حسین محجوب از جمله بازیگرانی است که برای انتخابهایش ارزش قائل است و معمولا تن به بازی در نقشهای فاقد اهمیت نمیدهد. از این رو گزیدهکار است و در کارنامهاش نقشهای مهم زیادی دیده میشود. درحال حاضر سریال «آتش و باد» به کارگردانی مجتبی راعی به عنوان سریال نوروزی شبکه سه درحال پخش است. به این بهانه مهمترین نقشهای کارنامهاش را مرور میکنیم.
به گزارش فیلمنیوز، علاوه بر آثاری که در این پرونده برای حسین محجوب نوشتهایم، نقشهای مهم دیگری هم در کارنامه دارد. سعی کردهایم روی مهمترینها و به یادماندنیترینها دست بگذاریم.
♦ مادیان | علی ژکان | 1364
نام نقش: رحمت
مختصات نقش : در فیلم مادیان بیشترین تمرکز روی شخصیت زنی به نام رضوانه است. زنی که همسرش رحمت به خاطر فقر، دخترشان را به عقد مردی که زنی نازا دارد درآورده و در ازای او یک مادیان تحویل گرفته است و حالا رضوانه در مسیر خانه دخترش گذشته تلخش را مرور میکند. رحمت در این فیلم به عنوان نماد جامعهای مردسالار معرفی میشود. حسین محجوب به عنوان یک بازیگر تازهکار، در این فیلم کاملا موفق شده است در جایگاه مردی با این ویژگیها بنشیند. مردی که از یک طرف به خاطر عقایدش مخاطبان را آزار میدهد و از طرف دیگر، مهربان است و به طور کلی کاملا واقعی ساخته شده.
♦ رنگ خدا | مجید مجیدی | 1376
نام نقش: هاشم
مختصات نقش : فیلم درباره پسربچه نابینایی به نام محمد است که پدرش هاشم نمیتواند از او نگهداری کند. پدر قصد ازدواج مجدد دارد و همسرش محمد را نمیپذیرد. مجموعه شرایط به سمتی میرود که محمد احساس میکند هیچکس او را دوست ندارد و نمیخواهد تا اینکه با افتادن محمد داخل رودخانه و تلاش پدر برای نجات او ارتباط جدیدی میان آن دو شکل میگیرد. نقطه اوج فیلم در همان رودخانه اتفاق میافتد. جایی که حسین محجوب در جایگاه پدری فقیر و مستاصل، در مواجهه مستقیم با مرگ پسرش قرار میگیرد و به گریه میافتد. بعد از آن است که نگاهش نسبت به فرزند نابینایش تغییر میکند. درواقع بازی محجوب در این فیلم به دو بخش تقسیم میشود و او با هوشمندی از پس ایفای هردو موقعیت برمیآید. حسین محبوب، برای فیلم «رنگ خدا» برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.
♦ رسم عاشقکشی| خسرو معصومی| 1381
نام نقش: پدر جلال
مختصات نقش : خسرو معصومی در فیلم «رسم عاشقکشی» با انتخاب این فضای مهآلود و سرد و یخزده و زمستان پربرف جنگل، موقعیت بحرانی و پرالتهاب و خشنی را ساخته و خشونت سرما، خشونت فقر و بیکاری، خشونت بیعدالتی حاکم در محیط و … را در جایجای فیلم میبینیم. حسین محجوب نقش پدر جلال را بازی میکند؛ مردی که برای گذران زندگی چارهای جز همراهی با قاچاقچیان چوب و قطع غیرقانونی درختان جنگل ندارد. با وجود تلاشهایی که میکند، بالاخره لو میرود و به بازداشگاه میافتد. حالا جلال است که راه پدر را در پیش میگیرد تا زندگی خانواده را بگذراند. با اینکه حسین محجوب در بخش مهمی از فیلم حضور ندارد اما بسیار اثرگذار بازی کرده است.
