دو دهه و نیم فعالیت مدام و ایمان به راه و هدف شخصی اصلیترین ویژگی بازیگری است که هر نقشی را میتواند به بهترین شکل ممکن ایفا کند. شبنم مقدمی از اواسط دهه هفتاد از تلویزیون شروع کرد و با بازی در نقش های کوتاه آرام آرام خودش را به تماشاگر شناساند.
بهنام شریفی: شبنم مقدمی برای اولین بار در «امروز» رضا میرکریمی درخشید. سیمرغ بلورین نقش مکمل هدیه این درخشیدن بود. اما او به خاطر اینکه جلوه گریهای اکثر بازیگران را ندارد، چندان دیده نشد. او دوست نداشت به هر قیمتی دیده شود. پس مسیر را به آرامی و با طمأنینه طی کرد.
در «زاپاس» برزو نیک نژاد در فیلمی با حال و هوای کمیک تواناییهای خودش را نشان داد و« نفس» نرگس آبیار وجهی دیگر از این بازیگر را به ما نشان داد. بازیگری که در هر نقش با کمترین میزان جلوهگری جامه بازی را بر تن می کرد و آن قدر باورپذیر نقشهایش را ایفا میکرد که یادمان میرفت او یک بازیگر حرفهای است. نتیجه تکرار سیمرغ بود.
اعظم «ابد و یک روز» یک سکوی پرتاب دیگر برای مقدمی بود. زنی که برای خود راه حلی شخصی پیدا کرده تا از محیط پر از گسست خانوادهاش فرار کند. زنی که نگاه مردسالارانه پیرامونش را پذیرفته و نمیخواهد فراتر از شرایط قرار بگیرد. مقدمی در همهی این سالها با نقشهایی متفاوت و ویژه مسیرش را ادامه داد و به نقشی رسید که بیشترین بازخورد را از مخاطبان دریافت کرد: شهره سریال «هیولا».
بازی در مقابل بازیگر بزرگی چون فرهاد اصلانی در سریالی کمیک که طنز ویژه ای داشت، یک فرصت بزرگ بود. ویژگیهای کاریکاتوری این شخصیت و بازی به اندازه و متناسب مقدمی در نقش زنی عامی که با تغییرات همسرش خودش و خانوادهاش را عوض می کند، این بازی را در اذهان حک کرد.
در سینما و تلویزیونی که نقشهای کمیک کمی با گسترهای کوچک برای زنها وجود دارند، مقدمی به بازیگری بدل شد که می توانست به یک اندازه در نقشهای کمیک و جدی بدرخشد. مقدمی شاید ویژگیهای تیپیکال یک ستاره را نداشته باشد، اما با بازیهای خوب و استمرارش توانست خودش را به عنوان یک بازیگر- ستاره خوب در دهه ۸۰ تثبیت کند. بازیگری که بازیسازی را بدون رتوش و جلوه و با صداقت با مخاطبش در میان میگذارد.