از طریق اسکایپ شکل گرفت، در مورد احساس اولیه خود در مواجه با نقش راضیه، اظهار کرد: من بعد از «آشفتگی» و «ناگهان درخت» تصمیم نداشتم دیگر برای سال 97 فیلمی بازی کنم چون فکر کردم این دو فیلم برای جشنواره فیلم فجر کافی است. برای انجام یکسری کارها هم به آلمان آمده بودم. وقتی هم محسن فیلمنامه «قسم» را فرستاد، نمی خواستم آن را بخوانم. اما وقتی فیلمنامه را خواندم احساس کردم باید یک سهم در قصه داشته باشم. خیلی با خودم کلنجار رفتم که این نقش را قبول نکنم و چالش بزرگی بود، ولی راضیه من را به سمت خود کشاند.
او در ادامه گفت: ما همه صحبت ها را پشت تلفن انجام دادیم و محسن به من گفته بود در تهران فیلمبرداری می کنیم. اما آخرین لحظات به من گفتند باید برای فیلمبرداری به شمال ایران برویم. هماهنگی این کار خیلی سخت بود اما من شبی که تهران رسیدم، فردا صبح بلافاصله گرگان رفتم. همان شب که رسیدم تست گریم و لباس شدم، همان شب تمرین کردم، با خانواده و فامیلم توی فیلم آشنا شدم و صبح جلوی دوربین رفتم. به محسن گفتم خواهش می کنم روز اول برای من سکانس خیلی سخت نگذار، چون مضطرب ام، اما دقیقا همان صحنه ی ابتدایی فیلم و بعد از تیتراژ را برای من گذاشت. احساس می کرد که آن اضطراب به حال من برای در آمدن آن صحنه کمک می کند و واقعا هم خیلی در روز اول فیلمبرداری کمک کرد.
افشار در مورد میزان پختگی برای اجرای این نقش، بیان کرد: من پدر از دست دادم و خواهر دارم و در مقطعی دلم می خواست فعالیت های اجتماعی از جنس دغدغه ی مردمی داشته باشم؛ گاه انجام دادم ولی گاهی اشتباه برداشت شده است. زنانگی وجودم نیز به دلیل تجربیات و سخت هایی که داشتم برای بازی در نقش راضیه کمک بزرگی بود.
این بازیگر مطرح سینما، در مورد شیوه کارگردانی محسن تنابنده و هدایت های تاثیرگذار او برای کنترل نقش، خاطر نشان کرد: به نظرم محسن بداخلاق ترین کارگردان جهان است ولی حواسش خیلی به بازیگرش هست. تعداد زیادی نابازیگر در کار حضور داشتند که همزمان بازی تک تک آنها و مرا کنترل می کرد.
افشار در پایان در مورد زمان بازگشتش به ایران گفت: من به وطنم به یک دلیل خیلی بزرگ بر می گردم، پدرم در ایران خاک شده است و مادرم آنجا نفس می کشد و از همه مهم تر خودم آنجا نفس می کشم. مطمئن باشید برای اکران فیلم «آشفتگی» به ایران بر می گردم.