♦ طبل بزرگ زیر پای چپ | کاظم معصومی | 1385
نام نقش: فرمانده یحیی
مختصات نقش : «طبل بزرگ زیر پای چپ» اثری ضدجنگ است و طولانی شدن جنگ میان ایران و عراق را به نقد میکشد و نگاهی کاملا متفاوت به مقوله جنگ دارد. حسین محجوب در این فیلم نقش فرمانده یحیی را بازی میکند؛ فرماندهی که با چالشهای مختلفی روبهروست. بخش مهمی از ماجراهای فیلم با توجه به ویژگیها و موقعیتهایی رقم میخورد که فرمانده د رمرکز آنهاست. یکی از مهمترین چالشها زمانی است که یحیی به یک سرباز عراقی با پرچم سفید امان میدهد تا از برکه آب بردارد، اما به او مشکوک میشود و ناگهان به طرفش شلیک میکند. بعد متوجه میشود سرباز تنها بوده و سوقصدی نداشته عذاب وجدان میگیرد. فرمانده دست آخر هم با انفجار نارنجکی به زندگی خود پایان میدهد. محجوب برای این فیلم نامزد نقش اول مرد از دوره نهم جشن خانه سینما شد.
♦ صاحبدلان | محمدحسین لطیفی | 1385
نام نقش: خلیل صحافزاده
مختصات نقش : حسین محجوب در رمضان سال 1385 با نقش سیدخلیل صحافزاده، در مرکز توجهها قرار گرفت. سیدخلیل شخصیتی آرام و کمحرف بود. به خاطر کهولت سن، کار صحافی را رها کرده و مشغول خرید و فروش کتابهای قدیمی و خطی شده بود. اخلاق چندان خوبی نداشت و با همسر و نوه و پسر و برادرش درگیر کشمکش بود تا اینکه ورود یک قرآن به زندگی او، عاملی برای تحولش شد. تحول شخصیت سید خلیل به قدری درجه یک اتفاق افتاد که آن را به شاه نقش حسین محجوب تبدیل کرد. «صاحبدلان» هنوز هم در کارنامه محمدحسین لطیفی و حسین محجوب جایگاه ویژهای دارد.
♦ در مسیر زایندهروز| حسن فتحی| 1389
نام نقش: ملک منصور
مختصات نقش : در سریال «درسیر زاینده رود» حسین محجوب نقش پیرمردی را بازی کرد که چهره مطرح فوتبال به اسم مهران سارنگ باعث مرگ پسر جوانش میشد و حالا حاضر به رضایت دادن برای آزادی او نمیشد. تنها شرطش به عنوان پدر مقتول برای رضایت دادن این بود که با مادر مهران ازدواج کند. محجوب در این فیلم با لهجه اصفهانی صحبت میکرد و این لهجه در کنار گریم و شیوه راه رفتن و … باعث شده بود بیش از پیش به این شخصیت نزدیک شود و محبوبیت زیادی به دست بیاورد. او بیشتر از همه چیز از اکت نگاهش استفاده میکرد و به طور کلی بعد از «صاحبدلان» با این سریال موفق شد مجددا توجهها را جلب کند.
♦ آتش و باد| مجتبی راعی| 1402
نام نقش: بهادر
مختصات نقش : بهادر در سریال «آتش و باد»، کدخدایی است که از هر طرف دیگر مسائل مختلفی میشود. از یک طرف بحرانی است که به واسطه قتل فامیل خان پیش آمده و از طرف دیگر سرخوی که میخواهد دخترش را به عقد خود دربیاورد. محجوب با قرار گرفتن وسط این چالشها بخش مهمی از اتفاقهای سریال را پیش میبرد و از این جهت تا اینجا توانسته است توجههای زیادی را به بازیاش جلب کند. هنوز چند قسمتی بیشتر از سریال نگذشته اما در همین مدت هم می توان گفت که محجوب برگ برنده این سریال به حساب میآید.